روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز گزارشی درباره محبوبیت رهبران گروه7 تهیه و در آن نتیجهگیری کرده است که نقطه مشترک همه این رهبران، عدممحبوبیت قابل توجه در کشورهایشان است. این گزارش درباره رهبران گروه7 مینویسد: از مناطق مختلفی از زمین میآیند، با زبانهای گوناگونی حرف میزنند و دیدگاههایی متفاوت و ۳۷سال اختلاف سنی دارند؛ اما نقطه اشتراک رهبران اجلاس گروه7 در هیروشیما، این است که هیچیک در کشورهایشان محبوبیت چندانی ندارند. رأیدهندگان این کشورها هر یک بهدلیلی نسبت به رئیسجمهوری یا نخستوزیر انتخابی خود دچار نوعی نارضایتی هستند. علت نارضایتیها متفاوت است، اما مشکلات مشترک آنها نمایانگر سستی جوامع آزاد در دوران اختلافهای عمیق سیاسی و فرهنگی است.
نیویورکتایمز همچنین به نقل از یک تحلیلگر سیاسی گفته است که اجلاس امسال سران گروه7 در هیروشیمای ژاپن «باشگاهقلبهایتنهاست» جایی که این رهبران منفور گردهم میآیند تا با دلسوزی برای هم، بر سر مشکلات داخلی و ایدههای اقتصادی، راهی بیابند تا دوباره خود را در دل رأیدهندگان جای دهند. چند روز فاصله گرفتن از خانه و مشغول شدن با همتایان در صحنه جهانی برای این رهبران بیجان، فرصت خوبی است تا بادی به غبغب انداخته و نقش دولتمردانی را بازی کنند که در حال شکل دادن به مسیر تاریخ هستند!
چالشهای کمسابقه رهبران گروه7
سوزان مالونی، مدیر برنامه سیاست خارجه مؤسسه بروکینگز میگوید: نتیجه این است که رهبران قدرتمندترین کشورهای دمکراتیک جهان باید در حالی با چالشهای کمسابقه پیش روی خود مواجه شوند که زمین زیرپایشان در خانه محکم نیست. نتیجه تحقیق مؤسسه «مورنینگ کانسالت» که در روزهای گذشته انجام شد، نشان میدهد که تنها 4نفر از ۲۲رهبر حاضر در این اجلاس در کشور خود محبوبیتی بیش از ۵۰درصد دارند: نارندرا مودی (هند)، آلین برست (سوئیس)، آندرس مانوئل لوپز اوبرادور (مکزیک) و آنتونی آلبانیز (استرالیا). گفتنی است که هیچیک از این 4چهره در میان اعضای اصلی گروه7 نیستند. نارندرا مودی با محبوبیت ۷۸درصدی دوستداشتنیترین چهره حاضر در هیروشیماست، اما باید توجه داشت که این آمار مربوط به کشوری است که در آن از دستهبندیهای مذهبی در راستای کسب امتیاز سیاسی استفاده میشود و مهمترین رقیب نخستوزیرش هم به اتهام تهمت و افترا از پارلمان اخراج شده است.
مایکل آبراموویتز، رئیس سازمان «خانه آزادی» در واشنگتن میگوید: «من احساس میکنم که این میزان محبوبیت پایین، نشان از افزایش وضعیت دوقطبی در برخی از این جوامع دارد. جو بایدن حتی اگر خیابانهای آمریکا را هم با طلا پر کند، باز نیمی از این کشور ناراضی خواهند بود. مشخص است که دمکراسیها باید بهتر عمل کنند، اما شواهدی هم در اثبات عملکرد بهتر حکومتهای خودکامه وجود ندارد.»
مشکلات خاص فرانسه، انگلیس، آلمان و کانادا
هریک از این رهبران مشکلات مختص بهخود را دارد. مکرون که سال گذشته با ۵۸.۵درصد آرا در مقام ریاستجمهوری فرانسه ابقا شد، با افزایش سن بازنشستگی از ۶۲سال به ۶۴سال مغضوب مردم کشورش شده و تظاهرات گستردهای را شاهد بود.
نظرسنجی تازهای در ماه میلادی جاری نشان داد که اگر مکرون دوباره مانند سال گذشته در رقابت با مارین لوپن، نامزد راست افراطی قرار گیرد، شکست خواهد خورد. به طریق مشابه، نظرسنجیها نشان میدهند که اگر امروز دوباره رایگیری شود، حزب حاکم محافظهکار انگلیس جایش را به حزب کارگر میدهد، حزب لیبرال جاستین ترودو در کانادا جایش را به حزب محافظهکار میدهد و حزب سوسیال دمکراتِ اولاف شولتس در آلمان رقابت را به اتحادیه دمکرات مسیحی واگذار میکند. برخی کهنهکاران عرصه سیاست، ضعف رهبران گروه7 را به دشواریهای سیاسی ناشی از همهگیری کرونا گره میزنند. کارل بیلدت، نخستوزیر سابق سوئد میگوید: «بهنظر میرسد که نوعی نارضایتی بین کشورهای دمکراتیک به جریان افتاده است. من باور دارم که بازگشت تورم که از مدتها پیش خبری از آن نبود، بر این موضوع تأثیر دارد.»
باشگاه رهبران منفور
محبوبیت رهبران کشورهای عضو گروه هفت که خود را نماد دموکراسی میدانند در پائینترین حد و کمتر از 50 درصد است
در همینه زمینه :