«تحول انقلابی» در برابر «تحول ارتجاعی»
عباس سلیمینمین؛ مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران
«تحول» بهعنوان یکی از محوریترین راهبردهای ترسیمی ازسوی رهبرمعظمانقلاب در سخنرانی نوروزی ایشان، همواره راهگشای تحولات جمهوریاسلامی، از ابتدای پیروزی انقلاباسلامی تاکنون بوده است. بررسی تحولات بیش از 4دهه گذشته نشان میدهد جمهوریاسلامی، بهعنوان یک نظام سیاسی، هم از اراده تحول برخوردار بوده و هم زیرساختهای لازم برای تحقق آن را پدید آورده است؛ موضوعی که جمهوریاسلامی را در قامت یک نظام مترقی و پویا متبلور کرده است. «تحول» بهعنوان یک اصل راهبردی برای پیشرفت و پویایی روزافزون کشور، هم در قانوناساسی کشور جایگاه رفیعی دارد و بسترهای لازم بهمنظور تحقق آن درنظر گرفته شده و هم اینکه شخص مقاممعظمرهبری در سالهای گذشته بارها مسئولان را برای ایجاد تحول در ساختارهای مختلف کشور فراخواندهاند.
انقلاب اسلامی مردم ایران، پساز پیروزی، تهدیدهای فراوانی را با موفقیت پشتسر گذاشتهاست که بررسیهای تاریخی نشان میدهد بروز موارد مشابه آن، توانسته برخی انقلابهای معاصر در جهان را زمینگیر کند. بهعنوان مثال برای این موضوع، باید به انقلاب الجزایر اشاره کرد که مردم این کشور برای پیروزی آن، هزینههای سنگینی پرداختند و میلیونها نفر دراین مسیر جان باختند، اما همین انقلاب در نسل اول انقلاب متوقف شد و تداوم نیافت و به بنبست جدی رسید. نسل اول انقلاب الجزایر اصول انقلاب را کنار گذاشت و اراده شخصی خود را حاکم کرد.
برهمین اساس هم هست که میبینیم انقلاب الجزایر ازسوی نسل اول انقلابیون از مسیر خارج شد. این درحالیاست که در انقلاباسلامی شاهد چنین رویهای نیستیم و با وجود برخی ارادهها برای پیشبرد باورها و برداشتهای شخصی و جناحی، اما انقلاباسلامی از آنها عبور کرد.
درچنین شرایطی راهبردهای ترسیمی ازسوی رهبرمعظمانقلاب نشان میدهد مانعی درمسیر تحول در نظام سیاسی ایران وجود ندارد و آفاتی که بسیاری از انقلابهای معاصر را درگیر چالشهای اساسی کرد، نمیتواند درمسیر تحولات روبه پیشرفت در جمهوریاسلامی مانع ایجاد کند. راهبردهای تحولی جمهوریاسلامی هیچگاه اجازه ندادهاست برخی احزاب و شخصیتها برای ماندگاری در قدرت، به تضعیف قانوناساسی بپردازند و منویات خود را پیش ببرند.
ساختارسیاسی جمهوریاسلامی همواره توانسته موانع موجود درمسیر تحول را رفع و چالشهای پیشرو را با کمترین هزینه پشتسر بگذارد. معتقدم محوریترین دلیل چنین موفقیتی هم این بودهاست که نظام بهدلیل برخورداری از اصول و مبانی ثابت برآمده از تعالیم بلند اسلامی، همواره خود را درمعرض سنجش قشرهای مختلف جامعه قرار دادهاست. در چنین چارچوبی مردم میتوانند عملکرد احزاب، گروهها و شخصیتهای مختلف را در ترازوی سنجش قرار دهند. این رویکرد، یعنی جمهوریاسلامی در قامت یک نظام سیاسی مترقی، میتواند بهصورت مستمر خود را اصلاح کند و به جامعه امکان ارزیابی دهد.
منظومه معرفتی اسلامی که امروز در اختیار جامعه قرار دارد، ملاکهایی را بهمنظور ارزیابی عملکرد حاکمان در اختیار مردم قرار داده و به تشریح اصولی از قبیل «عدالت» پرداختهاست؛ با توجه به چنین رویهای هم هست که دشمنان همواره درصدد ضربه زدن به نقاط قوت کشور و نظام هستند. آنان میکوشند با تخریب و حداقل تضعیف این منظومه معرفتی، کارآمدی جمهوریاسلامی را تحتتأثیر قرار دهند. مقاممعظم رهبری در سخنرانی اخیرشان، بهخوبی مقاصد دشمن از تحول را تشریح کردند؛ مقاصد ارتجاعی که صرفا درصدد ضربهزدن به چرخهای توسعه و پیشرفت کشور است. بر این اساس دشمنان میکوشند به مبانی اعتقادی جامعه ضربه بزنند، چراکه گمان میکنند با تخریب اصول، شناخت از اسلام در جامعه، بهعنوان مبنایی برای سنجش عملکرد نظام، تضعیف و مسیر آنان برای دستیابی به اهداف شومشان هموار خواهد شد.