• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 28 فروردین 1402
کد مطلب : 189386
+
-

زیستن درخیابان‌های خلوت شب

فصل بهار برای سر زدن به نمایشگاه‌های تجسمی موقع‌ مناسبی است. البته هنوز موتور نمایشگاه‌های تجسمی به‌طور کامل روشن نشده و احتمالا باید انتظار داشت که نمایشگاه‌های تجسمی در ماه‌های پیش رو رونق بیشتری بگیرند

نمایشگاه گروهی «پراکسیس»
گالری شیدایی
تا   15اردیبهشت1402


در نمایشگاه «پراکسیس» آثار 6هنرمند به نمایش گذاشته شده است. در بخشی از بیانیه این نمایشگاه آمده: «پراکسیس» واژه‌ای یونانی و به معنی «عمل» و «کنِش متوجه هدف» است. اگر هیچ آگاهی در نوع انسان نبود، اگر در بن هر چیز تنها نیروی وحشی و عنان‌گسیخته‌ای نهفته بود که در هیجانات ظلمانی هر چیز بزرگ و بی‌مقدار را خلق می‌کرد، اگر در بنیاد همه‌چیز سیاهی بی‌انتها‌ و سیری‌ناپذیری پنهان بود، زندگی دیگر جز نومیدی چه بود؟ زیستن چه سان تهی و بی‌ارزش بود اگر گذر نوع بشر از جهان همچون گذر بادی از شنزاران‌ بود، اگر «عمل» از انسان سلب می‌شد و اگر هیچ قهرمان، شاعر و هنرمندی پای به جهان نگذاشته بود. آنگاه جهان عرصه مأیوسان بی‌عمل می‌شد.
قهرمانان به میدان می‌روند، هنرمندان و شاعران خلق می‌کنند، وجود آنها عرصه‌ آشکارگی «حیات عمل‌ورزانه» است، حتی اگر ابری مظلم آنها را از نظر دور کند باز هم عمل آنها پدیدار  خواهد گشت.‌

‌نمایشگاه فردی «اتاق تاریک»
گالری پروژه‌های 009821
تا 29فروردین1402


نسرین لاریجانی عکس‌هایی را که از خیابان‌های تهران انداخته به نمایشگاه «اتاق تاریک» آورده است. لاریجانی در بیانیه این نمایشگاه هدفش را از عکاسی از تهران چنین توضیح داده است: «تصویر میدان شوش را همیشه در جایی از ذهنم داشتم. به یاد نمی‌آورم نخستین بار کی بود که فهمیدم در این میدان خلاف دیگر میادین شهری، زمان در هیأت کالبد ساعت در مکان ایستاده است. سال‌ها از نخستین باری که این میدان را دیدم گذشته بود؛ وقتی به آنجا رفتم تا از ساعت عکس بردارم، دیگر آنجا نبود، کالبد ساعت دیده نمی‌شد، اما زمان متوقف نشده بود. در تجربه من از فضای شهری، بیش از هر چیز، این زمان بود که نوع حضور و یا حتی بودن و نبودن من را در شهر تعیین می‌کرد. انگار ساعتی که دیگر در شوش نمی‌یافتمش، در پس ذهنم در تمامی فضاهای شهری حضور داشت؛ در راه‌ها، خیابان‌ها و فضاهای عمومی. ساعت بود که به من یادآوری می‌کرد باید در آنجا حضور داشته باشم یا نه، شب بخشی از 24 ساعت بود که نمی‌توانستم در وقت فرارسیدن آن در شهر باشم. فضای خالی و تاریک شهر جایی برای حضور من نداشت پس نمی‌توانستم عکسی ثبت کنم تا اثباتی بر این باشد که «من آنجا بودم» یا «من آنجا را در شب دیدم». من راه دیگری انتخاب کردم، در روز و ساعت‌هایی که خیابان و شهر خالی‌تر بود، در «آن جا»ها حضور یافتم و از راه‌ها و خیابان‌های خالی عکس انداختم عکس‌ها را چاپ کردم و در شب، اتاق خودم را هم تاریک کردم و عکس چاپ شده را بر پنجره اتاق تاریک خود چسباندم که روزنه من به جهانی بود که نمی‌توانستم در آن باشم و با یک ثانیه نوردهی عکس دیگری از عکس چاپ شده اول گرفتم. حالا شب در عکس‌هایم پیدا شده بود. اثباتی بر این ادعا که «من شب شهر را دیده‌ام». اینگونه تلاش کردم تا از دریچه اتاق خود به جهانی نگاه کنم که نمی‌توانستم در آن باشم.

نمایشگاه گروهی «عکس‌های مضحکه»
موزه‌‌ عکسخانه‌ شهر
تا 14اردیبهشت1402


نمایشگاه «عکس‌های مضحکه» پژوهشی در عکس‌های طنز دوره قاجار است و محمدرضا طهماسب‌پور و کیانوش معتقدی نمایشگاه‌گردانان این نمایشگاه هستند. در بخشی از بیانیه این نمایشگاه می‌خوانیم: «نمایشگاه پیش رو بخشی از پروژه پژوهشی‌ای است که می‌کوشد تا سبک‌ها و بخش‌های کمتر شناخته شده عکاسی ایران را در دوران قاجار معرفی و مطالعه کند. مجموعه عکس‌های ارائه شده در این نمایشگاه با تمرکز بر نمونه‌عکس‌های طنز با محوریت انسان، عکاسی پرتره گزینش شده و در میان این تصاویر می‌توان اندیشه و سلیقه عکاسان خوش‌ذوقی را دید که به دور از رسم معمول و عُرف جامعه به آفرینش و ثبت لحظاتی فراواقعی و غیرمتعارف از زندگی روزمره‌شان پرداخته‌اند و مسیری تازه را در کار با دوربین و رسانه عکس پیش روی مخاطب می‌گذارند. هرچند نباید فراموش کرد که این تصاویر در زمان‌هایی ثبت شده‌اند که ژانر عکاسی طنز نه فقط در ایران بلکه در سطح بین‌المللی نیز مسیری تازه و ناشناخته بود و از این نظر دستاورد کار آنان همچنان تا امروز درخور ستایش است.»‌


 

این خبر را به اشتراک بگذارید