قهوهخانههایی که مدرن شدند
مهوش جعفری؛ دکتری بیوشیمی
تهرانگردی ما بازدید از قهوهخانههای تهران بود. کارشناس تهرانگردی حین حرکت اتوبوس شرحی از تاسیس قهوهخانهها در ایران ارائه داد و در طول مسیر برخی از محلههای دیدنی تهران را نشان و معرفی کرد. یکی از این مکانها اتحادیه قهوهخانهداران در میدان بهارستان، خیابان کمالالملک، جنب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. کارشناس تور، زمان شکلگیری قهوه خانهها را عهد صفوی دانست. بهگفته او، قبل از تشکیل قهوهخانه، مردان متمول در هر حرفهای در خانههای بزرگ اشرافی یکدیگر جمع میشدند، اما برخلاف آنها در جامعه کشاورزی و کارگری مکانی برای دورهمنشینی نداشتند که با تشکیل قهوهخانه، مکانی مناسب برای جمعشدن افراد از هر صنفی ایجاد شد.
نخستین قهوهخانه ایران
اولین قهوهخانه در ایران در شهر قزوین در زمان شاه طهماسب تاسیس شد و در دوره شاه عباس این صنف در اصفهان رونق پیدا کرد و به اوج خودش رسید. قهوهخانه محلی برای نوشیدن قهوه و خوردن غذاهایی مثل دیزی در وعدههای ناهار و شام بود، اما طولی نکشید که چای پای ثابت همه قهوهخانهها شد و جای قهوه را گرفت. علاوه بر خوردن و نوشیدن در قهوهخانهها، این مکانها بهعنوان محل تبادل اطلاعات فرهنگی، اجتماعی و هنری محسوب میشدند. در دوره نخست فعالیت قهوهخانهداران، این مکان پاتوق شعرا، ادبا و نویسندگان بود که با خواندن اشعار یا نوشتههایشان برای دیگران، ساعاتی را در آنجا سپری میکردند.
قهوهخانههای سیاسی
نقالها در قهوهخانه شاهنامهخوانی میکردند و خبرهای سیاسی و اجتماعی روز را میدادند. بسیاری از قهوهخانههای مهم نظیر حاجحسین شمشیری گرایشهای سیاسی داشتند و از ظلم و ستم حکومتها انتقاد میکردند. همچنین قهوهخانهها پاتوق نقاشان، خیمهشببازان و بازیگران روحوضی بود و هنرهای نمایشی مانند تعزیه درماه رمضان از افطار تا سحر مخاطبان بیشتری داشت و مداوم اجرا میشد.
هفت برادر همسایه
اولین مکان، بازدید از قهوهخانه هفتکچلون یا رستوران برادران حاج عباسی در خیابان مولوی بود؛ رستورانی شلوغ که مشتریانش در فضایی نه چندان بزرگ مشغول صرف غذا بودند. بازدیدکنندگان تور در طبقه بالایی رستوران نشستند و کارشناس تهرانگردی درباره قدمت و تاریخچه رستوران صحبت کرد. برادران عباسی 8تا بودند که همه آنها موهای پرپشتی داشتند، ولی7تا از برادران به جز برادر بزرگتر سر خود را در جوانی از ته میتراشیدند و در معرکهگیریها شرکت میکردند، و به هفتکچلون معروف شدند. رستوران آنها هم با همین نام هنوز فعال و زبانزد مردم تهران است. این برادران در محله باغ فردوس در همسایهداری و خانوادهدوستی معروف بودند. پدر هفتکچلون حاج عباسی در این محله دو نانوایی داشت که به مردم نیازمند بسیار کمک میکرد و سرپرستی ایتام را بهعهده داشت. خاندان عباسی بعدها به قهوهخانهداری مشغول شدند و حدود سال ۱۲۸۰ رستوران را در محل قهوهخانه راهاندازی کردند. نصیحت پدر به پسران این بود که همیشه هوای مردم را داشته باشند. خاندان عباسی همگی ورزشکار و سفرهدار و غذاخوریشان محل رفتوآمد لوطیها و پهلوانان بود. این پهلوانان در انجام کار خیر یا برگزاری مراسم گلریزان برای آزادی زندانیها به زورخانه نزدیک رستوران میرفتند.
شاهنامه و پردهخوانی
قهوهخانه بعدی که شکل و شمایل قهوهخانه واقعی را داشت، قهوهخانه حاج تقی اسماعیلپور (رمضونیخی) در خیابان مولوی - شوش بود. قهوهخانه 2فضای مجزا داشت. معماری فضای بیرونی آن سنتی با کاشیهای سفید مربعی و میزهای فلزی و مشتریان در گوشه و کنار آن مشغول خوردن غذا مثل املت و کوفته تبریزی بودند. فضای پشتی هم شامل حیاط نسبتاً بزرگ و قدیمی و سرسبز با حوض کوچک بود که سهطرف آن تختهای آهنی مفروش قرار داشت. همچنین روی دیوار آن عکسهای مختلفی از پهلوانان قدیم مانند تختی و طیب رضایی و تصاویر قدیمی محله و تهران نصب شده بود. قهوهخانه رمضون یخی 102سال قبل توسط حسین رمضان یخی تاسیس شده است. از همان روزهای نخست تاسیس این قهوهخانه بساط شاهنامهخوانی، پردهخوانی و تعزیهخوانی در آن برقرار بود. لوطیهای زیادی به این مکان رفتوآمد داشتند و گلریزان هم در اینجا انجام میشد. جمشید نجفی و نادری دو نقالخوان معروف این قهوهخانه بودند.
سنتی، اما مدرن
سومین قهوهخانه، قهوهخانه سنتی آذری در نزدیکی راهآهن و در ابتدای خیابان ولیعصر قرار دارد؛ قهوهخانهای که فقط ظاهر سنتی داشت و بیشتر انسان را یاد رستورانهای مدرن فانتزی با رنگ و لعاب سنتی میانداخت. سماورهای بزرگ در هنگام ورود به رستوران به چشم میخورد و فضای قهوهخانه به دو قسمت تقسیم و تابلوهای بزرگ و زیبایی از شاهنامه روی دیوار نصب شده بود. این قهوهخانه قدیمی مثل سایر قهوهخانهها شکل و شمایل سادهای داشت. در سال 1372شهرداری تهران، این قهوهخانه را به سبک و شیوه معماری قدیم و با حفظ محتوای فرهنگی سنتی که یادگاری از گذشته است، بازسازی کرد. متأسفانه هرچند که ظاهر و سبک قدیمی قهوهخانه را حفظ کردند، ولی اثری از فرهنگ سنتی در آن به چشم نمیخورد.