عبور سرخوشانه از اندوه عشق
گفتوگو با لیلا کردبچه، شاعر شایسته تقدیر جشنواره شعر فجر و کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
علیالله سلیمی-روزنامهنگار
لیلا کردبچه از شاعران نامآشنای معاصر است که امسال با مجموعه شعر «میان جیوه و اندوه» در جشنوارههای ادبی خوش درخشید. این مجموعه که در هفدهمین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر بهعنوان اثر شایسته تقدیر در بخش شعر نو برگزیده شد، بهتازگی در چهلمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران هم انتخاب و تقدیر شد. لیلا کردبچه متولد سال1359 در تهران است. زمینه شعری او شعر نو و شعر سپید است. علاوه بر شعر، وی بهعنوان پژوهشگر ادبیات مطرح بوده و مقالههای متعددی در نقد و تحلیل شعر نوشته است. کردبچه دانشآموخته دوره دکترای رشته زبان و ادبیات فارسی در گرایش «ادبیات معاصر» از دانشگاه اصفهان است. از کتابهای شاخص وی در بخش شعر میتوان به «آواز کرگدن» و «میان جیوه و اندوه» اشاره کرد. کتاب 3جلدی «زبان شعر امروز» هم از آثار شاخص وی در بخش پژوهش است. با لیلا کردبچه درباره کتاب «میان جیوه و اندوه»، جشنوارههای ادبی و نگاهش به دنیای شعر و ادبیات گفتوگو کردهایم.
کتاب «میان جیوه و اندوه» شما امسال در 2رویداد بزرگ ادبی (هفدهمین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر و همچنین چهلمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران) بهعنوان اثر شایسته تقدیر انتخاب و معرفی شد. درباره ویژگیهای این مجموعه شعر تازه خود بگویید.
در این مجموعه شعر 100صفحهای، 48عنوان شعر نو ارائه شده و سال1400 توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. این کتاب، مجموعهای عاشقانه است که نگاه تازهای به مقوله احساس و عواطف عاشقانه دارد. من پیش از این هم تجربه سرودن شعرهای عاشقانه را داشتم، اما این مجموعه نسبت به بقیه آثارم کاملا متفاوت است و از دریچه تازهای به موضوع عشق نگاه میکند.
ویژگی اصلی این مجموعه نسبت به کتاب قبلی شما که با عنوان «آواز کرگدن» منتشر شد، در چه مواردی خلاصه میشود؟
کتاب «آواز کرگدن» رویکرد کاملا متفاوتی نسبت به این مجموعه داشت. در شعرهای مجموعه «آواز کرگدن»، ساختار اثر بر سایر جنبههای آن غلبه داشت؛ درحالیکه در کتاب حاضر، «میان جیوه و اندوه» احساس و عواطف شاعرانه پررنگ است و حرف اول را میزند. به بیان دیگر، کتاب قبلی تکنیکیتر بود و نگاه اجتماعی و فلسفی داشت، اما کتاب جدید احساسیتر است و حسهای عاطفی مخاطب را تحتتأثیر قرار میدهد.
فکر میکنید با این تغییر رویکرد در 2مجموعه اخیرتان، مخاطبان آثار شما هم احتمال دارد تغییر کنند؟
طبعا نوع مخاطبان را شاعر انتخاب نمیکند، اما طبیعی است که هر نگاهی مخاطبان خاص خود را داشته باشد. با این حال، فکر میکنم شعرهای کتاب آواز کرگدن به لحاظ مضامین اجتماعی و فلسفی که داشت، مخاطبانی با سن بالاتر را میطلبید، اما شعرهای کتاب جدیدم، «میان جیوه و اندوه» بهدلیل مضامین احساسی و عاشقانهای که دارد، مخاطبان جوانتر را بیشتر جذب میکند.
