اخیرا شاهد آن هستیم که حکومت مستقر در افغانستان حقابه سیستانوبلوچستان ایران را به بهانه خشکسالی و کاهش بارندگی تامین نکرده است و مردمان این سرزمین با مشکلات عدیدهای برای تامین آب شرب و کشاورزی خود روبهرو هستند. این در حالی است که براساس توافقات ثبت شده بینالمللی میان ایران و افغانستان در دوره پهلوی، افغانستان متعهد و مکلف به تامین حقابه سیستانوبلوچستان هم برای مصرف شرب، هم برای کشاورزی و نیز تالابهای بینالمللی این منطقه شده است.
در سند نخست که به تامین آب شرب و کشاورزی مردم سیستان پرداخته شده است، به شکل دقیق، فنی و کاملا علمی چگونگی تامین حقابه سیستان از رودخانه هیرمند مشخص شده است و طرف افغانستانی میبایست این حقابه را به سمت مرزهای ایران رها و اجازه ورود آب برای استفاده مردم در پایین دست رودخانه هیرمند را فراهم کند. در سند توافقشده دیگر نیز، طرف افغانستانی براساس کنوانسیونهای بینالمللی و توافقاتی که با دولت ایران داشته است باید حقابه تالاب بینالمللی سیستان را تامین کند تا از بروز عوارض زیستمحیطی درمنطقه که گریبان مردم سیستان و حتی ساکنان غرب افغانستان را نیز میگیرد جلوگیری کند.
با توجه با این وضعیت، اظهارات رئیسجمهور مبنی بر تامین حقابه ایران از سوی افغانستان با واکنش حکومت مستقر در افغانستان روبهرو شده است و آنان ادعا کردهاند که تامین نشدن حقابه بهدلیل خشکسالی و نبود آب اتفاق افتاده است.
بدون شک، اثبات مسئله خشکسالی و کاهش نزولات جوی در رودخانه هیرمند را نباید در قالب بیانیههای سیاسی مطرح کرد بلکه این موضوع نیاز به کارشناسی و بررسی میدانی وضعیت رودخانه هیرمند دارد. برای بررسی موضوع باید کارشناسانی از سوی ایران به افغانستان سفر کنند تا صحت این موضوع را تأیید کنند.از سوی دیگر، شاهد آن بودیم که از اواخر دهه 70تا اواخر دهه 80دولتهای وقت افغانستان با فشار پاکستان و حمایت آمریکا سدهای متعددی را در مسیر رودخانههایی که آب آنها وارد ایران میشد احداث کنند. این در حالی بود که سدی در مسیر رودخانههای منتهی به پاکستان ساخته نشد.
این اقدام متأسفانه با سکوت طرف ایرانی روبهرو و این موضوع اکنون منجر به آن شده است که حقابه مردم سیستان و تالابهای آن بهدلیل وجود این سدها تامین نشود و آبی از مسیر رودخانه هیرمند، زمینهای مردم سیستان را سیراب نکند.
گرچه حکومت مستقر در افغانستان مدعی است درصورت وجود آب، حاضر به تامین حقابه ایران است اما درعمل طالبان حاضر به تامین آب شرب و کشاورزی و نیز تالابهای منطقه نیستند و همان راهی را میروند که حکام سابق افغانستان با تحریکهای منطقهای و فرامنطقهای آن را طی میکردند. قواعد و قوانین بینالمللی و نیز توافقات دوجانبه ایران و افغانستان درباره حقابه هیرمند کاملا روشن است و دست ایران برای پیگیری حقوقی و سیاسی موضوع از طریق مراجع بینالمللی کاملا باز است.
خوشبختانه به اندازه کافی ابزارهایی برای متقاعد کردن طرف افغانستانی برای عمل به تعهداتی که در قبال ایران دارد در اختیار جمهوری اسلامی قرار دارد. گرچه رئیسجمهور استفاده از هر روشی را برای احقاق حقابه ایران محتمل دانسته است اما بعید بهنظر میرسد ایران بخواهد از ابزار نظامی برای حل و فصل این مشکل استفاده کند و تمایل ایران به تعامل، گفتوگوی سیاسی و دیپلماتیک برای برطرف کردن این مشکل است. اما هر گزینهای برای تضمین حقوق مردم ایران از حقابه هیرمند روی میز است چرا که نمیتوان از این موضوع به سادگی عبور کرد.
گزینههای روی میز برای تامین حقابه هیرمند
*رایزن سابق فرهنگی ایران در افغانستان