دنیا، آماده شنیدن از منجی است
سیدمهدی سیدی؛ فعال اجتماعی
دانشمندی مسیحی در گفتوگو با یکی از اندیشمندان مسلمان میگوید: «در دانشگاهی در شهر پاریس درباره این موضوع که «چگونه به جهان آینده نگاه کنیم» سخنرانی میکردم؛ حین سخنرانی سؤالات اعتراضی دانشجویان به دستم رسید که از وضع موجود بشر ابراز نارضایتی و ناامیدی میکردند و با لحنهای مختلفی از من میخواستند نوید و بشارت محکمی درباره آینده بدهم و برای خلاصی از وضع بغرنج موجود، راهحلی به آنها ارائه کنم. همانجا به ذهنم رسید در مسیحیت مفهومی به اسم «منجی» داریم که اعتماد به او میتواند تاحدی امید را به آن دانشجویان بازگرداند.»
واقعیت ماجرا آن است که بشر بهرغم پیشرفت در رفاه و فناوری، بیش از هر زمان دیگر در یأس و ناامیدی غوطه میخورد و کماکان از وضع موجود خود راضی نیست. در پژوهشها آمده که بهرغم افزایش امکانات کشورها در 50سال گذشته هنوز مردم احساس نمیکنند زندگیشان بهتر شده است! آمار فزاینده افسردگیها، خودکشیها، خشونتها و بزهها حتی در کشورهای پیشرفته گواه آن است که بشر در کوچه بنبستی گرفتار شده که در تکرار بیپایان آن، به «بحران معنا» دچار شده و هیچ خورشید گرمابخشی نیست که دریای وجود او را از سرمای سیاه زمستان نجات دهد.
بشر معاصر پس از زخمهای عمیق جنگ جهانی اول و دوم، محصور در فقرها و ناعدالتیها و بیماریهای مسری، گمان میکرد نسل انسان بعد از اینهمه تجربه تلخ، دیگر سرش به سنگ خورده و پس از این دیگر، حکومتها و سازمانهای بینالمللی برای او نویدبخش صلح و عدالت خواهند بود، ولی امروز به این باور تلخ نزدیک شده که گلیم بخت او را کسی از آب بیرون نخواهد کشید و آخرین کورسوهای امید و اصلاح نیز در حال مسدود شدن است.
اندیشه منجی راه برونرفت از این دور و تسلسل باطل است. لطیف آنکه رهاورد مشترک و متصل همه ادیان آسمانی اعتقاد به منجی آخرالزمان است؛ با این بشارت که در انتهای کار، بشر با دستان توانای منجی، طعم «عدالت و معنویت» را خواهد چشید و از نکبتها و محرومیتها نجات خواهد یافت، اما اندیشه اسلامی نسبت به منجی، برجستگیهای اضافهتری دارد؛ ازجمله آنکه در این اندیشه نورانی، منجی آخرالزمان هم به لحاظ شخصی و هم به لحاظ شخصیتی بهطور کامل معرفی شده و صرفا یک مفهوم کلی، مبهم یا قراردادی نیست. مهدی صاحبزمان(عج) فرزند امام یازدهم در 255 هجری قمری بهدنیا آمده و بعد از 5سال به پرده غیبت رفته و تا این زمان بین جامعه، اما بدون شناختهشدن زندگی میکند و بهعنوان انسان کامل، واسطه فیضالهی و دستگیری از بشریت است. ویژگی ممتاز دیگر تفکر اسلامی آن است که مردمان به انتظار منفعلانه دعوت نمیشوند، بلکه آنان به جنسی از انتظار سازنده فراخوان میشوند که در آن قیام و تلاش روبهجلو و انگیزه برای اصلاح جامعه، موج میزند. بهنظر میآید اکنون که جهانیان در پردههای تاریکی از شک و ترس به کابوس پایان تاریخ نزدیک شدهاند تبیین اعتقاد به حضرت بقیهالله(عج) میتواند با ضریبی افزونتر در دنیا مورد پذیرش قرار گیرد و جامعه بشری را با سرعت بیشتر به سمت ظهور و تمدنی پر از عدل و داد رهنمون سازد.