در اشعار عاشقانه رویکردهای مضمونی متفاوتی مانند انتظار، فراق، دلشکستگی و حتی امید و سرخوشی میتواند غالب باشد. در شعرهای کتاب «میان جیوه و اندوه» کدامیک از این مضامین درونی غالب است؟
با توجه به اینکه همه شعرهای عاشقانه، جنبه فراقی هم دارند و این دو مقوله در این اشعار ارتباط تنگاتنگی با هم پیدا میکنند، اما در شعرهای کتاب «میان جیوه و اندوه» نوعی سرخوشی هم نسبت به اندوه وجود دارد. تعبیرپذیرفتن شادمانه اندوه عشق، فضای مفهومی شعرهای این کتاب را بهتر میرساند. در کلیت این مجموعه، فضای بین خیال و واقعیت مشهود و قابل حس است. راوی شعرهای این کتاب، در یک فضای معلق بین خیال و واقعیت در نوسان است و تا آن اندوه عشق میخواهد راوی را آزار بدهد، او با خیالپردازی تعادل خود را حفظ میکند؛ یعنی تصور و خیال به کمکش میآید تا از فضای دلگیر اندوه عشق عبور کند. به بیان دیگر، ساختار روایی بیشتر اشعار کتاب «میان جیوه و اندوه» نوسانی شاعرانه بین خیال و واقعیت است و همین ویژگی شخصیت راوی شعرها را به 2قسمت تقسیم کرده است؛ زنی اندوهگین که حسرت داشتن کسی را دارد و زنی شادمان که با تصور داشتن کسی زندگی میکند و این دوشخصیتی بودن راوی، در برخی شعرهای این مجموعه بهطور واضح خودش را به خواننده نشان میدهد.
کتاب شما امسال در شعر نوی هفدهمین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر و همچنین چهلمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران انتخاب و معرفی شده است. جایگاه این قالب شعری را در ادبیات معاصر ایران چگونه میبینید؟
خیلیها فکر میکنند چون شعر نو دیگر قیدوبندهای عروض و قافیه را کنار گذاشته، سختگیری چندانی ندارد و گفتنش آسان است، اما واقعیت این است که قضیه کاملا برعکس است؛ هر چند که قید و بندهای عروض و قافیه از این نوع شعر کنار رفته، اما قیدوبندهای سفت و سختی جای آن را گرفته که بهمراتب دشوارتر است. منظورم قیدوبندها در بخش ساختار است که دشوارهای خاص خود را دارد و بسیاری از آنها در غزل مطرح نیست. من معتقدم در شعرنو به تعداد شعرهای خوب، ساختار داریم. در شعرنو حتما باید حرفی برای گفتن وجود داشته باشد و این حرف، شاکله متفاوتی هم داشته باشد.
هر سال رویدادهای ادبی بزرگی مانند جشنواره شعر فجر و انتخاب کتاب سال برگزار و آثاری بهعنوان اثر برتر انتخاب و معرفی میشود. بهنظر شما، این جشنوارههای ادبی در سرنوشت یک کتاب چقدر میتوانند مؤثر باشند؟
در بخش شعر، جوایز ادبی متأسفانه تأثیر چندانی بر سرنوشت یک اثر ندارند؛ یعنی باعث نمیشوند که اثری در حوزه شعر بعد از انتخاب شدن در یک جشنواره ادبی به یکباره در بازار کتاب مورد توجه قرار گیرد و بارها تجدیدچاپ شود؛ درحالیکه انتظارها از یک جایزه ادبی این است که تأثیری بر سرنوشت یک کتاب برگزیده داشته باشد. حالا در بخشهای دیگر، مثل حوزه داستان و رمان شاید شرایط متفاوت باشد و بعد از انتخاب و معرفی یک اثر داستانی در یک جشنواره ادبی مثل جایزه جلال آلاحمد، استقبال از آن اثر در بین مخاطبان بیشتر شود، اما در بخش شعر مطلقا اینگونه نیست. البته این موضوع دلایل گوناگونی دارد که یکی از آنها، استقبال سرد مخاطبان از کتاب شعر در سالهای اخیر و شرایط فعلی است.
برخورد ناشران با کتابهای شعر چگونه است. آیا آنها هم برخورد سردی با کتابهای شعر دارند؟
بله، متأسفانه ناشران هم در سالهای اخیر برخورد مناسبی با مجموعههای شعر ندارند. میتوانم با قاطعیت بگویم که تقریبا تمام ناشران چاپ کتاب شعر را تعطیل کردهاند. چند ناشری هم که تحمل میکردند و سالی 4-3 کتاب شعر چاپ میکردند این بخش را تعطیل کرده و دیگر کتاب شعر چاپ نمیکنند. در بهوجودآمدن این وضعیت، چند عامل را میتوان مؤثر دانست که مهمترین آنها، شرایط اقتصادی است. البته بیاعتمادی مخاطب به شعر در سالهای اخیر را هم میتوان در این قضیه مؤثر دانست، ولی در مجموع، حالِ کتابهای شعر در بازار کتاب خوب نیست.