رفتار و منش حسن امنزاده، باعث ورزشکار شدن خیلیها و نجات زندگیهای بسیاری شده است
مدالهای پهلوان فدای یک تار موی بچههای محل
رضا نیکنام
پهلوان، قهرمان، نیکوکار و بامرام؛ او هیچکدام از این القاب را درباره خودش قبول ندارد و میگوید برای او که عمری را با کوچک و بزرگ جوادیه تهران گذرانده، فقط یک «بچهمحل» است و بیش از اینها نمیارزد. بچه محل به زعم حاجحسن امنزاده یعنی همسایهات با شکم گرسنه، سر بر بالین نگذارد.
نمیدانم در این فرصت کوتاه از کدام بخش از زندگی حاج حسن امنزاده میتوان صحبت کرد؛ از دوران طلایی کشتی دهه 40 و از شاگردان مشهوری که تربیت کرده یا از خانهای در دل محله جوادیه تهران که سالهاست به حسینیه حضرت ابوالفضل(ع) تبدیل کرده و خیلی از آدمهای آخرخطی را به آنجا کشانده و نجاتشان داده است؛ اما نه کمی صبر کنید! ماجرای علی اصغری که در این خانه و حسینیه بزرگ شده و نان بازوانش را از دست حاج حسن خورده حکایت دیگری دارد که در ادامه میخوانید.
انگار آمده بود ببازد تا دلی را شاد کند
وقتی حسن نوجوان بود با همسالان خود کشتی میگرفت، گاهی میباخت و بعضی وقتها هم میبرد. اما لذتی که از باختهایش داشت کمتر از بردهایش نبود چون با شادی دیگران خوشحالتر میشد! انگار گاهی فقط به روی تشک میآمد تا فقط ببازد؛ باختنی که عین برد بود برایش. او با همین روحیه در باشگاه داریوش جوادیه و سعدیان منیریه، کشتی میگرفت تا اینکه لباس تیم ملی نصیبش شد و وقت درو کردن مدالهای رنگی از رقابتهای جهانی و حتی المپیک رسید. وقتی نوجوانان و جوانان درحسینیه از او درباره قهرمانیهایش میپرسند دستی بر سرشان میکشد و میگوید: «داراییام از دوران کشتی فقط ٦مدال طلای جهان و المپیک است که همهاش فدای یک تار موی بچه محلهاست.»
عشق اهلبیت(ع) و نوکری عزاداران حسینی
آن حسن چست و چابک، بزرگ و بزرگتر و به جوانی باتجربه تبدیل شد. او پس از دوران طلایی شرکت در رقابتهای مختلف کشتی جهان و المپیک در نهایت سال١٣٤٧ تصمیم گرفت بر تشک کشتی بوسه زند و اینبار مربیگری را تجربه کند. این دوران هم باشکوه بود، چون شاگردانی مثل عباس جدیدی، محسن کاوه و برادران توپچی تربیت کرد که آوازه نامشانتا دوردستها هم رسید. اما همه اینها یک طرف، عشق و ارادت به اهلبیت(ع) و نوکری عزاداران حسینی طرف دیگر. در همان دوران، بانی راهاندازی حسینیه حضرت ابوالفضل(ع) در محله شد و یواشیواش پای چهرههای ورزشی مثل کشتیگیرها به این حسینیه باز شد؛مثل برادران مقدم.
حسینیهای که خیلیها را ورزشکار کرد
وقتی حاجحسن خانهاش را بهحسینیه تبدیل کرد مثل بعضیها خطکش نگذاشت که تو بیا و تو نیا. حضور در اینجا برای همه آزاد بود؛ حتی معتادان و کارتنخوابها. به حرف دیگران هم کاری نداشت؛ عقیده داشت که مهمانان محفل عزای امامحسین(ع) هر که باشند آنقدری عزت دارند که خاک کفشهایشان را بگیرد و جلوی پایشان جفتشان کند. فقط خدا میداندکه چه تعداد آدم آخرخطی در این حسینیه نجات پیدا کردند و ورزشکار شدند؛ حسینیهای که محل رشد و تربیت فرزندانش هم بود.
مکث
خون فرزندم رنگینتر از خون علیاصغر ع نیست
پهلوانحاجحسن امنزاده در جوانی ازدواج کرد و در کنار مربیگری کشتی و هیئتداری، مسئولیت زندگی را هم پذیرا شد. حاصل زندگیاش ٤ فرزند است، ٣ پسر و یک دختر. رضا و حسین امنزاده که راه پدر را پیش گرفتهاند و مربیگری کشتی و تیمداری میکنند و لیلا امنزاده تحصیلات عالی دارد و در بخش جراحی قلب در یکی از بیمارستانهای تهران فعالیت میکند. حالا بخوانید درباره علیاصغر امنزاده، فرزند دیگر خانواده که در منطقه شلمچه به شهادت رسیده است.
از راست: حاج رضامحمدنژاد، حاج ناصرمقدم،پهلوان حاج حسنامنزاده وحاج اکبر مقدم در حسینیه حضرت ابوالفضل ع
خانواده پهلوان، هیئتیاند
حاج رضا محمدنژاد از قدیمیهای حسینیه حضرت ابوالفضل(ع) با خانواده امنزاده ارتباط نزدیکی دارد. او میگوید: «خانوادهپهلوان امنزاده هیئتیاند. حتی شهیدعلیاصغر امنزاده با آن سن کم در این هیئت خدمت میکرد. علیاصغر بسیار فروتن و افتاده بود و در زمان شهادت١٩سال بیشتر نداشت. اهل محل یادشان هست که اگر او در کوچه و خیابان سالخوردهای میدید، با اصرار زیاد بارشان را به دوش میگرفت و تا خانهشان میبرد.»
دست به خیر از دوران جوانی
اکبر مقدم از جوانانی است که عمرش را در هیئتهای عزاداری محله جوادیه گذرانده و خانواده امنزاده را خوب میشناسد، میگوید:«پهلوان حاج حسن، برکت و افتخار محله است. ارتباط گرم و صمیمانه با اهل محل دارد و جز میانداری در حل مشکلات مردم در کارهای خیر از همه جلوتر است. محرم هر سال اول سهمیه غذای خانوادههای فقیر را کنار میگذارد. از همان دوران جوانی دست به خیر و با معرفت بود.»
نکته
۱۳۶۷
همان سالی است که خبرشهادتعلیاصغرامنزاده به محله جوادیه تهران رسید. پهلوانحاج حسن امنزاده با شنیدن این خبر گفت:«خون پسرمن از خون حضرت علی اصغرع رنگینتر نیست.»
٦مدال رنگارنگ
جهانی حاصل دوران ورزشی، حاج حسن امنزاده در دهه 40 است. او از سال١٣٤٧ شاگردان بسیاری تربیت کرد که معروفترین آنها عباس جدیدی و محسن کاوه است.