• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
دو شنبه 11 اردیبهشت 1402
کد مطلب : 190578
+
-

پردازش پسماند‌های شهر بزرگ

4 نفر از کارگران وسیع ترین مجموعه دفن زباله کشور از کارکردن در این حرفه می گویند

گزارش
پردازش پسماند‌های شهر بزرگ

محمد سرابی-روزنامه‌نگار

مجموعه وسیع آرادکوه از بخش‌های مختلفی تشکیل شده که در دشت وسیع شرق جاده تهران- قم قرار دارد. هر یک از بخش‌های این مجموعه وظیفه‌ای برای دفع زباله‌های شهر تهران برعهده دارد. اگرچه بوی زباله‌ها و مگس‌های زیادی در محیط اطراف پراکنده هستند اما تلاش کارکنان این مجموعه و بهره‌گیری از فناوری‌های جدید باعث شده است که توان پردازش بخش زیادی از پسماند‌های شهر تهران را داشته باشد.
درخت‌کاری در بخش‌های مختلف مجتمع پردازش و دفع پسماند آرادکوه باعث کاهش عوارض دفع پسماند برای ساکنان اطراف جاده شده است. پرواز مگس‌ها، انتشار بوی زباله‌ها و پخش شدن زباله‌های سبک و گردوغبار ناشی از کار این مجتمع با درخت‌کاری و ایجاد فضای سبز به مساحت 300هکتار، کاهش پیدا کرده است. نزدیک به 130کارگر هم در این قسمت کار می‌کنند. فضای سبز ابتدای مجتمع که در اطراف ساختمان مدیریت قرار دارد، درست شبیه به یک پارک درون‌شهری با مبلمان و چمن و پیاده‌راه ساخته شده است. سیدعادل صدقیان از 12سال قبل در این قسمت کار می‌کند. او درباره آبیاری درختان و بوته‌های گل‌سرخ می‌گوید: «‌آبیاری اینجا فقط با پساب تصفیه‌شده انجام می‌شود. کود مورد نیاز هم از کمپوست تولیدشده در همین‌جا تامین می‌شود. با امکاناتی که داریم این درختان و گل‌ها را زنده نگه می‌داریم. البته رطوبت و خنکی چمن باعث جمع‌ شدن مگس‌ها هم می‌شود.»  کارگران فضای سبز از ساعت 8صبح تا 4عصر به درختان رسیدگی می‌کنند. صدقیان می‌گوید: «نگهداری از درختان در زمستان سخت‌تر است. باید شاخه‌ها را هرس کرد و علف‌های هرز و خشک‌شده را بیرون کشید. خاک سله‌بسته(ترک‌خورده) پای درختان را بیل زد و لایه رویی آن را برداشت. مخصوصا که خاک این منطقه شور است و باید مراقب بود که درختان آسیب نبینند. البته تابستان هم کار داریم. باید درختان و بوته‌ها را به دقت آب بدهیم و مراقب خشک‌شدن خاک باشیم.»
سوار خودرو می‌شویم و به سمت بخش هوادهی پسماند می‌رویم. پسماندی که با کامیون‌ها وارد آرادکوه می‌شوند در سوله‌ها تفکیک می‌شوند تا زباله‌های‌ تر از خشک جدا شوند. زباله ‌تر که با کیسه‌های پلاستیکی مخلوط است در فضای باز روی زمین آسفالت و سیمان‌شده پخش می‌شود و یک دستگاه متحرک که 2پایه بلند و یک محور گردان بزرگ دارد، آنها را زیر و رو می‌کند و به‌صورت ردیف‌های موازی درمی‌آورد. قبلا این کار با بیل انجام می‌شد اما اکنون این دستگاه‌ها جایگزین شده است و کار را به شکل منظم و سریع انجام می‌دهد. اما راندن این دستگاه کار ساده‌ای نیست. علیرضا تقیان و مهدی پیرعلی این دستگاه را به حرکت درمی‌آورند. تقیان که اهل کهریزک است، می‌گوید: «من از سن کم در آرادکوه کار می‌کردم. حتی وقتی دانش‌آموز بودم در 3ماه تعطیلی تابستان به اینجا می‌آمدم و در فضای سبز کار می‌کردم. در بخش‌های مختلف کارگری کردم و الان کار تعمیر و نگهداری دستگاه را هم انجام می‌دهم.» ظاهر دستگاه با تیغه چرخان آن به‌نظر خطرناک می‌آید. پیرعلی می‌گوید: «تابستان وقتی روی یکی از ردیف‌ها حرکت می‌کنیم و تیغه‌ها، پسماند را به‌هم می‌زند، گاز تولیدشده در لایه‌های پایینی بیرون می‌زند که خیلی ناخوشایند است اما باید آن را تحمل کنیم. از طرف دیگر کار‌هایی مانند روغن‌کاری و تعمیر را هم خودمان انجام می‌دهیم.»  پسماند ‌تر یک یا 2ماه در فضای باز می‌ماند تا تخمیر و تبدیل به کمپوست اولیه شود. شیرآبه از آن جدا می‌شود و روی شیب زمین حرکت می‌کند. مگس‌ها در اینجا خیلی زیاد هستند. کمپوست اولیه که در اینجا تولید شده است بار کامیون می‌شود و در جای دیگری به‌صورت یک تپه بزرگ انباشته می‌شود. بعد از مدتی این توده کمپوست سرند می‌شود تا کیسه‌های پلاستیکی و دیگر قطعات بزرگ درون آن جدا شوند. باقی‌مانده به‌صورت کود گیاهی درمی‌آید که به فروش می‌رسد. به بخش دیگری از آرادکوه می‌رویم که محل دفع پسماند‌های عفونی است. جایی که زباله‌های بیمارستانی در کیسه‌های مخصوص حمل و جدا از بقیه پسماند‌ها دفن می‌شوند. کارکنان این قسمت لباس سفید‌رنگ به تن دارند. سعید پورجعفر از 6سال قبل اینجا مشغول کار بوده و دوران کرونا را هم در همین بخش گذرانده است. او می‌گوید: «موقعی که آن پسماند‌های بیمارستانی خطرناک را به اینجا می‌آوردند علاوه‌بر این لباس‌ها باید از کلاه و ماسک مخصوص هم استفاده می‌کردیم که در فصل گرما خیلی سخت بود اما به‌خاطر اینکه بیماری منتقل نشود این کار را انجام می‌دادیم.» از او می‌پرسیم که آیا اقوام و آشنایان می‌دانند که در این بخش کار می‌کند و او جواب می‌دهد: «بله تقریبا خبر دارند. ما کارگران پسماند بیشتر از بقیه نکات ایمنی و بهداشتی را رعایت می‌کنیم زیرا وظیفه خدمت به هموطنان را داریم و در عین حال نمی‌خواهیم نه خود و نه کسی از اعضای خانواده‌مان دچار بیماری شود.»  او مانند دیگر کارکنان پسماند جزو نخستین گروهی بود که واکسن کرونا دریافت کردند و اکنون هم آزمایش‌های بهداشتی لازم را مرتب انجام می‌دهند.



ما زیر زمینیم؛ دیده نمی‌شویم!

گفت و گو
فرناز محمدزاده-روزنامه‌نگار


اگر به شما بگویند باید در جایی کار کنید که با آفتاب و نور خداحافظی کنید، چه احساسی پیدا خواهید کرد؟ فکر کنید صبح‌ها قبل از طلوع خورشید و بعدازظهرها، بعد از غروب خورشید کار شما در محیط تاریک و در چندین متر زیرزمین شروع شود. ساعت‌ها مجبور باشید برای کار، در تونل‌های عمیق مشغول حفاری باشید؛ جایی که نه اکسیژن وجود دارد و نه نور و روشنایی. یک دستگاه که اسمش هم تخصصی است را به تو می‌دهند و می‌گویند با این دستگاه هم کار کن، هم اکسیژن مورد نیازت  را تامین کن  و هم نور لازم برای انجام کارت دریافت کن! بعید است کسی این شرایط را بشنود و تعجب نکند؛ حتی باور کند که در همین شهر تهران افرادی در این وضعیت دشوار کار می‌کنند. با سعید بنیادی که حرف زدیم باورمان شد که چنین شرایطی وجود دارد و حتی نمی‌توان آنطور که باید و شاید حق مطلب را درخصوص وضعیت سخت کاری‌شان عنوان کرد. این کارگر متصدی حفاری پروژه TBM بوده و در تونل‌های زیرزمینی عمیق مشغول به‌کار است.

آقای بنیادی در ابتدا توضیح دهید دقیقا چه کاری انجام می‌دهید.
بنده 15سال است در تونل‌های انتقال آب مشغول به فعالیت هستم. محیط و شرایط تونل برای همه تحملش سخت است. کار کردن در این تونل‌ها واقعا دشوار است و ما عمر خود را در این تونل‌ها گذاشته‌ایم. اگر بخواهم وضعیت تونل را توصیف کنم به چه صورت است باید بگویم که شرایط آب‌وهوایی نامناسب، آلوده‌سنجی، نبود نور، وجود دود SEO و... وضعیت کار در تونل‌هاست. البته ما دیگر به این کار و این شرایط عادت کرده‌ایم.
درباره کاری که انجام می‌دهید بیشتر توضیح دهید.
یک دستگاه داریم به اسم دستگاه TBM که مربوط به انتقال آب است و سختی این کار از سایر فعالیت‌های دیگری که در تونل‌ها انجام می‌شود، بیشتر است. ما حفاری زیرزمین به عمق 20، 30 و 50داشته‌ایم و این دستگاه جلوی فشار برای تورم یا نشست زمین را می‌گیرد. با این دستگاه، ما حفاری را انجام می‌دهیم و اگر بخواهم بیشتر درباره نحوه کار با آن توضیح دهم، خیلی تخصصی می‌شود.
شرایط تونل‌ها به چه صورت است؟
تونل‌های مکانیزه فعلی شرایط تونل‌های سنتی قدیم را ندارند، اما همچنان شرایط واقعا سخت و طاقت‌فرساست. تاریکی که در تونل‌های سنتی وجود داشت، دیگر در تونل‌های مکانیزه نیست. درحال حاضر اکسیژن با دستگاه تامین می‌شود و این امکان وجود دارد که غذای ظهر را گرم کنیم؛ چراکه ناهار را در همان تونل و شرایط باید بخوریم. با تمام این اوصاف که وضعیت تونل‌های مکانیزه نسبت به گذشته بهتر شده، اما باید گفت که تونل یک فضای بسته است؛ به همین دلیل شرایط و خطرات خاص خود را دارد. هرکسی واقعا نمی‌تواند این شرایط را تحمل کند و خیلی باید بچه‌ها با این شرایط خود را وفق دهند.
ساعت کاری شما به چه صورت است؟
از ساعت 7:30صبح کار ما در تونل شروع می‌شود و تا ساعت 18 ادامه دارد. در این بازه زمانی از تونل خارج نمی‌شویم؛ مگر اینکه شرایط خاصی به ‌وجود ‌آید. اگر در این بین مشکلی ایجاد شود، ممکن است تا ساعت 9شب هم همچنان در تونل باشیم و بعد از انجام و اتمام کار خارج شویم. گاهی پیش می‌آید دستگاه مشکلی دارد و مجبور هستیم حتی 2روز در تونل بمانیم و ایراد دستگاه را رفع کنیم.
آیا برای همکارانتان تا حالا حادثه‌ای رخ داده است؟
حادثه داشته ایم، اما خوشبختانه حادثه‌ای که منجر به فوت شود، نداشتیم و حوادثی که جبران ناپذیر بوده باشد هم صورت نگرفته؛ خصوصا در چند سال اخیر. البته ما در تونل کارشناس ایمنی داریم که همین مسئله در کاهش خطرات و افزایش شرایط ایمن تأثیرگذار است.
شرایط کاری شما خیلی خاص است. اطلاعی از بیماری و عوارضی که ناشی از این شرایط بوده باشد، دارید؟
قطعا این شرایط عوارض خواهد داشت. افرادی که در تونل کار می‌کنند، به‌دلیل شرایط رطوبتی تونل، دچار روماتیسم می‌شوند. همچنین به‌دلیل صدایی که در تونل وجود دارد، از نظر شنیداری برایشان مشکل پیش می‌آید. علاوه بر این حرکت لکوموتیو در مسیر گاز SEO ایجاد می‌کند و باعث می شود بعد از مدت طولانی، گرفتار مشکلات ریوی شوند.
درآمدتان با این شرایط سخت کاری همخوانی دارد؟
وضعیت درآمد همکاران بنده که در شرایط مشابه هستیم، با یکدیگر متفاوت است و بیشتر به پیمانکاری که کارگران با آن طرف حساب هستند، مربوط می‌شود. برخی از کارگران با پیمانکارانی کار می‌کنند که به نسبت شرایط بهتری دارند، اما برخی دیگر خیر. شرایط متفاوت است، اما در کل نمی‌توان اینطور عنوان کرد که سختی کار و درآمد همخوانی دارد. بچه‌هایی که در تونل کار می‌کنند، حق‌شان خیلی بیشتر از این است.
اگر برای جمع‌بندی حرفی دارید، بفرمایید.
ما زیر زمینیم؛ دیده نمی‌شویم. نه خودمان را می‌بینند و نه کارمان دیده می‌شود. واقعا شرایط کاری در تونل سخت است. تنها خواسته بنده این است که زحمات همکاران بنده دیده شود.

ترکیب خرده سنگ ها و قیر داغ
گذری به یکی از کارخانه های آسفالت سازمان مهندسی و عمران شهر تهران

برج‌های بلند کارخانه‌های آسفالت در حال ترکیب خرده‌سنگ‌‌ و قیر داغ هستند. برج‌ها یک لحظه خاموش نمی‌شوند. همانطور که آب و برق شهر یک لحظه هم نباید قطع شود، تولید آسفالت هم نباید متوقف شود. تمام خیابان‌های شهر روکش آسفالت دارند و این روکش دائما ترمیم و تعویض می‌شود. اهمیت آسفالت برای رانندگان فقط وقتی به قسمت‌های خراب آن می‌رسند مشخص می‌شود اما کارگران کارخانه آسفالت می‌دانند که حتی برای مدت کوتاهی نباید از تولید این ماده ارزشمند غافل شوند.
اینجا کارخانجات آسفالت  3 و 4 و 5 شادآباد،  تولید‌کننده آسفالت پایتخت است که در جنوب‌غربی آن و در میان کارخانه‌های صنعتی دیگر قرار دارد. کارخانه زیرمجموعه سازمان مهندسی و عمران شهر تهران است و محصولات آن هر روز در سطح بزرگراه‌ها و خیابان‌ها پخش می‌شود. مهندس بهار‌علی یارمحمدی، رئیس یکی از این کارخانجات می‌گوید: «یکی از مشکلات مهم ما این است که تعداد کارکنان مجموعه کم شده ولی حجم تولید همچنان زیاد است در نتیجه به نیرو‌ی انسانی فشار بیشتری وارد می‌شود. از طرف دیگر امکان ندارد که کیفیت محصول تولیدی تغییر کند. ما همچنان باید آسفالتی تولید کنیم که از نظر علمی و اجرایی در سطح خوبی باشد وگرنه پس از اجرا به سرعت فرسوده می‌شود و کاربرد خود را از دست می‌دهد و دوباره باید انجام شود. در نتیجه هر اتفاقی که بیفتد باید کارایی دستگاه‌ها و محصول را حفظ کنیم. تا‌کنون با کمک کارگران و کارشناسان مجموعه، این روند ادامه داشته و امیدواریم در آینده هم بتوانیم این موقعیت را حفظ کنیم.»
در محوطه این مجموعه چند برج قرار دارد که کارگران اصطلاحا به هر یک از آنها «کارخانه» می‌گویند. برج‌هایی با تجهیزات افقی و عمودی که برای رعایت شرایط ایمنی، به‌جز کارکنان مجموعه کسی نباید از پله‌ها و نردبان‌های آن بالا برود. می‌شود کارگران را در بخش‌های مختلف برج دید که صفحه‌های کنترل الکتریکی، موتور‌ها، خط نقاله‌ها، لوله‌ها و دیگر دستگاه‌ها را کنترل می‌کنند. غبار نرمی که همه‌جا را پوشانده ناشی از حرارت دادن و سرند(غربال)کردن سنگ‌هاست. روی زمین آب می‌پاشند تا خاک کمتر بلند شود. دودکش‌های هر برج چند لایه فیلتر دارد تا ذرات سمی و زیانبار را جدا کند اما اینها باعث نمی‌شود که کارگری در کارخانه آسفالت آسان باشد.
فریبرز قبادی، مسئول تعمیر و نگهداری است. 17سال است که در کارخانه آسفالت کار می‌کند. می‌گوید: «موقعی که می‌‌خواستم کار را شروع کنم خیلی جوان بودم. به من می‌گفتند که کار کارگری مناسب تو نیست اما شروع کردم و  این مدت را کنار حرارت دستگاه و گرد و خاک گذراندم.»
