• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
یکشنبه 20 خرداد 1397
کد مطلب : 19187
+
-

هوشمندی و دردمندی

یادداشت
هوشمندی و دردمندی

دکتر انشاالله رحمتی | نویسنده، مترجم و استاد فلسفه:

جناب استاد دکتر احمد احمدی که خدایش رحمت کند، از چند جهت شخصیتی قابل بررسی و توجه داشتند.

نخست از لحاظ علمی، نوع تکوین شخصیت علمی ایشان جلب توجه می‌کند. ایشان جزء نخستین روحانیونی هستند که در کنار تحصیلات حوزوی، تحصیلات دانشگاهی را نیز به‌طور جدی دنبال کردند و جالب اینکه دکتر احمدی از میان رشته‌های دانشگاهی، رشته فلسفه غرب را برای ادامه تحصیل انتخاب کردند و این رشته را نزد اساتید برجسته فلسفه غرب در آن زمان فرا گرفتند. در همین جهت زبان انگلیسی را به‌طور کامل آموخته بودند و می‌دانم که با زبان آلمانی نیز تا حد خوبی آشنا بودند. ایشان از مترجمین فلسفه درجه یک کشور نیز محسوب می‌شوند. گرچه ترجمه‌های کمی از دکتر احمدی به جا مانده است اما همان چند ترجمه‌ای که از ایشان موجود است، به‌نظرم ترجمه‌های ممتازی است. هم به لحاظ نوع انتخابی که در آن ترجمه‌ها انجام داده‌اند مثل ترجمه کتاب تاملات دکارت که هنوز نیز در بین متون کلاسیک فلسفه مدرن غرب بهترین مدخل برای فهم فلسفه مدرن به‌حساب می‌آید و اگر کسی بخواهد فلسفه مدرن غرب را در سطح متون کلاسیک شروع کند قطعا سراغ کتاب تاملات خواهد رفت. و همینطور کتاب دیگری که به ترجمه ایشان موجود است اثری از «اتین ژیلسون» است که با عنوان «نقد تفکر فلسفی غرب» منتشر شده و به‌نظرم از بهترین متونی است که می‌تواند نسبت تفکر ما را با فلسفه جدید روشن کند.

دکتر احمد احمدی درحالی‌که بنیه‌های قوی علمی و معرفتی در علوم حوزی داشت به درستی به این نکته می‌رسد که یک روحانی امروز نیازمند آن است که با جهان جدید آشنا شود و جالب اینکه این آشنایی را هم درعمیق‌ترین شکلی که انتظار می‌رود دنبال می‌کند. این وجه از شخصیت دکتر احمدی همیشه برای من جالب توجه و ستودنی بوده است آن هم در زمانی که کشور ما شناختی را که امروز نسبت به دنیای مدرن دارد، نداشته است.اما کسی مثل دکتر احمدی هم بسیار باهوش بوده و هم بسیار دردمند که به نوعی سنت‌شکنی کرده با اتصالی که بین تحصیلات حوزوی و تحصیلات دانشگاهی‌اش ایجاد می‌کند و با پیگیری فلسفه غرب در بنیادی‌ترین سطح آن یعنی متون کلاسیک غرب تجربه بسیار آموزنده‌ای را برای ما باقی می‌گذارد.تجربه‌ای که امروز نیز درس آموز است.



از سویی وقتی کسی مثل دکتر احمدی با همان هوشمندی و دردمندی – خواسته یا ناخواسته- وارد حوزه اجرا می‌شود، در آنجا هم با توجه به همان زمینه‌ای که دارد بهترین انتخاب را انجام می‌دهد. ایشان به جای اینکه به یک کار اجرایی صرف بپردازد- که البته آن هم در جای خود ارزشمند است –به اقتضای شخصیت خویش توان اجرایی خویش را بر جایی مثل سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، متمرکز می‌کند. به‌نظرم این تصمیم هم بسیارحساب شده و دوران ساز بوده است. زمانی که ایشان به تاسیس این سازمان همت گماشت، دغدغه علوم انسانی اصلا در کشورمان دغدغه‌ای جدی محسوب نمی‌شد.

 اینکه دکتر احمدی مشکل علوم انسانی را تشخیص داده بود و می‌دانست که ما باید کاری جدی و مستقل در حوزه علوم انسانی انجام بدهیم نشان از هوشمندی ایشان دارد  و با 33سال مدیریت این سازمان تمام توان اجرایی و مدیریتی خویش را مصروف آن کردند و من در مواجهه‌های حضوری با ایشان نیز تعلق خاطر و این مصروف کردن همه توانشان را برای این سازمان شاهد بوده‌ام.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :