شهر چطور اداره می شود!؟
جعفر بندیشربیانی؛ عضو شورای اسلامی شهر تهران
در 10سال گذشته و قبل از استقرار شورا و مدیریت شهری اصولگرا و انقلابی (فاصله زمانی بین سالهای 1390 تا1400) عمده درآمدهای شهرداری تهران از کدهای درآمدی زیر حاصل شده است:
1 - عوارض مازاد بر تراکم 45.139 هزار میلیارد تومان معادل 33.47درصد
2 - درآمد حاصل از تغییر کاربری 37.23هزار میلیارد تومان معادل 27.61درصد
3 - عوارض بر پروانههای ساختمانی (پذیره) 5.882هزار میلیارد تومان معادل 4.32درصد
4 - عوارض حذف پارکینگ 4.369هزار میلیارد تومان معادل 3.24درصد
5 - عوارض بر پروانههای ساختمانی (زیربنا) 2.715هزار میلیارد تومان معادل 2.01درصد
6 - جریمه کمیسیون ماده100 - 1.375هزار میلیارد تومان معادل 1.01درصد
7 - عوارض بر بالکن و پیشآمدگی 242.5میلیارد تومان معادل 0.18درصد
8 - عوارض بر تفکیک اراضی و ساختمان 132.8میلیارد تومان معادل 0.10درصد
همانگونه که از اعداد و ارقام بالا برمیآید:
1 - حدود 72درصد از درآمدهای مناطق 22گانه شهر تهران به نوعی به حوزه کالبدی - شهرسازی - ملک، مسکن و مستغلات ارتباط دارد. البته باید بگویم که به باور من حدود 80 تا 85درصد درآمدهای شهرداری بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به این حوزه تعلق دارد. بهعبارت دیگر، تامین مالی شهر تهران عمدتا و اساسا از محل شهرسازی و آنچه در ادبیات رسانهای شهرفروشی نامیده میشود، صورت گرفته است.
2 - آنالیز دقیقتر اعداد و ارقام بالا یک حقیقت دیگر را نیز عریان میکند.
به این اعداد دقت فرمایید:
از 45.1هزار میلیارد تومان عوارض مازاد بر تراکم، حـدود 10.7هزار میلیارد تومان از منطقه یک، حدود 6.4هزار میلیارد تومان از منطقه2، حدود 6هزار میلیارد تومان از منطقه3، حـدود 4.5هزار میلیارد تومان از منطقه4 و حدود 2.6هزار میلیارد تومان از منطقه5 حاصل شده است.
از حدود 37.23هزار میلیارد تومان درآمد حـاصل از تغییر کاربری چیزی معادل 5.1هزار میلیاردتومان از منطقهیک، حدود 3.1هزار میلیارد تومان از منطقه2، حدود 7.3هزار میلیارد تومان از منطقه3 و حدود 2هزار میلیارد تومان از منطقه 4 و 2.3هزار میلیارد تومان از منطقه5 بهدست آمده است.
در دیگر کدهای 8گانه فوق نیز به همین ترتیب است:
تفسیر ساده این اعداد این است که بار اصلی تامین مالی شهر تهران روی دوش شهرسازی، ملک و ساختوساز و همینطور بار اصلی در بین مناطق روی دوش چند منطقه شمالی تهران بوده است.
3 - بررسی و مطالعه جزئیات، از یک واقعیت دیگر پردهبرداری میکند و آنهم این است که بار اصلی و عمده این تامین مالی در شهر تهران بر دوش چند هزار نفری است که در حوزه مسکن، مستغلات و ساختوساز فعالیت دارند؛ بهعبارت دیگر توده مردم شهر تهران سهم چندانی در تامین مالی شهر ندارند.
حال اگر از منظر علمی و تئوریک به کیفیت تامین مالی اداره شهر تهران بپردازیم، میتوانیم این ادعا را با صدای بلند مطرح کنیم که در دهههای گذشته بخش عمده تامین مالی شهر تهران از منابع و درآمدهای ناپایدار بوده است.
اکنون این سؤال اساسی مطرح میشود که درآمد یا منابع ناپایدار واجد چه مختصاتی است:
1 - درآمدی که کیفیت آن با اما و اگر همراه است. تدقیق این سخن برای افکارعمومی تهران ضرورت دارد.