یکی از مهم‌ترین قسمت‌های برج جایی است که قیر داغ روی سنگ‌های حرارت‌دیده می‌ریزد تا با هم ترکیب شوند. این قسمت میکسر نام دارد و پروانه درون آن مواد را با هم مخلوط می‌کند. میکسر همیشه داغ است و حرارت آن به حدود 150درجه سانتی‌گراد می‌رسد. اگر میکسر سرد شود مواد درون آن خشک می‌شوند و برای راه‌اندازی دوباره و جریان پیدا کردن آسفالت زمان زیادی تلف می‌شود. قبادی می‌گوید: «یک‌بار قطعه درون میکسر شکسته بود. پایین هم کامیون‌ها منتظر تخلیه و بارگیری بودند. نمی‌شد دستگاه را خاموش کنیم. ما کارگر‌ها به‌دلیل اینکه مدت زیادی با این دستگاه‌ها کار کرده‌ایم جای هر چیزی را می‌دانیم. کمی دمای میکسر را کم کردیم ولی نمی‌توانستیم صبر کنیم تا سرد شود و بعد همه‌‌چیز را باز و بسته کنیم. 2دست لباس کار روی هم پوشیدم و دستکش به‌ دست کردم و وارد میکسر شدم. پروانه آنقدر داغ بود که با دستکش هم به سختی می‌شد آن را لمس کرد. پروانه را جابه‌جا کردم و بیرون آمدم و میکسر را دوباره راه انداختیم و تولید برقرار شد.»
مصطفی شفیعی، مسئول تولید است. او می‌گوید: «ساعت کاری ما 12ساعته است. یعنی 12ساعت از 24ساعت شبانه‌روز را باید سرکار باشیم اما وقتی مشکلی پیش می‌آید همکاران یک شیفت بعد از پایان کار خودشان هم می‌مانند تا به شیفت بعدی کمک کنند و تولید متوقف نشود.» از او می‌پرسیم که این کار عوارض شغلی شدیدی ندارد؛ جواب می‌دهد: «بچه‌ها به شوخی می‌‌گویند که ما اگر کار نکنیم بیمار می‌شویم زیرا بیشتر عمر خود را در اینجا می‌گذرانیم. حتی با وجود اینکه تولید آسفالت یک فرایند کاملا مکانیزه است اما این مهارت و تجربه کارگران است که باعث می‌شود دستگاه‌ها درست کار کنند.» تحریم‌ها و فرسودگی دستگاه‌ها در صنایع ایران همیشه یک عامل بازدارنده است. شفیعی می‌گوید: «بعضی از دستگاه‌ها از 15سال قبل اینجا نصب شده‌اند و کارگر‌ها حتی از صدای آنها می‌توانند عیب یابی کنند و  بفهمند که درست کار می‌کنند یا نه. مدتی قبل یکی از غلتک‌ها خراب شد ولی کارگرها توانستند آن را درست کنند و به راه بیندازند.»
قبادی هم در این‌باره می‌گوید: «اینجا دستگاهی داریم که طی 15سال از فابریک درنیامده و قطعات آن باز نشده است زیرا آنقدر با دقت و احتیاط با آن کار کرده‌اند که خراب نشده است. از طرف دیگر بعضی از قطعه‌ها خیلی سنگین است، ولی باید آنها را دائما جابه‌جا و تعویض کنیم و با دست این کار‌ را انجام می‌دهیم.» شفیعی اضافه می‌کند: «شرایط کاری کارگران آسفالت آنقدر فشرده است که گاهی زندگی خانوادگی و اوقات فراغت خود را هم برای این کار صرف می‌کنند. می‌گویند کارخانه اگر خانه اول ما نباشد حتما خانه دوم ماست.» از او سؤال می‌‌کنیم که تا‌کنون حادثه‌ای ناشی از بی‌احتیاطی یا رعایت نکردن شرایط ایمنی در اینجا رخ داده است؛ شفیعی جواب می‌دهد: «اصول ایمنی در کارخانه به دقت رعایت می‌شود و خوشبختانه تا‌کنون حادثه‌ای از این نوع نداشته ایم مثلا استخر قیر کاملا پوشیده است اما در طولانی‌مدت حتما عوارض جسمی زیادی دارد.»
وقتی برج آسفالت در حال کار است  چند کارگر باید دائما در بخش‌های مختلف آن آماده باشند تا فرایند تولید آسفالت به درستی انجام شود. در پایین‌ترین طبقه برج محصول نهایی آماده و درون مخزن کامیون ریخته می‌شود. آسفالت در این موقع حدود 150درجه حرارت دارد. اگر کمی دیر بشود و گرمای آسفالت کاهش پیدا کند دیگر قابل استفاده نیست. کامیون گاز می‌دهد تا از محوطه خارج شود و به سرعت خود را به محلی که باید آسفالت را پخش کند، برساند.  مجموعه بزرگ کارگران تولید، توزیع و پخش آسفالت، شبانه‌روز در همه فصل‌ها مشغول کار هستند.

