گفتوگو با مریم قاسمی، جوان نخبه، کارآفرین و فعال اقتصادی که تولیدات شرکتش به آن سوی مرزها صادر میشود
غرورآفرینی با ارائه محصولات ایرانی به خارجیها
مجتبی یارزمان
در اطراف ما جوانهایی زندگی میکنند که آرزو کردن را نهتنها عیب نمیدانند، بلکه برای رسیدن به آرزوهایشان تلاش کرده و به نوعی فعل خواستن را در عمل صرف میکنند. مریم قاسمی یکی از آنهاست که در اوج جوانی افتخاراتی برای خود و کشور ثبت کرده که شاید در نگاه اول غیرممکن و حتی نشدنی بهنظر برسد، اما او با پشتکار و تلاش همه آنها را به واقعیت تبدیل کرده و البته هنوز هم در ادامه مسیر زندگی آرزوهای بزرگ دیگری در سر دارد که از نگاه خودش دستیافتنی است. قاسمی در حال حاضر مدیرعامل یک شرکت تولیدکننده، صادرکننده و دانشبنیان تجهیزات پزشکی است و شرکت خود را بیش از 15سال قبل پایهگذاری کرده و تمرکزش را باتوجه به علاقهای که داشته در زمینه قلب و عروق گذاشته است. همچنین در کنار این شرکت دبیر انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان تجهیزات پزشکی کل کشور هم هست. چند مدرک کارشناسی در رشتههای مدیریت بازرگانی، برق الکترونیک و مهندسی پزشکی و کارشناسیارشد بازرگانی بینالملل ازجمله مدارک تحصیلی قاسمی است که البته بهتازگی توانسته بهعنوان یک فعال اقتصادی، کارآفرین و نخبه هم به دیدار مقام معظم رهبری برود و در محضرشان صحبت کند.
فکر میکردید بهعنوان یک جوان موفق روزی در محضر مقام معظم رهبری دغدغههای خود و همصنفهایتان را مطرح کنید؟
راستش را بخواهید زمانیکه دوستان اطلاع دادند برای دیدار با مقام معظم رهبری دعوت شدهام، واقعا برای چند ساعت شوکه بودم و اصلا باور نمیکردم که این فرصت در اختیار من هم قرار خواهد گرفت. بعد از آن روز، سعی کردم وقتی این موقعیت مهم برای تیم و صنعت ما بهوجود آمد، به آن نگاه صنفی داشته باشم و زمانی که حضرت آقا اجازه بیان مشکلات را به بنده دادند، از این فرصت برای بیان مشکلات کل صنف تولیدکنندگان و صادرکنندگان تجهیزات پزشکی استفاده کردم.
آن دیدار چه دستاوردی برای شما و همگروهیهایتان داشت؟
بعد از آن دیدار انصافا کارگروههای متعددی تشکیل شد و پیرو دستور مقام معظم رهبری، مبنی بر رفع آن مشکلات، در حال برنامهریزی و برطرف کردن آنها هستیم.
شما بهعنوان یک جوان نخبه، کارآفرین و فعال اقتصادی هم لقب گرفتهاید. این عنوانها را ماحصل چه چیزی میدانید؟
من همیشه به هر دستاورد یا موفقیتی که رسیدم، آن را زمینهای برای قدمهای بعدی دانستم. هر زمان که حس کردم کار بزرگی انجام دادم، احساسم این بود که تازه اول یک راه سخت و طولانیتر قرار دارم. هیچگاه به این فکر نکردم که خب، این آخرین قدم من است و برای خودم خط پایان، تعریف نکردم. شاید باور نکنید، اما این موفقیتهایی را که کسب کردهام به چشم یک دستاورد به آنها نگاه نمیکنم تا حتی برای یک لحظه متوقف نشوم و از رسیدن به موفقیتهای بزرگتر باز نمانم. در شرکت ما پویاترین بخش، قسمت تحقیق و توسعه است و همیشه کلی ایده و فکر پیاده نشده وجود دارد که برای رسیدن به آنها در حال برنامهریزی هستیم. این ایدهها، فکرها و برنامهها همواره نور امیدی در من و گروهم روشن میکند تا از سد سختیهای پیشرو بهراحتی عبور کنیم.
