گفتوگو با اکرم اسدی که با ساخت عروسکهای دستساز، کسبوکاری برای نوجوانان راهاندازی کردهاست
عروسکهای پولساز روستاییها
شهره کیانوش راد- روزنامهنگار
دختران نوجوان روستای «بلان» هنرشان را با عروسکهای «عاروسچی» محلی و بومی به نمایش گذاشتهاند و با آموزش مربی خوشذوق خود -اکرم اسدی- کسبوکاری جمعوجور راهاندازی کردهاند. اسدی که به واسطه فعالیتهای فرهنگی همسرش با اهالی این روستا آشنا شده، زندگی در بلان را به شلوغیهای شهر ترجیح داده و اکنون همراه همسرش در میان اهالی خونگرم این روستا زندگی میکند. عروسکهای دستساز «عاروسچی» نمادی از هویت و پوشش محلی بهشمار میآیند و دختران نوجوان توانستهاند از راه تولید این عروسکها، روستای تاریخی خود را معرفی کنند. اکرم اسدی، یکی از بانوان فعال در حوزه اجتماعی است که چند ماهی است به این روستا کوچ کرده. با او درباره اهداف تولید این عروسکهای سخنگوی بومی و محلی گفتوگو کردهایم.
سفرهای اکرم اسدی و همسرش-هادی فلاحی- به روستاها و مناطق کم برخوردار فرصتی بود تا آنها بتوانند با مشکلات و خواستههای روستاییان آشنا شوند. در همین سفرها بود که اسدی، با دختران نوجوانی آشنا شد که از کمبود امکانات فرهنگی در روستای خود گلایه داشتند. او در اینباره میگوید:«همسرم حدود ۱۵ سال است که در حوزه پیشرفت منطقهای مشغول به فعالیت است. در واقع مؤسسهای دارند که با همکاری نهادهای حاکمیتی و بخش خصوصی خدماتی را بهصورت عامالمنفعه برای رشد و شکوفایی هر چه بیشتر مناطق کمبرخوردار ارائه میدهند. آنها روستا به روستا سفر میکنند، مشکلات و دغدغه اهالی را بررسی و بنا به درخواست روستاییها و با مشارکت آنها نسبت به ساخت درمانگاه، مدرسه یا مرکزی فرهنگی اقدام میکنند.»
اکرم اسدی، فارغالتحصیل رشته مدیریت فرهنگی هنری است. او با راهاندازی گروهی مجازی متشکل از بانوان و تحت عنوان «گرهگشایان» شبکهای از بانوان فعال اجتماعی را در دور هم جمع کرده تا بتوانند گرهی از مشکلات افراد نیازمند باز کنند. او علاوه بر این فعالیتها در چندین رشته هنری مثل معرق ساقه گندم، سبدبافی با ساقه گندم، سوخت نگار با چوب، نمددوزی و پتینه و گبهبافی و... مهارت دارد. اکرم اسدی، بعد از ازدواج در بسیاری از سفرها همراه همسرش بوده است؛«وقتی نوجوانان روستایی میفهمیدند یکی از تهران به روستا آمده، کلی ذوق میکردند. یکی از آرزوهای نوجوانان روستایی زندگی در تهران یا شهرهای بزرگ است تا بتوانند از امکانات فرهنگی و هنری بیشتری استفاده کنند. زندگی در روستا ویژگیهایی دارد که شهرنشینان از آن محرومند، اما نمیتوان از خواسته این گروه از جوانان هم چشمپوشی کرد.»
تجربه شیرین زندگی در روستا
روستای بلان در شرق اصفهان و از توابع شهرستان ورزنه از روستاهایی است که اکرم اسدی همراه همسرش به آن سفرکرد، اما کمی بعد، مجذوب این روستای تاریخی و اهالی خونگرم آن شد و اکنون برای مدتی کوتاه ساکن این روستا شدهاند. اسدی، ماجرای سفر به این روستا را اینگونه توضیح میدهد: «آشنایی با آدمها و فرهنگهای مختلف همیشه برایم جذاب بوده است. من و همسرم در تمام این مدت که به روستا و شهرهای مختلف میرفتیم همیشه به فکر کوچ از تهران بودیم. در واقع از زندگی شهری، آلودگی و شلوغیهایش خسته شدهبودیم. در زندگی شهری روابط آدمها اغلب سرد و بیروح است. شاید عجیب باشد ولی متأسفانه من در تهران خیلی از همسایهها را نمیشناختم، اما در روستا با همه اهالی ارتباط خوبی دارم. روستاییان خیلی خونگرم، باصفا و مهربان هستند. در پروژه اخیر همسرم در روستای بلان، این توفیق دست داد که برای چندماه هم که شده روستانشینی را تجربه کنیم. هم برای خودمان تجربه متفاوتی بود و قصد داریم این تجربه را در روستاهای دیگر هم تکرار کنیم. یکی از خواستههای اهالی روستا بهویژه نوجوانان و جوانان، داشتن مرکزی فرهنگی بود. در این روستا، آبانباری مخروبه و بدون استفاده وجود داشت. با همکاری و مشارکت اهالی این فضا را مرمت و به یک مکان زیبا تبدیل کردیم. اکنون این آبانبار قدیمی و متروکه به محلی برای اجرای برنامههای فرهنگی، هنری و مذهبی تبدیل شده است.
