• شنبه 19 آبان 1403
  • السَّبْت 7 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 09
یکشنبه 21 اسفند 1401
کد مطلب : 187551
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/pgz4m
+
-

سفر به 2هزار سال پیش

با سفر به شهرستان آرادان در جنوب روستای ده‌سلطان و عبور از دروازه‌ای بزرگ می‌توانید به قلعه پنهان بهرام و 2هزار سال پیش بروید

گزارش
سفر به 2هزار سال پیش

مهلا داریان-  روزنامه‌نگار

وارد سردره که ‌شوید در دوطرف جاده، کوه‌های رنگارنگ چشم‌ها را نوازش می‌کنند. نخستین نشانه رسیدن به شهر گرمسار همین منطقه سردره و کوه‌های شگفت‌انگیزش است. ورزش بادهای تند شیارهایی را در دل این کوه‌ها ایجاد کرده است. می‌گویند در گذشته کمینگاه راهزنان برای حمله به کاروان‌هایی بوده که از جاده باستانی ابریشم عبور می‌کردند. از منطقه سردره که بگذرید بعد از گرمسار در جنوب روستای ده‌سلطان در شهرستان آرادان با عبور از دروازه‌ای بزرگ می‌توانید به 2هزار سال پیش سفر کنید. در نگاه اول همه‌‌چیز عادی به‌نظر می‌رسد؛ در گوشه‌ای آغل بزها و شترها و در گوشه‌ای دیگر مطبخ‌خانه و کپر‌هایی برای استراحت و رهایی از آفتاب کویر و تعدادی کوزه شکسته، اما اصل ماجرا درست زیر پاهایتان است؛ در عمق 10متری زیر زمین، شهری تو در تو با معماری‌ای شگفت‌انگیز بنا شده است.

   ‌ قلعه پنهان بهرام

نام این شهر زیرزمینی، قلعه پنهان بهرام است؛ از همان قلعه‌هایی که ساسانیان از آن برای پنهان کردن گنجینه‌ها ‌و گریختن در زمان حمله دشمن استفاده می‌کردند. آن را بهرام نیک‌اقبال ساخته تا سندی برای به رخ کشیدن شگفتی‌های معماری ایران باستان به جهان باشد. ‌او ‌زاده کویر است.
کودکی‌اش را در همین‌جا گذرانده، در کنار قلعه‌های باستانی به جا مانده از
جاده ابریشم بازی کرده و رویاهایش را در ذهنش نقاشی کشیده و حالا نقاشی‌هایش در واقعیت تبدیل به یک جاذبه گردشگری شده است. او خود را دایره‌المعارف نماد‌شناسی ایران معرفی می‌کند. بیش از 20سال کار پژوهشی در زمینه باستان‌شناسی و بناهای تاریخی دارد و طراحی و معماری بسیاری از اماکن تاریخی ایران را از نزدیک دیده و تصمیم گرفته تا بنایی طراحی و اجرا کند که بتواند شگفتی‌های معماری ایرانیان را به همگان نشان دهد.

   ‌ آغاز سفر در زمان
بعد از صحبت‌ها، موتور برق روشن شده و وقت سفر در زمان است. می‎خواهیم به گذشته‌ای دور برویم، به شهری در زیرزمین با دالا‌‌ن‌هایی تو در تو، اتاقک‌هایی خنک و دیوار‌هایی پوشیده شده از بلورهای نمک. از پله‌های ساخته شده از سنگ و ساروج پایین می‌رویم، طاقچه‌ها با نورپردازی قرمزرنگ و اشیای داخل آن فضایی وهم‌آلود ایجاد کرده است. جای تیشه‌ کارگران مانند کاغذدیواری‌های زیبا دیوارها را پوشانده است. با اینکه فصل زمستان است و زمستان کویر، سوزی جانکاه دارد، اما این پایین هوا بسیار ملایم است و فقط نسیمی خنک می‌وزد. بهرام نیک‌اقبال همراهی‌مان می‌کند تا درباره معماری منحصر به فرد این شهر زیرزمینی برایمان توضیح دهد. با عبور از دالانی باریک که فقط محل رفت‌وآمد یک نفر است، وارد سالنی بزرگ می‌شویم که در گذشته محل پذیرایی از مهمانان قلعه و افراد غریبه‎‌ای بوده که نباید وارد قسمت‌های مهم قلعه می‌شدند. نیک‌اقبال که در آستانه ورودی سالن ایستاده به محلی مخفی اشاره می‌کند و می‌گوید: اینجا علاوه بر محل گردهمایی و پذیرایی از مهمانان، مخفیگاهی دارد که به چشم دیده نمی‌شود. در پشت مطبخ‌خانه راهرویی قرار دارد که شما را وارد سردابه می‌کند.

