
جلوی کتابسازی برای کودک و نوجوان را بگیرید
گفتوگو با نادر قدیانی، مدیر انتشارات قدیانی

ناصر احدی-روزنامهنگار
انتشارات قدیانی یکی از قدیمیترین ناشران فعال در حوزه کودک و نوجوان است که خانوادهها و بچهها کتابهای کودک و نوجوان این انتشارات را با نام «بنفشه» میشناسند. نادر قدیانی، مدیر این انتشارات، از پیش از انقلاب در حوزه کتاب فعال است و تجربه فراوانی درباره حوزه نشر دارد. با او درباره مسائل پیش روی حوزه کتاب کودک و نوجوان گفتوگو کردهایم.
استقبال از کتابهای کودک و نوجوان انتشارات شما در نمایشگاه چطور بود؟ و بهطور کلی، کتابهای کودک و نوجوان در نمایشگاه چه وضعیتی داشتند؟
اوج شکوفایی کتاب کودک و نوجوان دهه1360 است و طبیعتا متولدان دهههای60 و 70 یا حتی دهه80 غالبا پدران و مادران جوان امروز هستند که خودشان با کتابهای خوب کودک و نوجوان آن سالها بزرگ شدهاند و فرهنگ مطالعه، حداقل در این قشر قابلقبول بوده و بالا رفته است. در نمایشگاه امسال، متولدان این سالها با بچههایشان به غرفه ما میآمدند و میگفتند ما بچه که بودیم، پدر و مادرمان ما را به غرفه شما آورده بودند و کتاب خریدیم، حالا هم آمدهایم که برای بچههایمان خرید کنیم. بر همین اساس، شعار انتشارات ما در نمایشگاه این بود: «دیروز بچه بودیم، بنفشه میخواندیم، امروز فرزندانمان نیز بنفشه میخوانند.» در اوایل دهه60، تعداد ناشران کودک و نوجوان به اندازه انگشتان یک دست هم نبود، اما حالا تعداد دویستوخردهای ناشر کودک و نوجوان در نمایشگاه امسال غرفه داشتند، فارغ از اینکه کتابهایشان استاندارد هست یا نیست. رونق کتابهای کودک و نوجوان در این سالها نسبت به سایر حوزههای نشر مورد قبول است. من امسال جزو شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب بودم و تلاش معاونت فرهنگی ارشاد را از نزدیک دیدم. من خودم از نمایشگاه سیزدهم تا نوزدهم مدیریت بخش ناشران داخلی را بر عهده داشتم و 4سال در انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان مدیریت کرده بودم و با مسائل این حوزه آشنا هستم. ما نظراتمان را با دوستان ارشاد در میان میگذاشتیم و دوستان تلاش کردند که بخش کودک و نوجوان امسال نمایشگاه وضعیت بهتری داشته باشد. امسال تقریبا هر ناشری هر متراژی را برای غرفهاش در نمایشگاه تقاضا کرد، اختصاص دادند. ما در انتشارات قدیانی همیشه دوست داشتیم که غرفه بزرگی داشته باشیم، ولی هیچوقت این امکان مهیا نمیشد. اما امسال با 650متر بزرگترین غرفه را داشتیم و خانوادهها و بچهها خیلی از این فضا استقبال کردند و با آرامش در آن میگشتند و کتابهای مورد پسندشان را انتخاب میکردند.
در مقام ناشر کودک و نوجوان، بزرگترین مسئله و مشکل کتابهای این حوزه را چه میدانید؟
بزرگترین دغدغه و نگرانی من برای سالهای آینده است. ما سالانه حدود 30هزار بند مصرف کاغذمان است که از این مقدار یکسومش به مصرف کتابهای بهاصطلاح خطی میرسد که همان رمان و داستان برای نوجوانان و جوانان است که اینها با کاغذ ایرانی چاپ میشود و هرقدر هم بخواهیم، وزارت ارشاد میدهد. دغدغه من برای کتابهای مصور و رنگی است. در این حوزه، ما از نظر منابع انسانی تحصیلکرده و کاربلد مشکلی نداریم و تصویرگرانی قوی داریم. مشکلمان این است که کتابهای کودک کاغذهای گلاسه و گرم بالا و مقواهای بهداشتی میخواهد که در همهجای دنیا رایج است. به هر حال، بچه کتاب را بهدست و دهانش میزند و جنس کاغذ این کتابها باید کاملا بهداشتی و استاندارد باشد. مواداولیه این کتابها خیلی گران شده و کتابی که مثلا 3سال پیش 5هزار تومان برای ما تمام میشد، الان به 30 تا 35هزار تومان رسیده است. هم ممکن است خانوادهها نتوانند چنین کتابی را بخرند و هم ممکن است اصلا دیگر این کتابها تولید نشود. این بود که از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد در جلسهای تقاضا کردیم که واردات این کاغذ خاص را آزاد کنند تا کاغذهای گرم بالا برای بخش کودک و نوجوان وارد شود که ظاهرا با این موضوع موافقت شده و ارز نیمایی کاغذ از گروه2 به گروه یک آمده، اما ما باید این را در عمل ببینیم تا در چندماه آینده مشکل کاغذ هم حل شود.
