دستانی که امید میدوزند
خیر و برکت عروسکهای پری خانم به کودکان کار هم رسیده است
سمیرا باباجانپور-روزنامهنگار
قصه پارچههای رنگارنگ برتن عروسکهای کوچک و بزرگ را زنی برایمان تعریف میکند که با حرفه عروسکسازی توانسته هم حال خودش را خوش کند و هم موجبات شادی و آرامش دیگران را فراهم سازد. پری رستمی، خالق ۳هزار عروسک پارچهای است؛ عروسکهایی که ۷سال است همه زندگی او شدهاند. یک کارگاه کوچک در قسمتی از خانه ساده و بیریای بانوی ۵۶ ساله بهاندازه یک تولیدی بزرگ توانسته کارآفرینی کند. کارگاه کوچکی که خانه امید زنانی شده است که از بد روزگار گرفتار مشکلات اقتصادی شدهاند و مجبورند خودشان چرخ زندگی را بچرخانند.
پری رستمی سراسر شور است و شوق. همین شور و هیجان باعث شده است تا ۷سال بهطور مستمر حرفه عروسکسازی را دنبال کند. عروسکهایی که نهتنها در مراکز گردشگری پایتخت پرفروش و پرطرفدار هستند، بلکه تا خارج از کشور هم رفتهاند و مهمان خانههای بیشماری شدهاند.
رستمی حرف هایش را از روزهایی شروع میکند که با عروسکهایش پشت در بیمارستانها میایستاده تا بتواند آنها را به کادر درمان و بیماران کرونایی بستریشده هدیه دهد. خودش میگوید: «۵۰سالم بود که در رشته مددکاری اجتماعی وارد دانشگاه شدم. سالها بهطور خودجوش درزمینه کمک به خانوادههایی که دچار آسیبهای اجتماعی شدهاند فعالیت کردم. دوست داشتم توانمندیهایم در ارتباط گرفتن با خانوادهها علمی و حرفهایتر باشد. از طرفی خوب میدانستم که نشستن پای درددل خانوادهها و انجام یکسری فعالیت عامالمنفعه نمیتواند برایم راضیکننده باشد. از آنجا که در هنر خیاطی تبحر داشتم تصمیم گرفتم از این طریق کارآفرینی کنم.»
عروسکهای نانآور
گلبهار، قلی، صنم و بسیاری دیگر از عروسکهای پریخانم، فرشتههای امید خانوادههای زیادی شدهاند. به قول خودش اینها تنها یک عروسک نیستند: «با حداقلترین وسایل شما میتوانید عروسک پارچهای بسازید. هزینه کم برای تولید، حرف اول را در کارآفرینی میزند. از طرفی برای آموزش هیچگاه دستمزد نگرفتهام. سعی کردهام به خانمهای علاقهمند و نیازمند حرفه عروسکسازی را آموزش دهم. به قولی ماهیگیری را یاد دادم تا روی پای خودشان بایستند.»
دورهمی خانوادگی با نخ و پارچه
از نژاد بختیاری است. برای همین به فرهنگ و سنت اصیل ایرانی غیرت دارد. این را میشود در چهره عروسکهایش دید؛ عروسکهایی ساده که حرفهای زیادی برای روایت دارند. او پایبند خانواده است و این تعصب را اینگونه توضیح میدهد: «مادربزرگ و پدربزرگ، پدر و مادر حرف اول را در خلق عروسکهایم میزنند. سعی میکنم با عروسکهایم راوی کانون گرم خانواده باشم.»
سخاوت دوستان و همسایه
کیسههای تکهپارچههای رنگارنگ از همهجا برای این بانوی هنرمند ارسال میشود. این سخاوت ناشی از حسنرفتاری است که سالها در قبال دوست، آشنا و همسایه داشته است. پری رستمی میگوید: «دوستان و آشنایان زیادی را میشناسم که خیاط هستند یا در تولیدی کار میکنند. از آنجا که خیاطی بلد هستم بیشتر اوقات برای کمک به آنها میروم. معتقدم باید زکات هنرم را بدهم برای همین به این کار اصرار دارم. همین موضوع باعث شده تا آنها هم بیمنت و از روی حسننیت تکهپارچههایشان را در رنگها و اندازههای مختلف برایم بفرستند. زندگی من با پارچه معنا پیدا میکند و هر تکه پارچه برایم گنج است. همسایهها هم هوایم را دارند و برایم پارچه میفرستند. از کوچکترین پارچه عروسک بندانگشتی درست میکنم. هیچچیزی را دور نمیاندازم.»
لبخند شیرین دخترکان
خلاقیت او در استفاده از مواد بازیافتی و تبدیلش به یک اثر هنری باعث شد تا از سال۱۳۹۰ تا۱۳۹۴ در جشنواره «بهترینها از دورریختنیها» که به همت شهرداری برگزارشده بود، بهعنوان مربی حضورداشته باشد. او میگوید: «از میان همه هنرجویانی که به آنها آموزش دادهام آموزش به کودکان کار برایم حس و حال دیگری داشت. دخترکانی که با دستان خسته و کوچکشان با شور و عشق عروسک میساختند و باذوق به همدیگر نشان میدادند.»
مکث
بانوی امید و زندگی
زهرا بامزد، از دوستان این هنرمند کارآفرین برای عروسکهای دستساز دوستش احترام زیادی قائل است. او از هر نمونه عروسک که پری رستمی آماده میکند یک نمونه را نگهداری کرده است. بامزد میگوید: «اگرچه این عروسکها رنگ و لعاب عروسکهای فانتزی را ندارند ولی سراسر عشقی هستند که بانو رستمی در وجود این عروسک ها دمیده است. سالهاست از نزدیک شاهد فعالیتهای این بانوی نیکاندیش هستم. او با کسبوکار کوچکش بسیاری را وارد حرفه عروسکسازی کرده است. بانوانی که روزی در کنار او رایگان آموزشدیدهاند امروز برای خودشان تولیدی راهانداختهاند و موفق شدهاند. صدای چرخ خیاطی کارگاه کوچک پریخانم صدای زندگی و امید است.»