از سرما در امان هستید
تا کمر خم و بعد از عبور از راهرویی کوتاه وارد سردابه می‌شویم و چنگه‌ای را می‌بینیم که روی دیوار نصب شده است. در گذشته از سرمای هوای این قسمت برای خشک کردن گوشت و نگهداری مواد غذایی‌شان استفاده می‌کردند. هوا در اینجا به‌طور محسوسی بسیار سرد است. نیک‌اقبال به دماسنجی که روی دیوار نصب شده، اشاره می‌کند: در تابستان کویر که دمای هوا گاهی به 52درجه هم می‌رسد این پایین هوا بین 13 تا 17درجه است؛ یعنی خیلی خنک‌تر از کولرهای گازی که من و شما دمای آن را  روی 22درجه در خانه‌هایمان تنظیم می‌‌‌کنیم و نکته مهم‌تر اینکه در سرمای کشنده کویر در زمستان هم، اینجا در امان هستید و دمای هوا نهایتا به 9درجه می‌رسد و این خود یک مزیت منحصر به فرد در معماری این قلعه است که به‌راحتی افراد این قلعه می‌توانستند گرما و سرمای سوزان کویر را این پایین تاب بیاورند. بعد از پیچ روی تابلویی نوشته شده به طرف چشمه آب 40متر زیرزمین. فقط با نور چراغ قوه کمی از دالان تاریک چشمه را می‌توان دید و امکان بازدید چشمه از این قسمت وجود ندارد. درواقع نقطه‌ای که در آن ایستاده‌ایم با یک شیب ملایم تا 40متر پایین می‌رود تا به‌چشمه طبیعی آب برسد.‌

انتقال صدا با فاصله 29متری

دیگر کمی فضا سنگین شده و چون نمی‌دانیم چقدر به انتهای قلعه باقی مانده کمی ترسیده‌ایم. از او می‌پرسم که درصورت وقوع زلزله چه بر سر قلعه می‌آید و او با آرامشی حاکی از اطمینان به مقاومت این قلعه می‌گوید: اگر زلزله‌ای 7ریشتری هم بیاید شاید فقط دیوار ترک بردارد. رفتن به داخل زمین با شیب 1.5متر خود از شیوه‌های مقاومت سازه در گذشته بوده و حفر قنات‌ها هم با همین شیوه انجام می‌شده که تا سالیان سال بدون کوچک‌ترین تخریبی هنوز هم باقی مانده‌اند. در طول مسیر و گذر از مسیر‌های پرپیچ‌وخم، نیک‌اقبال به نقطه‌ای اشاره می‌کند که باید بایستیم و با دقت گوش کنیم. اسمش را تونل انتقال صدا گذاشته و می‌گوید: اگر فردی در نقطه‌ای به‌طور خیلی آهسته در گوش کسی زمزمه‌ای کند 29متر آن‌طرف‌تر این صدا کاملا به‌صورت واضح از دل خاک شنیده می‌شود که در سازه‌های خاکی مشابه آن هیچ‌جای دنیا ثبت نشده است؛ چون به‌لحاظ علمی خاک جذب‌کننده است و ارسال‌کننده نیست. این خود از ویژگی‌های منحصر به فرد در معماری ایرانیان است که در دوره ساسانیان به اوج خود رسیده و از آن در ساخت بناهای مختلف استفاده کرده‌اند. ما بعد از شنیدن صداهای زمزمه خودمان در تونل انتقال صدا شگفت‌زده شدیم. کمی بعد تابلوی خروج، ما را به سمت بالا هدایت کرد و سفرمان در زمان به پایان رسید.

شگفتی معماری
نیک‌اقبال با هیجانی خاص راه می‌رود و از شگفتی‌های معماری این قلعه برایمان توضیح می‌دهد: اتاق‌های این قلعه به 2قسمت تابستانه و زمستانه تقسیم‌بندی شده است. اتاق‌های تابستانه نزدیک به چشمه آب و اتاق‌های زمستانه‌ دورتر هستند و در میانه اتاق‌های تابستانه و زمستانه شاه‌نشین یعنی 2اتاق روبه‌روی هم قرار دارد. این اتاق‌ها در جایی مخفی و دور از دید عموم قرار دارند. بعد از عبور از اتاق‌ها و به‌اصطلاح قسمت مسکونی قلعه به نخستین سه‌راهی که می‌رسیم نیک‌اقبال علائم نصب شده روی دیوار را نشان می‌دهد و می‌گوید: اینجا 13سه‌راهی دارد که 7تا از آنها کاملا شبیه به هم طراحی شده؛ به‌طوری که یک فرد تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند موقعیت مکانی خود را تشخیص دهد و اگر به علائم راهنمای روی دیوارها توجه نکند به‌راحتی در اینجا گم می‌شود.

مکث
یک جاذبه گردشگری

بهرام نیک‌اقبال، طراح و مالک این قلعه که آن‌را در سال1396 با بودجه شخصی به مبلغ یک‌میلیارد تومان ساخته از مصیبت‌های اجرای طرحش می‌گوید: اینجا درواقع یک مرتع تابستانه برای اجدادم بود و همیشه آرزو داشتم تمام ایده‌ها و تجربه‌هایم را در زمینه باستان‌شناسی و معماری ایرانی در جایی اجرا کنم و در نهایت ایده این طرح به ذهنم رسید. با روزی 12ساعت کار و 4هزار کارگر این بنا را طی 10‌ماه ساختم و حالا تبدیل به یک جاذبه گردشگری بی‌بدیل شده‌است که در تونلی به طول 600متر در 40دقیقه یک بازدید‌کننده می‌تواند زندگی در گذشته را به‌راحتی تجربه کند.






 

این خبر را به اشتراک بگذارید