عدهای میخواهند که فریفته شوند
گفتوگو با احسان شاهقاسمی، استاد ارتباطات، درباره دوقطبیها و دوقطبیهای غیرمنطقی
«دوقطبیسازیهای غیرمنطقی شاید در کوتاهمدت آسیب چندانی نداشته باشند، اما تخریب آنها در درازمدت بروز خواهد داشت؛ وضعیتی که نهتنها در جامعه ایرانی که در جوامع دیگر هم وجود دارد، اما میزان توجه به آن متفاوت است.» این نکته را احسان شاهقاسمی، استاد ارتباطات دانشگاه تهران به بهانه شرایطی که طی روزهای اخیر میان هواداران 2تیم پرسپولیس و استقلال رخ داده میگوید.
گریزگرایی، دوقطبیسازها
او درباره ایجاد این دوقطبیسازیهای غیرمنطقی از سوی هواداران فوتبال به همشهری میگوید: «در حوزه ورزش چنین دوقطبیسازیهایی عجیب و غریب نیست و برای سرگرمی افراد رخ میدهد؛ به این وضعیت در اصطلاح گریزگرایی میگوییم که افراد از واقعیتهای تلخ و تأملناپذیر زندگی دور میشوند. گریزگرایی تغییر توجه ذهنی از جنبههای ناخوشایند یا حوصلهسربر زندگی روزمره است و ممکن است برای پرت کردن حواس فرد از احساسات مداوم افسردگی یا بهطور کلی غمگینبودن باشد. نمونه آن را طی روزهای اخیر در واکنشهای مثبت و منفی از یک تصمیم درباره علیرضا بیرانوند، دروازهبان پرسپولیس شاهد بودیم. با ایجاد دوقطبی، وضعیت متفاوت ایجاد میکنند که موافقان و مخالفان خودش را دارد.» او در توضیح بیشتر میگوید: «نظام شناختی ذهنی ما براساس خوددیگری است و برای خودش یک طبقهبندی ایجاد کرده است. به این معنا که من چه هستم و چه نیستم؛ من مرد هستم و زن نیستم، دانشگاهی هستم و ورزشکار نیستم و... این وضعیت را هم بیشتر میتوان در میان آدمهای ساده و کمدانش جامعه دید که طبقهبندیهای بیشتر و سخیفتری دارند و به این دوقطبیها بیشتر بها میدهند.»
او با بیان اینکه این وضعیت بدون اینکه برای آنها فضلیت بیشتری داشته باشد، رقم میخورد، ادامه میدهد: «در هواداران فوتبال چنین شرایطی بیشتر دیده میشود. تعصبهای عجیب و غریبی که نتیجه آن هیچ است. البته ممکن است که افراد باسواد جامعه هم در میان آنها دیده شوند که بهعنوان مثال برای2 تیم پرسپولیس و استقلال یا بازیکنان این تیمها فحاشی و عکسالعملهای غیرمنطقی بروز میدهند.»
تا وقتی تخریب نباشد، ضرری ندارد
شاهقاسمی تأکید میکند: «این وضعیت تا جایی که منتج به تهدیدات یا آثار تخریبی نشود، ضرری ندارد. ما مشکلات بسیار حادتری در اجتماع داریم که نسبت به چنین واکنشهایی از اهمیت بیشتری برخوردارند. مشکل اعتیاد یکی از آنهاست یا هواداری 4تا 5میلیون دختر نوجوان ایرانی از یک گروه موسیقی کرهای که در حد مرگ نسبت به آنها تعلقخاطر دارند. یکی دیگر از مشکلات جدی ما سوءاستفاده سلبریتیها از کودکان است که تنها در یک نمونه آنها را مجبور میکنند در صفحات افراد دیگر فحاشی کنند. بهدلیل توجه به چنین مسائلی است که بهنظرم اتفاق رخ داده درباره یک فوتبالیست و انتقالش از یک تیم به تیم دیگر دارای اهمیت نیست.»
مورد عجیب تیم ملی و باقی ماجرا
این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه درباره دوقطبیسازیهای غیرمنطقی تنها مسئله، موضوع انتقال یک بازیکن از پرسپولیس به استقلال یا برعکس نیست، در حوزههای دیگر هم چنین مواردی رخ میدهد و آیا بهعنوان یک آسیب اجتماعی نباید درنظر گرفته شود، میگوید: «این نکته درستی است. تا جایی که من بهخاطر دارم، در تاریخ کشور ایران هیچ زمانی این اتفاق رخ نداده بود که تعدادی از هواداران تیمملی ایران اقدام به تشویق تیم مقابل کنند یا تیم ملی را در جبهه مقابل خودشان قرار دهند. مشکل هم اینجاست که بعضی از مردم در هر حوزهای اظهارنظر میکنند و میخواهند همان شود که خودشان میخواهند. اما درباره دوقطبیسازیهایی که نه در ابعاد گسترده، بلکه درباره افراد شکل میگیرد، پیش از این از سوی خود این افراد تقویت رقم خورده است.» او معتقد است که در چنین شرایطی همیشه سلبریتیها به نوعی انتظار درک شرایط حرفهای از هوادارانشان را دارند، اما این مسئله همیشه محقق نمیشود.
خشم؛ دلیل دوقطبیسازیها
شاهقاسمی درباره اینکه چرا مردم روی این موج سوار میشوند یا خود عامل ایجاد موج دوقطبی در جامعه هستند، توضیح میدهد: «گاهی دلیل این مسئله خشم است. زمانی که شرایط متفاوت ایجاد میشود، نخستین استارت دوقطبیسازیهای غیرمنطقی از سوی هواداران یا جامعه رخ میدهد، با واکنش خشم همراه میشود. از سوی دیگر اغلب مردم بهدنبال سرگرمی هستند و دوست دارند که سوار چنین موجهایی شوند. مشکل هم اینجاست که اغلب آدمها نیاز به نصیحت را در خود احساس نمیکنند.» استاد ارتباطات دانشگاه تهران درباره آسیبهای این دوقطبیسازیها هم ادامه میدهد: «در این دوقطبیسازیهای غیرمنطقی یک نفر به فرد دیگر آسیب میرساند. جامعه هم از آدمها تشکیل شده و اگر افراد آسیبدیده در آن زیاد باشند، جامعه قوی تشکیل نخواهد شد. دوقطبیسازیها در کوتاهمدت شاید مخرب نباشند، اما در بلندمدت آثار خود را خواهند داشت، ولی این شیوه زندگی افراد است و اگر فوتبال و بازیکنانش نباشند، موارد دیگر در جامعه مطرح است که این دوقطبیها را ایجاد کند.»
بهگفته او در اینباره اقدامات بسیار بزرگ هم نمیتوان انجام داد، اما کارهای کوچک قابل انجام است: «این کارهای کوچک، پژوهشها هستند و انتشار نتایج آن برای مردم. البته این را هم بگویم که همین اقدامات هم کار چندانی برای ما نمیکند؛ چون جامعه به سرگرمی نیاز دارد. در اینباره آدرنو، فیلسوف آلمانی جملهای دارد به این مضمون؛ مردم میخواهند که فریفته شوند.»