باتوجه به اینکه تولیدات و محصولات شرکت شما در زمینه دانشبنیان است، این تولیدات چه مزیتی نسبت به خارجیها دارد؟
بهطور مثال، دستگاه سیستم بازتوانی قلبی را زمانی که ما تولید کردیم در دنیا تعداد تولیدکنندگان این سیستم انگشتشمار بوده و هست یا دستگاه الکتروشوک که امسال به تکنولوژی تولید انبوه آن دست پیدا کردیم هنوز برای کشورهای پیشرفته و روز دنیا یک مزیت رقابتی و استراتژیک در حوزه تجهیزات پزشکی محسوب میشود. البته در این میان ما یک کار ویژه و بزرگ هم انجام دادهایم که توانستهایم این سیستمها و دستگاهها را باتوجه به نیاز بدن و ساختار بومی مردم خودمان تهیه و تولید کنیم که البته از همان تکنولوژی روز دنیا نیز پیروی میکند.
محصولات و تجهیزات تولیدی شما رابطه مستقیمی با جان آدمها دارد. برای در امان ماندن افراد از هرگونه خطای احتمالی چه راهکارهایی را به اجرا درمیآورید؟
این موضوع مهمترین بخش کار ماست. ما برای این اصل، بهقدری حساسیت داریم که شاید از نگاه برخی تا این اندازه وسواس باعث کند شدن روند کاری شرکت شود، اما هرگز از کنار آن بهراحتی عبور نکرده و نخواهیم کرد. در شرکت ما برای تولید هر محصول پزشکی، باید چندین مجوز مختلف و متعدد از وزارتخانههای بهداشت و صمت دریافت کنیم که در این راه آزمایشها و نتایج بهدست آمده چندبار مورد بازبینی و بررسی قرار میگیرند. تازه بعد از تأیید وزارتهای بهداشت و صمت مبنی بر ایمن بودن محصول نهایی، مرحله تأیید نهایی در خود شرکت آغاز میشود؛ هرچند که ما قبل از درخواست برای مجوز تولید همه این موارد را بررسی کردهایم، اما باز هم یک مرحله چک نهایی وجود دارد که دوباره تمام جوانب و ارزیابیهای بالینی را بررسی میکنیم. شاید جالب باشد که بدانید ما برای چندین محصول مجوز تولید داریم، اما هنوز در بخش تأیید نهایی خود شرکت مجوز تولید را صادر نکردهایم و در حال تستهای متعدد کلینیکال در شرایط مختلف هستیم.
به اعتقاد تولیدکنندگان، مسیر تولید در کشور ما با پستی و بلندیهایی همراه است. شما بهعنوان یک جوان چطور این مسیر را گذراندهاید؟
در کشور ما قوانین برای تولید کاملا شفاف و روشن است و شاید از بسیاری کشورها هم در این زمینه بهروزتر باشیم، اما بزرگترین مشکلی که در این زمینه با آن روبهرو هستیم، کارگزارانی هستند که در این مسیر قرار دارند. ما برای تولیدات و تجهیزاتمان هدفگذاری کردهایم و براساس آن در حال پیشروی هستیم، اما متأسفانه بهدلیل مشکلاتی که برخی از این کارگزاران با بوروکراسیهای غیرضروری ایجاد میکنند سختیهای مسیر چندبرابر و گاهی باعث ناراحتی و دلسردی ما میشود. باتوجه به اینکه من، دبیر انجمن تولیدکنندگان هم هستم، درباره این مسیر تولید و آسیبهایی که بر سر راه آن وجود دارد، مطالعات زیادی انجام دادهام و بسیاری از مشکلات را آسیبشناسی کردهام که متأسفانه در بیشتر موارد این مشکلات به سازمانهایی برمیگردد که حاضر نیستند وظایف ذاتی خودشان را بهدرستی انجام بدهند. من در دیداری هم که با مقام معظم رهبری داشتم، این موارد را بیان کردم که خوشبختانه توجه ویژهای از سمت ایشان شده است.
