گروگانگیری با اخبار حاشیهای
محسن مهدیان؛ مدیرعامل
کسی هست خبر خانم معلم قائمشهری و خبر کشف حجاب نامزد نظام مهندسی را نشنیده باشد؟
درست یا غلط محتوای این اخبار بماند. از واکنش مسئولان نیز عبور کنیم. اما به واقع چه بر سر خود و افکارعمومی با این اخبار میآوریم؟
از این دو خبر بگذریم؛ از مهمترین دستاوردهای سفر دوروزه آقای رئیسجمهور به چین چه میدانیم؟ از تولید مشترک هواپیما با چین باخبر شدیم؟ از امضای سند 3.5میلیاردی سرمایهگذاری صنعتی چه؟ از توافق 12میلیارد دلاری در صنعت حملونقل و ساخت خودرو چطور؟ از بسته 40میلیارد دلاری در صنعت نفت خبر گرفتیم؟
مشکل کجاست؟
قدیم اتاقهای شیشهای رسانهها محل تشکیل شورایی بود تا ضرایب اخبار را تعیین کنند. کدام خبر تیتر یک شود و کدام تیتر دوم و کدام گوشوارهها و... . به این فهم، مهمترین ویژگی سردبیر یک رسانه، ضریبدهی اخبار است.
اما امروز ضرایب اخبار را شبکههای اجتماعی تعیین میکنند. کدام بیشتر لایک خورده، بیشتر به اشتراک گذاشته شده و بیشتر واکنش گرفته است. اما آیا هر خبری بیشتر دست بهدست شد یعنی مهمتر است؟
ثمره این ضرایب غیرواقعی چیست؟
اول مسئلهسازی برای مسئولان و ورود آنها به چرخه باطل واکنشهای شتابزده است؛ یکبار خانم معلم اخراج و یکبار مورد پادرمیانی و یکبار گذشت و... .
مهمتر از این افکار عمومی است که ضرر میکند و از اخبار اصلی فاصله میگیرد. ما کمکم گرفتار یک بیخبری مدرن شدهایم. بیخبری ناشی از شبکهها. همه میدانند و نمیدانند. باخبرند و بیخبر. به واقع فکر میکنند میدانند و باخبرند. مخاطب در گروگان اخبار حاشیهای و بیثمر است.
اساسا چرا باید خبر یک کلاس درس، مدیر و مسئول و امام جمعه و استاندار را بهخط کند؟ اساسا این خبر چه نسبتی از واقعیت مدارس ما دارد؟ چرا فکر کردیم خطای خانم معلم آنقدر بزرگ است که لازم است همه مسئولان شهر درگیر شوند؟
مسئله این مصداق مشخص نیست. مسئله دوران بیخبری جدید است که کمکم در حال شکلگیری است. وقتی افکار عمومی را از اخبار اصلی دور نگه داشتیم و درگیر حواشی و اخبار زرد و بیثمر کردیم طبیعی است که رسانه دشمن رهزن ذهنهای بیخبر میشود. چنانچه جنونوار مینویسند کیش و دریای خزر را به چین فروختند و ایران طی یک قرارداد 25ساله مستعمره چین شد و عدهای چنان مسخ میشوند که علیه این خبر اعتراض خیابانی به راه میاندازند. این ثمره عصر بیخبری است.
نسبت به پرسش ذهن مخاطب در هر سطحی سکوت نکنیم و پاسخگو باشیم. اما مراقبت کنیم هیجان اخبار حاشیهای، مسئولان و رسانههای مرجع را به گروگان نبرد و به انفعال نکشد.