خاطره بازی با نجات علیمرادی که در بیش از 100فیلم و سریال بازی کرده است
حال و هوای شب عید را بسیار دوست دارم
سعیده مرادی
سوپراستار و ستاره سینما نیست، اما چهرهای شناختهشده در این عرصه بهحساب میآید و از آن دسته ورزشکارانی است که عشق فیلم و سینما هستند و دست سرنوشت و اقبال هم با آنها یار بود و سرانجام به این عرصه راه یافتند. نجات علیمرادی هرچند کمی دیر و حدودا در ۴۰سالگی برای نخستینبار مقابل دوربین قرار گرفت، اما در سالهای اخیر پای ثابت بسیاری از آثار هنری ازجمله شهرزاد، اخراجیها و کت جادویی بوده و شبهای نوروز پیش رو هم قرار است با سریال «آتش و باد» (جشن سربرون) مردم را مقابل قاب جادویی بنشاند. او که از سال۱۳۷۲ در نقش افسر عراقی برای نخستینبار ظاهر شد تاکنون در ۴دهه فعالیت هنری در بیش از ۱۰۰فیلم و سریال ایفای نقش داشته و البته هنرنماییاش اغلب در نقش منفی بوده است. بازیگری که از چهرههای دوستداشتنی سینما و تلویزیون محسوب میشود و نقشآفرینی در فیلمها و سریالهای موفق و پرمخاطب سینمایی و تلویزیونی و شبکه سینمای خانگی زیادی را در کارنامه دارد و با کارگردانهای بزرگ و موفقی چون «حسن فتحی» و «محمدحسین لطیفی» کار کرده و همبازی بزرگانی چون «جمشید هاشمپور»، «علی نصیریان»، «بهزاد فراهانی» و مرحوم «جمشید اسماعیلخانی» بوده است. در بدو بدوهای آخرین روزهای اسفند، با او از دنیای هنر و سینما تا سبزیپلو با ماهی شب عید گپ خودمانی زدیم.
مردم شما را شبهای نوروز باز هم با نقش منفی در سریال آتش و باد که پیشتر با نام «جشن سر برون» از آن یاد میشد، میبینند؟
سریال جشن سربرون که به آتش و باد تغییر نام یافت، درگیری چند طایفه را به نمایش میگذارد. در این سریال ۴نفر با هم، همپیمان هستند که یکی از آنها یک خانزاده است. ۳نفر دیگر که من نقش یکی از آنها را بازی میکنم، به تبعیت از خانزاده، کارهای منفی انجام داده و به زد و خورد با افرادی که این خانزاده با آنها مشکل دارد، میپردازند.
چطور شد که این نقش را پذیرفتید؟
درباره انتخاب نقش هم باید بگویم که من نقش را انتخاب نکردم، بلکه عوامل فیلم مرا انتخاب کردند. من هم هر نقشی را که دوست داشته باشم به ایفای آن میپردازم.
پس بازیکردن در نقشهای منفی انتخاب خودتان نیست؟
نقش منفی انتخاب خودم نبوده، ولی من نقشهای مثبت هم بازی کردهام؛ هم نقش منفی را دوست دارم و هم نقش مثبت. هر کدام که باشد بازی میکنم و مشکلی در این زمینه ندارم. سینما یعنی دیالوگ و اگر شما بتوانی دیالوگ بگویی دیگر همهچیز بعدش حل است. الان خیلیها ۴۰سال است که در سینما حضور دارند و هنوز نمیتوانند یک حرف را بهراحتی جلوی دوربین بگویند، ولی خوشبختانه من از بچگی حافظه خوبی داشتم و با این موضوع مشکلی ندارم. در مجموع تجربهای که از کار نظامی و فعالیت در ژاندارمری داشتم، خیلی به کارم در سینما کمک کرد.
همانطور که گفتید این سریال، بهنوعی بخشی از زوایای زندگی ایلها و عشایر را به نمایش میگذارد. بهنظر شما ساخت فیلمهایی از این دست تا چه حد میتواند در نگهداشت تاریخ و معرفی آداب و رسوم و اقوام مختلف تأثیرگذار باشد؟
بهنظر من ساخت آثاری از این دست بسیار بااهمیت است. هیچ وقت نباید گذشته و گذشتگان را فراموش کنیم. همچنین مردم بهویژه نسل جوان باید با اقوام مختلف کشور و اتفاقاتی که در گذشته به وقوع پیوسته آشنا شوند؛ بنابراین تولید فیلم و سریالهای تاریخی با محوریت اقوام از اهمیت خاصی برخوردار است و میتواند نقش مهمی در معرفی تاریخ این سرزمین داشته باشد.