در این مسیر چطور توانستید بین تحصیل و کار همزمان نظم برقرار کنید تا دچار چالش نشوید؟
در سال 1384و همزمان با دوره کارشناسی این شرکت را تاسیس کردم و در کنار همه برنامههایی که داشتم تحصیل را رها نکردم. لیسانس مدیریت بازرگانی، لیسانس برق الکترونیک، لیسانس مهندسی پزشکی و کارشناسیارشد بازرگانی بینالملل مدارک رسمی دانشگاهی من است و البته به همه اینها مادر و همسر بودن را هم اضافه کنید. من این رشتهها و مدارک تحصیلی را متناسب با کار و شرایطی که پیش میآمد، کسب کردم. شرکت ما همانطور که عرض کردم علاوه بر تولید محصولات پزشکی، صادرکننده این تجهیزات هم هست و این موضوع به علم و دانش تخصصی نیاز دارد. همیشه سعی کردم اول دانش یک کار را کسب کنم و بعد وارد آن حوزه شوم تا آزمون و خطا را در کاری که میکنم به حداقل برسانم.
در صحبتتان به نقشهای مادری و همسری اشاره کردید. خانواده در دستیابی به موفقیت شما چه نقشی داشته است؟
به خانوادهای که دارم افتخار میکنم. قطعا حمایتهای آنها از همان روزهای اولی که پا در این عرصه گذاشتم همراه من بوده و هست. در اوایل راه که ازدواج نکرده بودم، پدر و مادرم بسیار پشتیبانم بودند و بعد از ازدواج هم همسرم همیشه کنارم بوده است. البته من هم سعی کردهام خودم را وقف کار و شرکت نکنم و برای زندگی شخصی هم برنامه و زمان مناسب و لازم را بگذارم؛ بهویژه از زمانی که فرزندم وارد زندگی ما شد، این وظیفه برای من بیشتر از قبل مورد اهمیت قرار گرفت. در این میان همیشه تنها نگرانی خانواده و همسرم فشارهای کاری و سلامتی من بوده و غیر از این در هیچ موردی این پشتوانه از من دریغ نشده است.
در مسیری که پشت سر گذاشتهاید، برایتان پیش آمده خسته و دلسرد شده و به مهاجرت از کشور فکر کرده باشید؟
صادقانه اگر بگویم، بله. بارها و در شرایط مختلف هم به این موضوع فکر کردهام و هم پیشنهادهایی به من شده است، اما هرچه فکر میکنم و جلو میروم، میبینم من آدم مهاجرت و زندگی در غربت نیستم. من همیشه زمانی به کشورهای دیگر فکر میکنم که بخواهم با آنها تعامل برقرار کنم و به قولی پایگاه در وطنم باشد و فقط برای تعامل کاری و تجاری با آنها در ارتباط باشم. وقتی بهراحتی میتوانیم در نمایشگاههای خارجی شرکت کنیم و این دستاوردها را به رخ آنها بکشیم و وارد تجارت مستقیم شویم، چرا باید به مهاجرت فکر کنم؟ در10سال گذشته شرکت ما در بسیاری از زمینهها در دنیا پیشرو بوده و این افتخاری است برای من و کشورم و هرچه جلوتر میرویم، بهدنبال محکم کردن و تثبیت پایههای بنیادی کشور در زمینه تجهیزات پزشکی و وابسته کردن دیگر کشورها به این دستاوردها و تولیدات هستیم. برای من مهاجرت یعنی بالابردن کیفیت و کمیت کالا و صادرات آنها از منابع داخلی کشور در روابط بینالمللی مستمر که باعث تعاملهای پایدار و سودآور میشود.