هر روز در تونل‌های باریک و نمناک
تصور کنید یک روز در شهر درحال قدم‌زدن هستید، خرید کرده‌اید ‌یا تصمیم گرفته‌اید مسیری را پیاده‌روی کنید. نخستین مسئله‌ای که در شهر ممکن است در نظرتان مهم باشد، بحث تمیزی و نظافت شهر است. قطعا اگر چنین نباشد، حسابی از شهرداری و مدیریت شهری شاکی می‌شوید ولی نمی‌دانید برای برآورده‌شدن همین خواسته کوچک و طبیعی شهروندی، کارگرانی هستند که سختی‌های زیادی را بر جان می‌خرند که اخمی روی پیشانی شهروندان نیفتد. آقای نورمحمدی، یکی از همان کارگران شهرداری است که در کانال‌های نمور، باریک و تاریک، هر روز با سایر همکارانش در حال لایروبی است؛ شرایطی سخت که شاید کمتر کسی حاضر باشد ‌این وضعیت را تحمل کند.
با او که صحبت کردیم، برایمان کمی درددل کرد؛ از شرایط کاری متفاوت و غیرقابل توصیفش گفت تا حقوق و مزایایی که به نسبت کاری که انجام می‌دهند، اصلا قابل قیاس نیست.

آقای نورمحمدی در ابتدا توضیح می‌دهید کاری که شما دقیقا انجام می‌دهید، چیست؟
بنده چندسالی است که در منطقه19 مشغول به‌کار هستم و نظافت کانال‌های این منطقه حیطه کاری ما محسوب می‌شود. بخش عمده کار ما لایروبی کانال بوده که خود این کانال‌ها به دو دسته فرعی و اصلی تقسیم‌بندی می‌شوند. کانال‌های اصلی، فرامنطقه‌ای بوده و از سایر مناطق وارد محدوده منطقه19 می‌شود.
کانال‌های اصلی ابعاد بزرگ‌تری داشته و ابعاد آن 2در2 است. در کانال فرعی یا همان کانال‌های درجه2 سختی کار ما شروع می‌شود چراکه ابعاد کانال به‌شدت کم بوده و کارگران برای نظافت این کانال سختی زیادی را تحمل می‌کنند.
سختی کار در کانال‌های درجه2 را توضیح می‌دهید؟
کانال‌های فرعی، بسیار تنگ هستند و متأسفانه حجم زباله‌ای که وارد کانال می‌شود، زیاد است. برای حل این مشکل باید حوضچه‌های رسوب‌گیر تعبیه شود که این اقدام به‌اندازه کافی نیز صورت نگرفته و از طرفی بعضی کارگران هم زباله‌های معابر را از سطح شهر در داخل کانال‌ها می‌ریزند و یا گاهی شهروندان این اقدام را انجام می‌دهند.
در نتیجه زباله‌ها وارد کانال فرعی شده و نظافت آن نیز با سختی زیادی همراه است. کارگران مجبور هستند به حالت اصطلاحا گربه‌رو وارد کانال شده تا نظافت را انجام دهند.
شرایط داخل کانال‌ها به چه صورت است؟
داخل کانال شرایط برای کار کارگران بسیار با دشواری روبه‌رو بوده چراکه گاز و آلودگی‌های آب وجود دارد و کارگران مبتلا به بسیاری از بیماری‌ها می‌شوند. جنس کانال‌ها مختلف است و شامل بتنی، آجری و... است.
بیشترین مشکلات در نظافت و لایروبی کانال‌های «کبلی»  است که برای کارگران سختی زیادی دارد. ابعاد این کانال‌ها آنقدر کم است و کارگران به حالت جمع وارد کانال می‌شوند و کار خود را انجام می‌دهند.
چند سال است که شما در این حیطه مشغول هستید؟
بنده 16سال است که در این حیطه فعالیت دارم. خستگی که خیلی، خسته هستیم؛ چراکه واقعا شرایط کار دشوار است و کانال‌ها تنگ و باریک بوده و زباله‌های زیادی در این کانال‌های باریک انبوه می‌شوند.
در عمق 20متر ما کانال داریم و زیرزمین هستند. حالا شما فکر کنید زمانی که بارندگی می‌شود و کار ما چند برابر شده، باید در چنین عمقی اقدام به لایروبی کنیم.
از سختی کارتان گفتید، درباره وضعیت حقوقتان صحبت می‌کنید؟
بخش کارگری، براساس آنچه پیمانکاران مشخص می‌کنند مجبور به‌کار هستند و طبق تعرفه وزارت کار پرداخت می‌شود، اما متأسفانه حقوق کارگران این حیطه در تمام مناطق پایتخت آنقدر راضی‌کننده و منصفانه نیست. دریافتی این کارگران نسبت به زحماتی که می‌کشند و ساعت کاری که حضور دارند، بسیار کم است؛ چراکه در شرایطی که آماده‌باش هستیم، چند روز خانه نرفته و دائم مشغول به‌کار هستیم. در ایام بارندگی کار چند برابر می‌شود.
بیشترین حجم کاری شما ‌در چه فصولی است؟
بیشترین کار ما در فصول بارندگی بوده و پاییز، زمستان و بهار کار ما چند‌برابر شده و لایروبی کانال‌ها در این زمان‌ها بیشتر شده و زحمت زیادی را به کارگران تحمیل می کند. البته این را باید بگویم در تابستان فکر نکنید ما بیکار هستیم، حتی در تابستان شرایط نیز سخت‌تر و پیچیده‌تر است چراکه با گرم‌شدن هوا، بارندگی کم شده اما زباله‌هایی که وارد کانال می‌شوند باید با سرعت بیشتری لایروبی شود تا بوی تعفن در شهر و محل اطراف کانال نپیچید. به جرأت می‌توانم بگویم کار ما و لایروبی کانال‌ها، جزو سخت‌ترین کارهایی است که در شهرداری تهران درحال انجام است.









 

این خبر را به اشتراک بگذارید