کمپانی مربیگری
برنلی طبق معمول سالهای اخیر که آسانسوری به لیگ برتر میآید و برمیگردد، به نخستین تیمی تبدیل شد که برای فصل آینده لیگهای بزرگ اروپایی به لیگ سطح اول صعود میکند. 7هفته مانده به پایان رقابتهای لیگ چمپیونشیپ تیم برنلی با پیروزی در زمین میدلزبورو صعودش را قطعی کرد. هیچ تیم دیگری نتوانسته بود در این فصل میدلزبورو را در خانه این تیم شکست دهد، این کار مهم را ونسان کمپانی انجام داد. کمپانی همان مدافع قبلی بلژیکی منچسترسیتی است که از او به عنوان جانشین آینده پپ گواردیولا یاد میشود. این همان کاری است که در باشگاههای بزرگ اروپایی انجام میشود؛ اینکه یک مربی -ترجیحا از بازیکنان سابق باشگاه- در تیمهای کوچکتر یا پایه همان باشگاه رشد کند و سپس به تیم اصلی برود. این مدل در رئالمادرید بارها امتحانش را پس داده و به ظهور مربیان بزرگی مثل زیدان یا دلبوسکه انجامیده. پرس قصد دارد همین فرمول را روی رائول، ژابی آلونسو یا آربلوا پیاده کند. رائول 2سال است هدایت کاستیا، تیم دوم باشگاه را در دسته سوم لیگ فوتبال اسپانیا در دست دارد؛ دقیقا همانجایی که زیدان و دلبوسکه کارشان را آغاز کردند. آربلوا مربی موفق تیم جوانان است. ژابی آلونسو که کارش را با تیم دوم باشگاه نوجوانیاش یعنی رئال سوسیداد آغاز کرده بود، تیم بایرلورکوزن بحرانزده را در میانه فصل در دست گرفت و این تیم را با نتایجی خوب به ساحل آرامش رساند.
در بارسلونا هم همینطور است. گواردیولا سرمربی تیم بارسلونای «ب» بود و درحالیکه باشگاه بارسلونا برای استخدام مورینیو تلاش میکرد، پپ توسط یوهان کرویف که معمار بارسلونای نوین بود، به سرمربیگری تیم اصلی رسید و در نهایت به بهترین مربی دنیا تبدیل شد. بارسا پیش از او مربیانی را امتحان کرده اما به نتیجه نرسیده بود. آنها میخواستند فرمول دلبوسکه را پیاده کنند اما تا پیش از گواردیولا کسی جواب نداد. کارلوس رکساچ یکی از آنها بود. پس از پپ دستیارش تیتو ویلانووا راه او را ادامه داد و نتایج خوبی گرفت تا اینکه سرطان او را از پای درآورد. لوییس انریکه مربی دیگری بود که ابتدا با تیمهای پایینتر آغاز کرد و سپس در سلتاویگو مشق مربیگری کرد و در آاسرم یک فصل سرمربی بود و به بارسلونا آمد.
هانسی فلیک در بایرنمونیخ و سپس تیم ملی آلمان یکی از همین موارد موفق بود. او سالها دستیار یواخیم لوو در تیم ملی آلمان بود. بایرن از مربیان دیگر خیری ندید و بهطور مثال کوواچ نتوانست اعتماد آنها را بهدست آورد. در ایتالیا بازیکنان بزرگی مثل گتوزو، پیپو اینتزاگی، مونتلا و حتی دهروسی مربیان بزرگی نشدند اما کونته، سیمونه اینتزاگی، آنچلوتی، مانچینی و دیگران از نمونه بازیکنان بزرگی بودند که پله پله رشد کردند و مربیان بزرگی شدند.
در سالهای اخیر چند نمونه هم در انگلیس اتفاق افتاد. فرانک لمپارد که اخیرا بهجای گرام پاتر برای بار دوم سرمربی چلسی شده، کارش را از داربیکاونتی آغاز کرد اما نتوانست این تیم را از پلیآف چمپیونشیپ بهسلامت بالا بیاورد. او در چلسی در دوره اولش موفق نبود و سپس در اورتون هم عملکردی فاجعهبار داشت و اخراج شد اما دوباره این فرصت را پیدا کرده تا خودش را به باشگاهی که اسطوره آن است، اثبات کند.
در لیورپول مدیران باشگاه نیمنگاهی به عملکرد استیون جرارد دارند. جرارد در باشگاه رنجرز گلاسکو عملکردی خیرهکننده داشت و توانست این تیم را از زیر سلطه همیشگی سلتیک خارج کند. او اما در استونویلا همه هواداران لیورپول را ناامید کرد، با اینحال بهاحتمال فراوان گزینه جانشینی یورگن کلوپ به شمار میرود.
میکل آرتتا در آرسنال نمونه دیگری از این فرمول موفق است. او آرسنال را در سومین فصل حضورش در این تیم بهعنوان سرمربی به مدعی اصلی قهرمانی لیگ برتر و زیباترین تیم این فصل لیگ تبدیل کرده است. این نخستین تجربه سرمربیگری این مربی اسپانیایی بود. او زیر دست گواردیولا در منچسترسیتی بهعنوان دستیار کارش را آغاز کرد و همانجا پرورش یافت.
منچستریونایتد در دوران پسافرگوسن مربیان بزرگی بهخود دید که هیچکدام حتی مورینیو، فانخال و دیوید مویز نتوانستند بزرگی کنند. سولسشائر و برای مدتی خیلی کوتاه رایان گیگز و سپس مایکل کریگ طعم سرمربیگری در باشگاه سابق خودشان را چشیدند. سولسشائر که ذخیره طلایی فرگوسن بود و فینال لیگ قهرمانان سال1999 را او برای شیاطین سرخ درآورد، نتوانست روی نیمکت تیم محبوبش ثبات و دوام بیاورد. در نهایت جای خود را به رالف رانگنیک آلمانی و سپس به اریک تنهاخ داد تا فرمول تبدیل بازیکن بزرگ سابق به مربی بزرگ در این باشگاه جوابگو نباشد.
حالا در منچسترسیتی این اتفاق در حال رخ دادن است. معلوم نیست گواردیولا تا کی بماند. او گفته اگر ثابت شود باشگاه تخلفات مالی داشته و به محکومیت برسند، این باشگاه را ترک میکند. از همین حالا صندلی منسیتی برای ونسان کمپانی رزرو شده است. در سطح اول فوتبال اروپا مربیان سیاهپوست خیلی انگشتشمارند. همین اواخر پاتریک ویرا از هدایت کریستال پالاس برکنار شد. نونو اسپریتو که دوران موفقی در ولوز داشت در تاتنهام به موفقیت نرسید و حالا در حاشیه جنوبی خلیجفارس و دور از اروپا به مربیگری مشغول است. اگر کمپانی بتواند به تیم بزرگتری بپیوندد، شاید طلسم یا تابوی سرمربیان سیاهپوست در تیمهای بزرگ شکسته شود.
تیم برنلی، تحت هدایت ونسان کمپانی، با پیروزی 2بر یک در برابر میدلزبورو در فاصله ۷بازی تا پایان فصل چمپیونشیپ به رقابتهای لیگ برتر صعود کرد. صعود برنلی، به لطف تساوی لوتون مقابل میلوال و ۱۹امتیازی شدن فاصله لوتون با صدرنشین (پس از انجام ۴۰بازی) قطعی شد. تیم این مربی بلژیکی با 87امتیاز، تفاضل گل43+ و با ۷۶گل زده بهترین خط حمله لیگ و با ۳۰گل خورده بهترین خط دفاعی لیگ چمپیونشیپ را در اختیار دارد.
تقریبا 12ماه پیش بود که شان دایچ پس از قطعی شدن سقوط برنلی به لیگ سطح دوم فوتبال انگلیس از این باشگاه اخراج شد. حالا این مربی در اورتون جانشین فرانک لمپارد شده، نتایج خوبی گرفته و تیم سابقش خیلی زود و کمتر از یک سال به لیگ برتر برگشته است. حالا نیک پوپ، بن می، جیمز تارکوفسکی، دوایت مکنیل و ماکسول کورنت که فکر میکردند چند سال دیگر باید برای بازگشت به لیگ برتر انتظار بکشند، میتوانند فصل آینده را در هوای پریمیر لیگ نفس بکشند. حالا 120میلیون پوند بهعنوان پاداش صعود و حق پخش به خزانه باشگاه واریز میشود که برای خرید بازیکن صرف خواهد شد. کمپانی باید یک فصل در لیگ برتر خودش را نشان دهد که آیا گزینه مناسبی برای باشگاهی مدعی مثل منچسترسیتی هست یا از او هم مثل جرارد، لمپارد، جانتری و پیپو اینتزاگی آبی گرم نمیشود.
تا پیش از این سابقه نداشت که یک تیم در فاصله 7هفته به پایان کارش در لیگ یک انگلیس جواز صعود بگیرد و به همین دلیل سرمربی بلژیکی برنلی تاریخساز شد.
کمپانی 36ساله که سال2020 در تیم اندرلخت بلژیک کفشهایش را آویزان کرد و همان سال هدایت این تیم را برعهده گرفت، روز 14ژوئن سال2022 هدایت برنلی را برعهده گرفت و در 40بازی در تمامی رقابتها 30پیروزی، 13تساوی و 4شکست داشته که این شامل 25پیروزی، 12تساوی و 2شکست در 39بازی لیگ برتر انگلیس میشود.