
سانس خوب یا فیلم پرفروش
رعایت نشدن عدالت در اکران؛ بهانهای برای توجیه نفروختن فیلمها شده است

مهتاب محمدی- روزنامهنگار
در سینما، مثل هر کسبوکار دیگری، بعضی کالاها خواهان بیشتری دارند و برخی دیگر کمتر. علت اینکه کالایی در سینما خواهان بیشتری دارد همیشه به واسطه کیفیتِ بهتر آن نیست. بسیاری از فیلمهایی که به صدر جدول پرفروشها میرسند، بعد از اینکه از پرده پایین میآیند، خیلی زود فراموش میشوند و در بازبینیهای بعدی در شبکه نمایش خانگی یا تلویزیون تقریبا غیرقابل دیدن میشوند. اگر راز و رمز موفقیت در گیشه معلوم بود، هیچ تهیهکنندهای ضرر نمیکرد، هیچ بازیگری از سکه نمیافتاد و هیچ سینمایی خالی نمیماند. در وضعیت عادی، هیچ فیلمی نیست که به قصد نفروختن و شکست خوردن کلید زده شود. بخشی از مشکل سینمای ما هم به همین عادی نبودن وضعیتش برمیگردد. دخالتهای غیرسینمایی در طول سالها باعث شده که چرخه تولید، توزیع و پخش دستخوش معضلاتی شود که دخل و خرج فیلمها را مسئلهدار کرده و به روند طبیعی آن لطمه زده است. این وضعیت باعث شده هر گاه فیلمی در گیشه نمیفروشد، سازندگانش مدعی شوند که مداخلهها یا بیانصافیها مسبب شکست فیلم آنهاست و فیلم خودشان هیچ عیب و ایرادی ندارد. این روزها هم که «فسیل»، بهرغم کیفیتش، 100میلیارد تومان را پشت سر گذاشته و نزدیکترین تعقیبکنندهاش بیش از 90میلیارد تومان با آن فاصله دارد، برخی فیلمسازان را که استقبال از فیلمشان زیاد نیست بر آن داشته تا همه مشکلات را به بیعدالتی در اکران ربط دهند. عدالت در اکران از آن مواردی است که مدیران سازمان سینمایی هم همیشه در طرح و برنامههایشان روی آن تأکید دارند، اما دقیقا معلوم نیست عدالت در اکران چیست و چگونه باید محقق شود؟ به هر حال، حتی اگر بیشترین سینماها و سانسها به فیلمی اختصاص داده شود، اما مردم تمایلی به دیدنش نداشته باشند کاری از دست کسی ساخته نیست. در این وضعیت چطور باید عدالت مورد پسند فیلمسازان نفروش و مدیران سرخوش را تامین کرد؟
کدام عدالت؟
سامان سالور که این روزها «سه کام حبس» را روی پرده دارد، درباره نبود عدالت در اکران فیلمها به فارس گفت: «پرسش بنده این است که وقتی وزارت ارشاد و سازمان سینمایی با آن همه مدیر و کارمند و دفتر وجود دارند چرا سینماداران باید برای فیلمها تصمیمگیری کنند؟ چرا سازمان سینمایی اجازه میدهد همان رویه غلط گذشته تکرار شود و عدالت برای اکران فیلمها رعایت نشده و به یک فیلم ۵۰۰سانس و به فیلم دیگر تنها ۱۰سانس مرده تعلق بگیرد؟ چرا باید بهجای اینکه تصمیم نهایی در مورد فیلمها را مدیران وزارت ارشاد و سازمان سینمایی بگیرند این سینماداران هستند که با تصمیمشان میتوانند باعث صعود یک فیلم شوند یا یک اثر را به زمین بزنند؟ اگر سازمان سینمایی همت کند و قانونی را تصویب کند که همه فیلمهای در حال اکران باید در یک شرایط برابر و متعادل و عادلانه امکان نمایش داشته باشند چنین معضلاتی برای همیشه از بین خواهد رفت اما گویا مدیران سازمان سینمایی چشم خود را روی این فجایع بستهاند و اصلا این بیعدالتیها برایشان اهمیتی ندارد.»
بر فرض، عدالت مورد پسند آقای سالور رعایت شود و به فیلم ایشان درست به اندازه «فسیل» سینما و سانس داده شود؛ آیا فیلم سالور به اندازه «فسیل» میفروشد؟ «سه کام حبس» تا زمان نگارش این گزارش تقریبا 5میلیاردو600میلیون تومان فروخته و 235 سالن و 3هزارو212بلیت داشته است. اما «فسیل» با 545سینما و 36هزارو791سانس بیش از 100میلیارد تومان فروخته است. چه تضمینی وجود دارد که «سه کام حبس» با همان تعداد سانس «فسیل» فروشی به اندازه آن داشته باشد؟
محدودیت برای دیگران خوب است
سینماگران، مخصوصا فیلمسازان اجتماعی، از دخالت دولت در روند تصویب فیلمنامه و اعطای پروانه ساخت و پروانه نمایش همواره گله دارند و معتقدند که نظارتها باعث افت کیفیت کار آنها میشود. اما وقتی بحث فروش، گیشه و حمایت وسط میآید، برخی از این فیلمسازان در صف اول دریافت حمایت و تصویب قوانینی برای تحمیل محدودیتهایی به فیلمهای بفروش قرار دارند. سالور مستقیما و در لوای توجه به همه ژانرها در سینما خواستار افزایش مداخله دولتی در سینماست. او در بخشی از همین مصاحبه میگوید: «با این شرایط در سالهای آینده در سینمای ایران دیگر هیچ فیلمی در ژانرهای مختلف نخواهیم داشت و همه تهیهکنندگان و سرمایهگذاران برای اینکه بتوانند سرمایه اولیهشان را بازگردانده و به سود برسند به سمت تولید آثار طنز میروند و تنها ذائقه بخش اندکی از آحاد افراد جامعه با این تصمیم غلط دنبال میشود.»
فیلم اجتماعی ساختن یا فیلم غیرکمدی ساختن منتی بر سر کسی ندارد. ژانر فیلمها نیست که کیفیت و اثرگذاری آنها را تعیین میکند. فیلم اجتماعی بد به اندازه فیلم کمدی بد بیارزش است. استقبال مردم از برخی فیلمهای اجتماعی مطرح سینمای ایران نشان داده مسئله تلخی و شیرینی فیلمها نیست. فیلمسازی فرمولبَردار نیست و نمیتوان مطمئن بود با حذف کمدیهای بنجل، فیلمهای اجتماعی مورد توجه قرار بگیرند. مگر همه کمدیهایی که روی پرده میآیند میفروشند؟ چرخههای سینمایی هر چند سال یکبار ظهور میکنند و اوج میگیرند و بعد دچار افول میشوند. در این میان، برخی فیلمسازان به جای اینکه فکر کنند چرا هیچ وقت آثارشان مورد توجه نیست، بهدنبال حذف رقبا و ضربه زدن به دیگران هستند تا شاید به این ترتیب نصیبی ببرند که باز هم نخواهند برد.