• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
شنبه 2 دی 1396
کد مطلب : 1857
+
-

«تهران، غیررسمی» روایت نادیده‌ها

گپ وگفتی با یوریک کریم‌مسیحی درباره عکاسی، سینما و نوشتن

«تهران، غیررسمی» روایت نادیده‌ها

مرتضی کاردر/ خبرنگار:

یوریک کریم مسیحی یکی از فعال‌ترین هنرمندان مسیحی ایران است. در سال‌های گذشته کتاب‌های بسیاری از او منتشر شده است که بیشترشان نسبتی با عکس و سینما داشته‌اند. «عکس و دیدن عکس»، ‌«نگاهم کن خیالم‌کن»،  «در جهت عکس» و «اول شخص مفرد» که مجموعه تأملات اوست درباره عکس و عکاسی و نیز عکس‌نوشت‌هایی است که به شرح و تبیین عکس می‌پردازند. نمونه‌ای از تأملات یک عکاس ایرانی درباره عکس که می‌تواند برای بسیاری از عکاسان راهگشا باشد و افق‌های تازه‌ای را پیش رویشان بگشاید. علاوه بر این، او در دو جلد کتاب «شب سپیده می‌زند» با استفاده از عکس‌های سینما مروری بر فیلم‌های محبوبش از تاریخ سینما نیز کرده است. یوریک داستان‌نویس نیز هست و کتاب‌های «طبقه همکف»، ‌«رویا، ‌ خاطره،  ‌شادی و دیگران»، «صد میدان» و«‌نفس عمیق» از او منتشر شده است. این روزها نمایشگاهی از عکس‌های او با عنوان «تهران؛ غیررسمی» در گالری دنا برپاست. عکس‌هایی که روایتی متفاوت از تهران در سال‌های گذشته به‌دست می‌دهد. در آستانه سال نو مسیحی به سراغ این هنرمند مسیحی کشورمان رفتیم تا حرف‌های او را درباره نمایشگاه تازه‌اش بشنویم.

 

آقای کریم مسیحی، ‌اسم نمایشگاهتان «تهران؛ غیررسمی» است اما عکس‌هایش چندان هم غیررسمی نیست؟! همه عکس‌های نمایشگاه برای سال‌های دهه70 است. من در این عکس‌ها بیشتر وجه زندگی روزمره مردم تهران مدنظرم بوده است. وجهی که شاید در روایت‌های رسمی کمتر به آن پرداخته می‌شود و رسانه‌ها کمتر به آن توجه می‌کنند. تصویری که رسانه‌ها ارائه می‌دهند تصویری رسمی است. اما عکس‌های من عکس‌هایی است مثل بازی بچه‌ها روی تپه‌ها یا آلودگی هوا،  یا ساختمان‌هایی که سربرمی‌آورند و مادر و کودکی که از خط بی‌آرتی می‌گذرند؛ عکس‌هایی که نمونه‌های آن را کمتر در رسانه‌های رسمی می‌بینیم. برای همین من اسم نمایشگاه را «تهران؛ غیررسمی» گذاشته‌ام.

در سال‌های اخیر بیشتر کتاب‌هایی که از شما منتشر شده،  تأملاتی است درباره عکس و عکاسی. این عکس‌ها چه نسبتی با نوشته‌های شما درباره عکاسی دارند؟  حقیقتش من اول عکاسی می‌کردم و بعد شروع کردم به نوشتن درباره عکاسی. منتها نحوه انتشار این دو بر عکس بوده است. یعنی اول نوشته‌های من درباره عکاسی منتشر شد،  ‌بعد عکس‌هایم. من تلاش کرده‌ام عکس‌هایم نمونه عملی دیدگاه‌هایم درباره عکاسی باشد. 

نوع نوشتن شما درباره عکاسی تأثیر زیادی بر نسل جدید عکاسان گذاشت و سبب شد تا عکاسان جوان ایرانی در کنار عکاسی،  درباره آن نیز تأمل کنند و نوشته‌های بسیاری به سبک نوشته‌های شما خلق شد. خودتان هیچ‌وقت متوجه این تأثیر بوده‌اید؟  حقیقتش خیلی پیگیر آن نبوده‌ام اما گاهی بعضی اتفاق‌ها آن‌قدر زیاد است که شما حتی اگر نخواهید پیگیر آن باشید هم با آن مواجه می‌شوید. در همین نمایشگاه نیز با عکاسان جوان‌تری مواجه شدم که بیشتر از طریق نوشته‌هایم مرا می‌شناختند و حالا آمده بودند تا عکس‌هایم را ببینند. تکنولوژی این‌قدر عکاسی را آسان کرده است که خیلی از این جوان‌ها به آنچه در عکاسی می‌خواستند رسیده‌اند. بعد به سراغ کتاب‌هایی مثل کتاب‌های من می‌روند تا شاید چیزهای تازه‌ای درباره عکاسی به‌دست بیاورند.تأثیراتی که می‌گویید،  بدون اینکه بخواهم آنها را ارزشگذاری کنم،  به مرور زمان سبب شکل‌گیری یک جریان نوشتن درباره عکس و تغییر نگاه به عکس و عکاسی می‌شود.

مجموعه کتاب‌های دیگری که از شما منتشر شده،  نوشته‌هایی است درباره عکس‌هایی از فیلم‌های محبوبتان در تاریخ سینما. این نوشته‌ها از کجا شکل گرفت و تا کی ادامه خواهد داشت؟  علاقه اصلی من فیلمسازی بوده و هست. من دوست داشتم فیلمساز شوم. اما وقتی شرایط برای فیلمسازی‌ام فراهم نشد به سراغ نوشتن درباره فیلم‌ها رفتم. نوشتن درباره فیلم‌ها در حقیقت مجموعه‌ای از علاقه‌های اصلی من بود،  کاری که هم سینماست،  هم ادبیات،  ‌هم عکاسی. این نوشته‌ها را از آغاز تاریخ سینما شروع کرده‌ام و تا سال‌ 2014هم آن را ادامه داده‌ام اما شاید بگذارم کمی زمان بگذرد تا جلد سوم این نوشته‌ها را منتشر کنم.

قصد ندارید که این کار را درباره فیلم‌های ایرانی هم انجام دهید؟ حقیقتش تصمیم دارم که ابتدا این کارها را درباره عکس‌های ایرانی انجام دهم. در سال‌های گذشته نوشته‌هایی از من درباره عکاسان ایرانی مثل کاوه گلستان یا آلفرد یعقوب‌زاده در مجله «حرفه هنرمند» منتشر شد. شاید مجموعه این‌ نوشته‌ها را تبدیل به کتاب کنم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید