همزیستی با سگ برای باکلاسشدن
کارشناسان، تقلید از سبک زندگی غربی را باعث رواج سگگردانی میدانند
آمار و ارقام رسمی تأیید میکنند که پدیده نگهداری از سگها در خانههای شهرنشینان، نسبت به یک دهه پیش افزایش چشمگیری داشته و به بیش از 2برابر رسیده است، اما بدون این آمار و ارقام رسمی و فقط با گشتوگذار و قدمزدنی عصرانه در گوشهوکنار شهر هم میتوان رواج سبک جدیدی از همزیستی سگ و انسان در جامعه را بهخوبی مشاهده کرد. یکی از نکاتی که در این سبک از همزیستی حیوان و انسان مورد توجه رفتارشناسان و آسیبشناسان اجتماعی قرار گرفته، سرعت رواج این پدیده در جامعه ایرانی است که به دلایل مختلفی اتفاق افتاده است. در نوشتار زیر و در گفتوگو با تعدادی از کارشناسان جنبههای موضوع نگهداری از سگ در خانههای ایرانیان شهرنشین را بررسی کردهایم.
تبلیغات فضای مجازی و ماهواره
به باور مجید ابهری، تغییر سبک زندگی جوانان ایرانی در سالهای اخیر سبب شده به برخی عادات تازه مانند نگهداری از سگ روی بیاورند. این آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی میگوید: «سبک زندگی متجددانه عادتها، آداب و روشهای خاصی را بههمراه میآورد که در گذشته رواج نداشته و چندان مقبول نبودهاند.» او ادامه میدهد: «گسترش فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای باعث شده بعضی از افراد که قصد تظاهر به پیشرفت و شهرنشینی دارند به رفتارها و خصلتهایی روی آورند که برای اکثریت جامعه خوشایند نیست. یکی از این عادات و رفتارها سگگردانی و نگهداری از سگها به شیوه امروزی است. در این سبک زندگی سگها که در گذشته برای پاسبانی از افراد و گله مورد استفاده قرار میگرفتند، اکنون جزو اعضای خانواده شمرده میشوند و در رختخواب صاحب خود میخوابند و سر میز غذا کنار آنها مینشینند.»
ابهری رقابت و چشم و همچشمی در رفتارهای اجتماعی را از دلایل گسترش این رفتارها برمیشمرد و میگوید: «نمیتوان جذابیتهای سرگرمکننده سگها برای جوانان را نادیده گرفت، ولی این جذابیت را اگر در کنار بیماریزایی و سایر زیانهای این حیوان درنظر بگیریم، به این نتیجه میرسیم که رقابت و چشم و همچشمیها باعث شده افراد چشمشان را روی آسیبها و زیانهای رفتار نکوهیده خود ببندند و فقط به همنوایی با سبکهای زندگی امروزی بیندیشند.»
این رفتارشناس کاهش روابط عاطفی و کمرنگشدن پیوندهای عاطفی در خانواده را از دیگر دلایل رواج این عادت نوظهور عنوان میکند و معتقد است سگگردانی در بین زوجین بدون فرزند و مجردان دهه هفتادی و دهه هشتادی بیشتر از سایرین به چشم میخورد.
او یادآوری میکند: «برای اصلاح این عادات غلط رفتار سلبی و چکشی کارساز نیست، بلکه باید با استفاده از ظرفیت صداوسیما و رسانههای گروهی و تدارک برنامههای فرهنگی و آموزشی مختلف، زیانهای همزیستی با سگ و بیماریهای ناشی از رفتارهایی مانند همسفرگی، بوسیدن و بغلکردن آن را برای شهروندان بیان کرد تا آنها با استدلال و منطق به نکوهیدهبودن رفتار خود پی ببرند.»
نگهداری از سگ برای پرکردن تنهایی
دکترمریم محمدنژاد، روانپزشک، در مورد دلایل روانی مانوسشدن برخی از جوانان با حیواناتی مانند سگ و گربه میگوید: «افرادی که به رفاقت و همزیستی با این حیوانات میپردازند، اغلب 2گروه هستند؛ گروه اول افرادی بهشمار میآیند که ارتباطات اجتماعی گستردهای ندارند و گاهی حتی از داشتن دوست و آشنا هم محرومند. این افراد معمولا بهدلیل احساس تنهایی به نگهداری از حیوانات میپردازند و گروه دوم افرادی هستند که برای تفنن و سرگرمی به این رفتارها روی میآورند. آنها نسبت به حیوانات علاقهمندی خاصی ندارند و نگهداری از حیوانات را نوعی سرگرمی تلقی میکنند.»
این روانپزشک معتقد است احساس علاقه و تعلق عاطفی افراد تنها به حیوانات پیامدهای زیانباری بههمراه دارد. محمدنژاد میگوید: «بهدلیل اینکه عمر حیوانات معمولا کمتر از ۱۰سال است فرد در طول عمر خود بارها و بارها شاهد مرگ حیوانات مورد علاقهاش است و همین امر موجب افسردگی او میشود، در نتیجه فردی که از احساس تنهایی رنج میبرد با احساس افسردگی هم روبهرو میشود.» او سبک ارتباط حیوان با انسان در گذشته را مطلوب میداند و میگوید: «با آنکه در گذشته نیز انسانها به حیوانات تعلق خاطر و دلبستگی داشتند، اما چون از حیوانات برای انجام کارهای روزمره استفاده میکردند، ارتباط آنها صرفا احساسی و عاطفی نبود و با فوت یا فروش حیوان، انسانها کمتر دچار افسردگی میشدند.»
غربگرایی؛ ریشه همزیستی با سگ
اظهارنظر کارشناسی و نتایج پژوهشهای دکترکیت استنسکی محقق دانشگاه ایالتی کنزاس، غربی بودن فرهنگ همزیستی غیرمتعارف با سگ و گربه را نشان میدهد. این پژوهشگر که فرهنگ تعدادی از خانوادهها و جوانان غربی را مورد ارزیابی قرار داده، میگوید: «تحقیقات ما نشان میدهد تقریبا تمام کسانی که سگ دارند با سگشان غذا میخورند و بیش از نیمی از آنها به این حیوان اجازه میدهند که روی تختخوابشان بخوابد. برخی از آنها دارای زنجیرههای باکتریایی هستند که هم در حیوان و هم صاحب آن قابل مشاهده است. هاری، لیشمانیوز جلدی، کیست هیداتیک، بیماریهای انگلی، کک، کرمنواری، کرمهای گرد و شپش بخشی از بیماریهای قابل انتقال از سگ به انسان محسوب میشود که در تعداد زیادی از این اشخاص وجود دارد.»
به طبقه اجتماعی خاصی تعلق ندارد
علیرضا بهرامی رواج سبک زندگی خودمحور را بهعنوان یکی از دلایل افزایش نگهداری از سگها توسط شهرنشینان ذکر میکند و میگوید: «شرایط زندگی مردم به سمتی در حرکت است که با کم شدن ازدواجها و کاهش فرزندآوری، به گوشهنشینی و تنهایی گرایش پیدا میکنند. در نتیجه برای پر کردن خلأ خانواده و فرزند به نگهداری از حیوانات خانگی روی میآورند.»
این روانشناس ادامه میدهد: «برخی از افراد، نگهداری از حیوانات خانگی را بهمثابه پرورش فرزندان خود تلقی میکنند تا جایی که این حیوانات را در اتاق خواب و کنار خود میخوابانند، برای آنها مبالغ زیادی هزینه میکنند و برای آسایش حیوانات امکانات و شرایط مناسبی را بهوجود میآورند.» او به گسترش این عادات در طبقههای اجتماعی مختلف جامعه اشاره میکند و میافزاید: «نگهداری از حیوانات خانگی همهگیر شده و این پدیده در طبقات اجتماعی مختلف مشاهده میشود، بهطوری که دیگر نمیتوان گفت نگهداری از حیوانات خانگی، به طبقه خاصی از جامعه تعلق دارد.»