فرض کنید که در تهرانی زندگی میکردیم که طرح جامع و تفصیلی آن بهگونهای طراحی و اجرا میشد که نعل به نعل روی زمین عملیاتی میشد، آنگاه میتوان ادعا کرد که متناسب با فضای کالبدی و ساختوساز آن سرانههای خدماتی تامین و تهیه شده است، اما زمانی که سرانههای خدماتی موردنیاز برای یک زندگی کیفی تامین نشده باشد و در عمل به نفع فضای کالبدی و ساختوساز عقبنشینی کرده باشد، آنگاه کیفیت زندگی پایین میآید و آنچه میشود که امروز در تهران با آن مواجه هستیم. آنچه امروز در تهران بهصورت آلودگی هوا، ترافیک و تراکم آزاردهنده، ناپایداری بافتهای فرسوده، فاصله شمال و جنوب و دهها مسئله ریز و درشت دیگر شاهد هستیم، در درجه اول به نوع تامین مالی شهر تهران برمیگردد که فاقد کیفیت پایدار و لازم است.
2- دومین خاصیت درآمد ناپایدار این است که تابع فراز و فرودها یا بهعبارتی رکود و رونق اقتصاد کلان است و در مواقعی در اوج و در برخی مقاطع در رکود بهسر میبرد. درآمدهای وابسته به ساختوساز از این جنس است و این بالا و پایین شدنها اساسا تامین مالی شهر را با چالشهای جدی مواجه میکند.
3- سومین مختصه درآمد پایدار این است که قابلیت تغییر و انعطافپذیری داشته باشد. از این منظر هم این درآمدها فاقد انعطافپذیری هستند.
خلاصه اینکه درآمد و منابع ناپایدار متهم شماره اول در کیفیت کنونی زندگی در شهر تهران هستند و تا این مدل تامین مالی تغییر پیدا نکند، در بر همین پاشنه میچرخد و نمیتوان به حل اساسی مسائل تهران امیدوار بود.
اگر این صورت مسئله درست باشد، که از منظر علمی درست است، راهحل یا راه چاره چیست؟
برای ملموستر کردن پاسخ، به اعداد و ارقام زیر توجه بفرمایید.
درآمد شهرداری تهران از محل ارزش افزوده در 10سال گذشته به قرار زیر بوده است.
این عدد در سال1401 به 15000میلیارد تومان رسیده است. اگر در طبقهبندی درآمدهای پایدار شهرداری تهران دقت کنیم، علاوه بر ارزش افزوده و یکسری کدهای دیگر، به عوارض نوسازی و بهای خدمات پسماند میرسیم.
اعداد و ارقام مربوط به ارزشافزوده حکایت از سهم نسبتا پایین آنها در تامین مالی شهر دارد.
حال به نقطهای از نطقم رسیدم که تمرکز اصلی این روزهای شهر تهران و مدیریت شهری است.
در روزهای اخیر شهرداری تهران در حال توزیع قبوض عوارض نوسازی و بهای خدمات پسماند است.
بهلحاظ علمی و براساس تجربه موفق در دنیا، بهترین و باکیفیتترین و پایدارترین منبع درآمد شهر و مدیریت شهری همین عوارض نوسازی و بهای خدمات پسماند است که حتی از حیث کیفیت از ارزشافزوده هم بهتر است.
برای ملموستر شدن مسئله به درآمد حاصل از 2کد عوارض نوسازی و بهای خدمات پسماند در یک دهه گذشته اشاره میکنم.
عوارض نوسازی: 4.87هزار میلیارد تومان
عوارض کسب و پیشه: 1.2هزار میلیارد تومان
بهای خدمات مدیریت پسماند مسکونی: یکهزار میلیارد تومان
بهای خدمات مدیریت پسماند غیرمسکونی: 1.2هزار میلیارد تومان
مقایسه این اعداد با اعداد و ارقام حوزه شهرسازی گویای این است که درآمدهای پایدار و اساسی شهر نقش بسیار ناچیزی در اداره اقتصادی شهر دارد. پس اوضاع خیلی خراب است.
در چند روز گذشته بیش از 3.335.000قبض عوارض نوسازی و کسب و پیشه و پسماند در شهر تهران توزیع شده است.
این عملیات بزرگ و استثنایی در امسال چند ویژگی منحصر به فرد داشته است:
1- بعد از چندین دهه شکل و شمایل قبوض از آن حالت سنتی و ناکارآمد گذشته به شکل و شمایلی زیبا با مختصات زیر تبدیل و تغییر یافت.
1 - 1 اعداد و ارقام بدهی و بخشودگی و... بهصورت ساده و عامهفهم آمده است.