بهنظر شما بازی در فیلمهای تاریخی سخت است یا نقشهای منفی عادی؟
خب، بازی در فیلمهایی که مربوط به دورههای زمانی گذشته هستند، نسبت به فیلمهایی که اتفاقات روز را به نمایش میگذارند، از سختی بیشتری برخوردار است. بهعنوان مثال دوره قاجار لباس و همچنین ابزار مربوط به دوره خود را دارد. بازیگری هم که نقش یک شخصیت در دوره قاجار را بازی میکند، باید با امکانات آن دوره به ایفای نقش بپردازد که این موضوع کار راحتی نیست. رفتن در جلد یک آدم خطرناک، دزد یا قاتل که خیلیها از آن میترسند، کار سادهای نیست. مردم همچنان مرا در کوچه و خیابان به اسم یک آدم بزن بهادر و یکه بزن سینما میشناسند.
در این سالها با کدام نقشتان بیشتر ارتباط گرفتهاید؟
نقشم در فیلمهای «قانون» (فرامرز قریبیان) و «توفان شن» (جواد شمقدری) را خیلی دوست دارم. در «توفان شن» نقش یک شوفر تریلی را بازی میکردم که در صحرای طبس از دست آمریکاییها فرار میکرد. نقشی که در «قانون» داشتم نیز خیلی خوب بود که در آن مرحوم ایرج دوستدار به جای من حرف میزد. من در فیلم قانون یک ربع کامل زد و خورد داشتم. علاوه بر این دو، سریال«راهیان» را هم خیلی دوست داشتم.
حال و هوای شهر را در آستانه عید دوست دارید؟
بسیار زیاد. اینکه مردم با انرژی وصفناشدنی خود را برای سال جدید آماده میکنند، حس خوبی را به آدم منتقل میکند؛ حسی که وصفناشدنی است و در قالب جملات نمیگنجد.
عید نوروز برای شما تداعیکننده چیست؟
نوروز برای من یادآور نو شدن و تحول است.
برای تعطیلات چه برنامهای دارید؟
چند روز اول عید را به دید و بازدید خواهم رفت و سپس روزهای باقیمانده تعطیلات را همراه خانواده به باغچه کوچکی که در کردان کرج دارم، میروم و به نوعی تعطیلات را در دل طبیعت سپری میکنم.
پس اهل دید و بازدید عیدانه هم هستید؟
بله از سنتهای عید بینظیرترینش دید و بازدید عیدانه است و من خیلی آن را دوست دارم، اما بهنظرم دید و بازدیدها دیگر شور و حال قدیم را ندارند.
پس از این روزهای کاری شلوغ، سفر هم میروید؟
فعلا خیر، اما خب ممکن است برنامه سفر پیش بیاید.
اگر بخواهید به سفر بروید، کدام شهر مقصدتان خواهید بود و چرا؟
قطعا شیراز؛ چون هم شهر قشنگی است و هم شاهچراغ دارد.
تهرانگردی هم میکنید؟
راستش را بخواهید در این سالها بیشتر جاهای دیدنی تهران را رفتهام و مکان تازهای وجود ندارد که بخواهم از آن بازدید کنم.
اهل عیدی دادن هستید یا عیدی گرفتن؟
(با خنده) عیدی گرفتن.
یادتان میآید نخستین اسکناس تا نخورده عید را از چهکسی گرفتید؟
اولین عیدی را زمانی که بسیار کوچک بودم از پدرم گرفتم که هنوز در ذهنم ماندگار است.
کدام سین هفتسین را دوست دارید؟
همه عناصر هفتسین قشنگ هستند و من به همه آنها علاقه دارم، اما در میان آنها تخممرغ رنگی و سنجد را بیشتر از همه دوست دارم و میپسندم.
میانه شما با سبزیپلو با ماهی شب عید چطور است؟
(میخندد) بهشدت میانهام خوب است؛ سنت دوستداشتنی و البته خوشمزهای که نمیتوان از آن گذشت.
بهنظر شما چطور میتوانیم تعطیلات را با کمترین هزینه، اما متفاوت سپری کنیم تا حوصلهمان هم سر نرود؟
خب، با گشتوگذارهای داخل شهری یا تماشای یک فیلم و مطالعه یک کتاب قشنگ و... میتوانیم یک تعطیلات کمهزینه، اما لذتبخش را برای خودمان رقم بزنیم.
شما معمولا اوقاتفراغت خود را چطور میگذرانید؟
مطالعه و ورزش میکنم.
اگر بخواهید کتاب یا فیلمی را به خوانندگان معرفی کنید که در تعطیلات نوروز آن را ببینند و بخوانند، پیشنهاد شما چیست؟
قبلا در گذشته کتابی را با عنوان «هزار و یک شب» مطالعه کردهام که بسیار قشنگ بود. درباره فیلم هم «توفان شن» که خودم آن را بسیار دوست دارم، پیشنهاد میکنم.