از میدانهای نامنظم تا دایرهای
مفهوم کلمه «میدان» در گذشته مانند امروز بهمعنای محلی که فضای گردش ماشینهاست و معمولاً چند خیابان به آن منتهی میشود، نبوده است. داریوش شهبازی، تاریخپژوه و تهرانشناس درباره مفهوم و کاربرد این واژه در تهران قدیم میگوید: «معنای میدان در ادبیات فارسی که ناظمالاطبا یا انجمنآرا، آن را تعبیر میکنند بهمعنای یک زمین فراخ و یک عرصه است. درواقع سطح زمینی که عمارت و تأسیساتی در آن وجود نداشته باشد. بر همین اساس باید «میدانهای کهن» در تهران قدیم را از دوره شاهطهماسب که دستور میدهد اطراف تهران را حصار بکشند و دوره صفوی که تهران محل سکونت تهرانیها بود، بررسی کنیم؛ اینکه میدان در آن موقع چه بوده و چه معنایی داشته و کجا بهکار میرفته است؟ در آن دوران یکی از خصوصیات میدانها این بود که شکل منظم هندسی نداشتند.»
تخریب حصار صفوی و شکلگیری میدانهای جدید
شهبازی قصه شکلگیری میدانهای پایتخت را اینگونه توضیح میدهد: «حوالی سال 1284شمسی که جمعیت تهران زیاد شد و محل سکونت مردم و اراضی برای خانهسازی کم بود، ناصرالدینشاه دستور داد تا حصار صفوی را خراب و هزار زرع از هر جهت به تهران اضافه و شهر را بزرگتر کنند. در آن زمان دیوار شمالی ارگ که در میدان توپخانه فعلی بود به خیابان انقلاب فعلی رسید و وقتی این اتفاق افتاد، آنجا میدانی بهوجود آمد که ما اکنون به آن میدان امامخمینی میگوییم. این میدان در دورههای مختلف نامهای مختلفی مانند سپه یا توپخانه داشته است. در این دوره میدان همچنان همان زمین فراخ بود؛ مانند میدانهای نگارستان یا بهارستان فعلی یا میدان مرمر در جلوخان کاخ مرمر، میدان اعدام، سبزهمیدان و میدان مشق. تا آن زمان جلوی دروازههای دوره ناصری پل آجری بود و از طریق آن میتوانستند از خندق عبور کنند. درواقع خندقها همان فضای فراخ بودند که بعد از دستور تخریب حصار، به میدان تبدیل شدند. با گذشت زمان و ورود خودرو به شهر، میدانهای چهارگوش، مستطیل و... از بین رفتند و مطابق با قواعد شهرسازی و معماری جدید شهری به شکل دایره درآمدند؛ چون محل گردش خودرو بودند.» بهگفته شهبازی، میدانها در تهران قدیم شکل منظم هندسی دایره، چهارگوش یا مستطیل نداشتند و با توجه به استفادهای که از آنها میشد بخشی از یک زمین را اشغال میکردند. به این گونه میدانها در معماری، میدانهای ارگانیک میگویند؛ یعنی بهصورت طبیعی و کاربردی توسعه پیدا کردهاند.