اسمش را گذاشتهاند سرای پیشرفت
روستای بلان.» حضور در روستای بلان و علاقه و توانایی اکرم اسدی در رشتههای هنری فرصتی بود تا او بتواند از راه آموزش هنر با دختران نوجوان ارتباط بیشتری برقرار کند؛«برای حفظ و احیای اصالتهای محلی، سراغ توانایی خود و مهارت در رشتههای هنری رفتم و ساخت عروسک بومی و محلی را شروع کردم. با ساخت عروسک همزمان میتوانستم روی دو موضوع تمرکز کنم؛ یکی پوشش محلی و دومی گویش محلی و اصالتهای محلی. از همفکری دوستانم و صاحبان تجربه و البته همسرم استفاده کردم و در نهایت گروه «عاروسچی» را با نوجوانان روستای کوچک و تاریخی بلان راهاندازی کردیم. عروسکهای سخنگوی عاروسچی هر کدام پیام منحصر بهفردی دارند. یکی از عروسکها به معرفی روستا میپردازد و یکی دیگر غذای محلی را آموزش میدهد. یکی زیباییهای روستا را معرفی میکند و عروسکی دیگر درباره بنای تاریخی روستا برایمان توضیح میدهد. پیام عروسکها در قالب QR code به مردم منتقل میشود.»
عروسکهایی از جنس دستمال آشپزخانه!
یکی از عوامل روی آوردن به کسبوکارهای خانگی، سودآوری و کسب درآمد است اما اکرم اسدی توضیح میدهد که هدف از ساخت عروسکهای بومی فقط جنبه اقتصادی آن نبوده است؛«محصول تولیدی ما تمیز و قابل عرضه برای فروش است اما من میخواستم با یک تیر چند نشان بزنم. اول اینکه دختران نوجوان روستا دور هم جمع شوند و بهطور غیرمستقیم توجهشان به زیباییهای روستا و محل زندگیشان جلب شود، بدانند از چه امکاناتی برخوردار هستند و هویت روستای خود را زنده نگهدارند. نوجوانان با ساخت عروسک میتوانستند برای ساعاتی از فضای مجازی دور باشند و تمرکزشان را برتولید محصولی برای عرضه به بازار قرار دهند. ما توانستیم با مشارکت همدیگر کسبوکار کوچکی را راهاندازی کنیم. وقتی دختر نوجوان روستایی بتواند محصولی را تولید کند و به فروش برساند، توانسته تجربه اقتصادی کسب کند و اعتماد به نفسش بالا میرود. فعالیت ما بهصورت گروهی بود و حین فعالیت استعدادهای بسیاری کشف شد. توانستیم بچههایی که قلم خوبی دارند را شناسایی کنیم و در فعالیتهای دیگر ازآنها استفاده کنیم. بچههایی که صدای خوبی داشتند در گویندگی، خوانش متن یا تولید پادکست آموزش دیدند.»
مکث
پیشنهاد به مسئولان فرهنگی
عروسکهای محلی کم و بیش در همه مناطق وجود دارند و به نوعی نماد هویتی و میراث ناملموس روستا هستند. اسدی معتقد است: «اگر سراغ مادربزرگهای روستایی برویم، تعداد زیادی عروسک جدید پیدا میکنیم. این عروسکها به مرور زمان منسوخ شده و از میان میرود. جای تأسف دارد که عروسکهای خارجی و فانتزی جای این عروسکها را گرفته و این سرمایههای فرهنگی به بوته فراموشی سپرده میشود.ای کاش صدا و سیما و رسانهها برای معرفی و تقویت خرده فرهنگهای بومی و محلی بیشتر وقت میگذاشتند و یا اینکه هدایا و جوایز سازمانی از محصولات بومی و محلی شناسنامهدار بومی و ایرانی تهیه میشد تا محصولات فانتزی و خارجی».