وضعیت ترجمه کتابهای کودک و نوجوان طوری هست که خانوادهها نگران باشند که این کتابها میتواند برای فرزندانشان مضر باشد؟
بحث ترجمه را باید به 2 دسته تقسیم کرد؛ یک دسته ترجمه کتابهای آموزشی و علمی و دایرهالمعارف که تالیفش در کشور ما واقعا سخت است. برای انتشار چنین کتابهایی باید یک تیم حرفهای چند سال کار کنند که با این حقالتالیفهای اندک هم کسی وقت نمیگذارد. ترجمه این کتابها مشکلی بهوجود نمیآورد. در حوزه کتابهای کودک و خردسال، آثاری منتشر میشود که انیمیشنهایشان ساخته و معروف شده، اما کتابهایشان استاندارد نیست و اینها را غالبا ناشران تازهکار که صرفا هم اقتصادی فکر میکنند، منتشر میکنند. برخی از این ناشران حتی نسخه اصلی این کتابها را ندارند و مترجمانی که زبان اندکی میدانند یا حتی درست زبان نمیدانند، اینها را ترجمه میکنند. برخی ناشران کتابساز هم هستند که کتابهای ناشران حرفهای را که به کیفیت ترجمه و ویرایش و طراحی جلد اهمیت میدهند، رونویسی میکنند و با نام مترجمان دیگر این کتابها را منتشر میکنند. معتقدم در اینجا مسئولان فرهنگی بهعنوان مدعیالعموم باید وارد شوند و کاری درباره این کتابهای رونویسیشده که امنیت حوزه کتاب کودک و نوجوان را به خطر میاندازند، انجام دهند.
خانوادهها چطور میتوانند برای فرزندانشان کتاب مناسب با سن و سالشان انتخاب کنند؟ مخصوصا وقتی این را درنظر میگیریم که سرانه مطالعه در جامعه ما زیاد نیست و پدر و مادری که خودش کتاب نمیخواند، نمیتواند کتاب خوبی هم برای فرزندش انتخاب کند.
کتابهای کودک و نوجوان معمولا در همه دنیا قبل از چاپ بررسی میشود. اینجا هم کتابهای خردسال و هم کتابهای بزرگسال مرحله بررسی قبل از چاپ را میگذرانند، اما آن دقتی که باید در مورد کتابهای کودک و نوجوان به خرج داده شود، نمیشود. وزارت ارشاد برای سرعتدادن بهکار به بعضی استانها اجازه صدور مجوز داده و در نتیجه نگاه این استان با استان دیگر در صدور مجوز فرق دارد یا ناشری که در تهران کتاب خوبی منتشر کرده، همین کتاب با رونویسی در استان دیگری مجوز میگیرد. این نیازمند نظارت است. خانوادهها هم میتوانند با مراجعه به دبیرخانه ساماندهی منابع آموزشی و تربیتی کتابهای مناسب مورد تأیید این دبیرخانه را که زیرنظر وزارت آموزش و پرورش است، برای کودکانشان انتخاب کنند. بیش از 2500عنوان از کتابهای انتشارات ما مورد تأیید این دبیرخانه است و شنیدهام که شمار این کتابها از 40هزار عنوان هم رد شده و با خیال آسوده خرید کنند. نروند از دکهها، فرودگاهها، ترمینالها، ایستگاههای مترو که کتابهای تخفیف 50درصد میفروشند، خرید کنند. اینها عوامفریبی است. اینها قیمتها را چندبرابر میزنند، بعد تخفیف میدهند. این کتابها استاندارد نیستند. در ضمن بچهها را به محلهای فرهنگی مثل باغ کتاب ببرند تا بچهها در محیطهای فرهنگی قرار بگیرند.