2 - یک قبض در نقش یک شبه رسانه عمل کرده است؛ بهنحوی که در پشت قبوض برای نخستینبار بخشی از کارنامه کاری و عملکردی مدیریت شهری به اطلاع مردم رسانده شده که براساس آن، پولی که بابت عوارض میدهند خرج چه کارهایی شده است.
3 - یک انگیزه اقتصادی که امسال قانونگذار و شورای اسلامی شهر تهران برای مشارکت مالی مردم در اداره شهر تعریف و تصویب کرده بودند در این قبضها بهخوبی نشان داده شد.
همکاران و نمایندگان افکار عمومی و رسانهها اطلاع دارند که برای نخستینبار در تاریخ بلدیه تمامی جرایم معوقه مربوط به عوارض نوسازی از سال1348 تا امروز براساس قانون درآمدهای پایدار مشمول بخشودگی جرایم شده است و این فرصت بینظیری برای عموم مردم است.
در حوزه محاسبه بهای خدمات مدیریت پسماند با مصوبه همکاران عزیزم در شورا یک فرصت خیلی مغتنم برای شهروندان تهرانی حاصل شد که براساس آن، نرخ بهای خدمات پسماند براساس قیمتهای سال1399 و قبل محاسبه میشود که در تمام سالیان با نرخهای جدید تفاوت معناداری بهنفع مردم دارد.
از دیگر انگیزههای اقتصادی ایجاد شده برای شهروندان میتوان به جوایز 10درصدی خوشحسابی، جرایم ماهانه 2درصدی برای سال آینده و دهها جایزه چند 100میلیونی اشاره کرد.
اینها بخشی از تغییرات و پیامهای محتوایی قبوض امسال بود که البته با کمپین تبلیغاتی گستردهای در سطح معابر شهر تهران همراه بود.
از دیگر ویژگیهای خاص این دوره، طرح خلاقانه، ابتکاری و جهادی توزیع قبوض توسط همکاران محترم و زحمتکش شهرداری تهران بود. با تدبیر مناسب و دقیق شهردار محترم تهران، معاونت مالی، معاونت امور مناطق، اداره کل امور درآمد شهرداری تهران و با همکاری شهرداران مناطق بعد از سالها کار توزیع قبوض با سازماندهی مناسب و کارآمد توسط بچههای شهرداری صورت گرفت.
بررسیها و پرسوجوهای بنده حکایت از آن دارد که عملیات توزیع قبوض با کیفیت بالایی همراه بوده است؛ بهنحوی که قبض اکثر شهروندان تهرانی بهدست آنها رسیده است.
آمارهای منتشرشده توسط اداره کل درآمد شهرداری تهران نشان میدهد که بالغ بر 12هزار میلیارد تومان قبض در وجه شهروندان محترم تهرانی صادر شده است. بیایید و با این فرض من همراهی کنید، اگر درآمد امسال شهرداری تهران از محل درآمدهای پایدار که حـدود 17هزار میلیارد تومان است را به این عدد یعنی 12هزار میلیارد تومان اضافه کنیم، به عدد 30هزار میلیارد تومان میرسیم؛ یعنی اگر شهروندان تهرانی همه این 12هزار میلیارد تومان را پرداخت میکردند با عدد 17هزار میلیارد تومان که تا امروز وصول شده است آنگاه بیش از 50درصد درآمد شهرداری تهران از نوع پایدار، کیفی میشد.
و در نتیجه کیفیت زندگی شهری تهران دچار یک انقلاب اساسی میشد.
حال که چنین فرضی حداقل روی کاغذ قابل تصور است وظیفه هر یک از ما اعضای شورا، رسانهها، فعالان اجتماعی و شهری این است که در چند روز باقیمانده تا پایان سال مهمترین ماموریت خود را تبلیغ و تبیین این مسئـله بدانیم.
بهعبارت سادهتر اگر دنبال حل اساسی مسائل و چالشهای فراوان شهر تهران هستیم باید مدل تامین مالی مدیریت شهری را به این سمت سوق دهیم، حال که در دوره مدیریت شهری ضمن ابتکارهای جهادی و خلاقانه مانند پروژه توزیع قبوض توسط همکاران شهرداری صورت گرفته و اعداد و ارقام درآمدی تا امروز بالای 100درصد محقق شده است میتوان با تعمیم و گسترش این روشها در سایر سطوح و ابعاد اداره شهر تهران به ارائه کارنامهای درخشان در پایان دوره 4ساله خوشبین بود.