• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
شنبه 19 فروردین 1402
کد مطلب : 188733
+
-

ظرفیت‌های بی‌بدیل در آمریکای لاتین و آفریقا

یادداشت
ظرفیت‌های بی‌بدیل در آمریکای لاتین و آفریقا

محمدمهدی ایمانی‌پور؛ رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

رهبرمعظم انقلاب در نخستین روز سال نو، در اجتماع عظیم زائران و مجاوران حرم‌مطهر رضوی ضمن تأکید بر شکست دشمنان در انزوای ایران، فرمودند: «دشمن می‌خواست ما را منزوی کند، تلاش و توانایی‌های ملت ایران موجب شد ما بتوانیم در بخشی از پیمان‌های منطقه‌ای مهم و مؤثر عضو بشویم؛ منزوی که نشدیم، بالعکس، مطرح شدیم و روابط‌مان با دولت‌های منطقه و ملت‌های منطقه تقویت شد. ارتباطات قوی با آفریقا و آمریکای لاتین جزو برنامه‌های حتمی ما‌ست و ان‌شاءالله این برنامه را دنبال خواهیم کرد. البته با اروپا هم قهر نیستیم؛ با هرکدام از کشورهای اروپایی و دولت‌های اروپایی هم که سیاست‌های آمریکا را کورکورانه تبعیت نکنند، حاضریم کار کنیم.»
واقعیت امر این است که در عرصه روابط خارجی، شناسایی ظرفیت‌های بالقوه و هم‌افق و بازتعریف مناسبات و همکاری با آنها، یکی از مهم‌ترین رموز موفقیت محسوب می‌شود. این قاعده درخصوص آفریقا و آمریکای لاتین، برجسته و صادق است. در آمریکای‌مرکزی و جنوبی، استعمارگران کلاسیک و نو تلاش زیادی کرده‌اند تا روحیه مقاومت در برابر امپریالیسم را درهم شکسته و لیبرال دمکراسی را تبدیل به یک مدل مسلط حکمرانی در این منطقه کنند. از دمکرات‌ها و جمهوری‌خواهان آمریکا گرفته تا سوسیال‌دمکرات‌ها و محافظه‌کاران اروپایی طی دهه‌های اخیر بارها درصدد هضم مناسبات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آمریکای لاتین در ثوابت و انگاره‌های قدرت غربی بوده‌اند، اما آمریکای لاتین آگاهانه سلطه‌گری آمریکا و اروپا را پس زده است. با گذشت چند دهه، کشورهایی مانند کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه به نمادهای مقاومت در برابر تهدیدها، تحریم‌ها و کودتاهای ناموفق آمریکایی تبدیل شده‌اند. مقاومت در برابر سلطه‌گری آمریکا و متحدان آن، از یک «مطلوبیت» در آمریکای مرکزی و جنوبی، تبدیل به یک «ارزش» شده و این مسئله برای جمهوری‌اسلامی ایران اهمیت بسیاری دارد.
کار به جایی رسیده‌است که بنا بر اذعان تحلیلگران و استراتژیست‌های غربی، آمریکای لاتین خصوصا پس ‌از ‌گذار بشریت به قرن بیستم، به نماد شکست مشترک دولت‌ها در آمریکا مبدل شده و در این خصوص تفاوتی میان بوش پسر، اوباما، ترامپ و بایدن وجود ندارد.
در آفریقا نیز ماهیت تلاش دشمنان استقلال و خودکفایی این قاره، مشابه آمریکای لاتین است، با این تفاوت که امپریالیسم نوین درصدد است از فقر مردم آفریقا (که معلول تاراج منابع خدادادی آنها توسط غرب است)، به‌مثابه اهرم فشاری جهت «تحمیل فرهنگ مهاجم» استفاده کند. سال‌هاست که کشورهای این منطقه، اعم از کشورهای مسلمان و غیرمسلمان، جملگی مورد هجمه‌های مستمر فرهنگی، امنیتی و سیاسی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی قرار دارند.
ظهور گروه‌های تروریستی مانند داعش، بوکوحرام و الشباب درنقاطی از آفریقا و اصرار ناتو بر گسترش ناامنی‌های عمومی در لیبی و سودان، مصادیقی از تلاش وقیحانه دشمنان آفریقا جهت تکرار و بازتولید تاریخ تلخ استعمار در این قاره است. با وجود این، اقدام اخیر اتحادیه آفریقا در تعلیق عضویت ناظر رژیم اشغالگر قدس و اخراج هیأت مربوطه در اجلاس سی‌وششم اتحادیه، نشانگر رویکردهای جدید و تصمیمات مستقل این کشورهاست. در فضایی که شاهد به‌هم‌پیوستگی ملت‌های گوناگون براساس ارزش‌های مشترک نظیر «مقاومت» و گریزانی انسان‌ها از «سلطه‌گری»، «دگردیسی‌های اجباری و ضدفرهنگی» هستیم، هم‌افزایی ایران با آفریقا و آمریکای‌لاتین الزام و اهمیتی پررنگ‌تر پیدا می‌کند؛ به‌خصوص اگر بدانیم رقبا و معارضان به اشکال گوناگون درصدد توسعه حضور خود در این مناطق هستند.
قویا بر این باوریم که هم‌افزایی با کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین، برای همه طرف‌ها سودمند است.
قطعا تمایل ذاتی زنجیره سوسیالیستی شکل گرفته در آمریکای لاتین (که مدت‌های مدیدی به‌عنوان حیاط خلوت آمریکا شناخته می‌شد) در همکاری با جمهوری‌اسلامی ایران و همچنین ظرفیت‌های ارزشمند فرهنگی، تمدنی، اقتصادی و سیاسی کشورهای آفریقایی در همکاری با کشورمان (به‌عنوان قدرتی بی‌بدیل در منطقه غرب آسیا) نباید نادیده انگاشته شود. در جریان سال‌ها فعالیت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در حوزه جغرافیایی آمریکای‌لاتین و آفریقا و نتایج حاصل از آن، شواهد فراوانی دال بر اهمیت وافر این همکاری وجود دارد که ضرورت توسعه حضور در این مناطق را نمایان می‌کند.
درهرحال، اتصال راهبردی ما با آمریکای لاتین و بازیگران آفریقایی از یک‌سو مصداق سیاست‌خارجی متوازن ما و از سوی دیگر، عاملی برای مهار مداخله‌گرایی و سلطه‌طلبی دشمنان در مناطق گوناگون جهان محسوب می‌شود. این هم‌افزایی قطعا فرصت خلق ایده‌های نو و جمعی با هدف دستیابی به فرصت‌های بی‌نظیر مشترک (در همه ابعاد) را نیز فراهم خواهد کرد؛ دقیقا همان چیزی که غرب از تحقق آن در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین وحشت دارد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید