پایان یک دوران
«عروس خیابان فرشته» از همان پوسترش بسیار به کمدیهایی از جنس «تکخال» (1399)، «زنها فرشتهاند 2» (1398)، «خالتور» (1396) و امثالهم که محمدحسین فرحبخش تولید میکند شبیه است. ترکیب بازیگرانش هم کموبیش در فیلمهای فرحبخش دیده شده و چنان که از ظواهر امر پیداست با فیلمی مواجهیم که مشابهش را بارها در سینما دیدهایم. برخلاف کمدیهای فرحبخش که خط داستانی فیلم تا حدی که توجه تماشاگر را از دست ندهد تقلیل مییابد و شوخیها و موقعیتها عامل اصلی جذابیت هستند، در «عروس خیابان فرشته» داستان نسبتا فربهتر از آن کمدیهاست و درضمن سویه شعاری و پیام اخلاقی فیلم هم مؤکدتر است. این نوع کمدی در ظاهر سعی دارد موقعیتهای کمیکش را از دل داستان استخراج کند، اما واقعیت این است که عمدتا در این زمینه شکست میخورد و باز دست به دامن همان شوخیها و موقعیتهای خارج از روند داستان برای خندهآفرینی میشود. کلیپ آهنگ و رقص هندی، شوخیهای تکراری نزدیک خطوط ممنوعه، استفاده از لهجه، رابطه رمانتیک هجوشده و عناصری از این دست که در کمدیهای فرحبخش فراوان دیدهایم، در «عروس خیابان فرشته» نیز وجود دارد. این کمدی را میتوان به کمدیهای اولیه مسعود اطیابی همچون «خروس جنگی» (1386)، «شرط اول» (1388) و «اخلاقتو خوبکن» (1389) شبیه دانست که معمولا با صفتهایی همچون «خانوادگی»، «شریف» و «سالم» توصیف و تحسین میشدند. اما واقعیت این است که با فروشِ هوشپران «فسیل» دیگر نباید توقع داشت که زیاد کمدیهایی از جنس «عروس خیابان فرشته» که از اول هم کهنه و از مد افتاده بودند، ساخته شود. دیگر دوران ایما و اشاره و متلک و ناخنک زدن، گذشته و تماشاگری که به دیدن شوخیهای واضحتر در کمدیهای دو سه سال اخیر عادت کرده، «عروس خیابان فرشته» و کمدیهایی شبیه به آن برایش جذابیت ندارد. با اینکه این فیلم تا اینجا چهارمین فیلم پرفروش سال است و بیش از 7میلیارد و 500میلیون تومان فروخته، اما فاصله زیاد آن با «فسیل» که مدتهاست از مرز 100میلیارد تومان رد شده نشان میدهد که سینمای کمدی ایران در سالهای آینده به چه سمتی حرکت خواهد کرد. سینمای کمدی ایران بیشتر از هر ژانر دیگری عادت به نسخهبرداری از روی نمونههای موفق دارد و فعلا موفقیت با کمدیهایی از جنس «فسیل» است، نه «عروس خیابان فرشته».