نقزدن از عادتی فردی تا فرهنگی جمعی
یکی از ویژگیهایی که ما ایرانیها بهواسطه آن در کنار سایر ویژگیهایمان ازجمله مهماننوازی، تعارفیبودن، گشادهدستی و شجاعت شهرت داریم، ویژگی مدارا کردن و سازگاری است؛ ویژگی خوشایندی که مدتهاست جایش را به نقزدن و شکایتکردنهای همیشگی از سطح فردی تا فرافردی داده است؛ نقزدن با خود، در خانه، تاکسی، محل کار، مهمانیها و دورهمیها و خیلی فضاها و محیطهای عمومی مرتبط و غیرمرتبط دیگر. نقزدنهای مداومی که واضح است اگر سازوکار درستی داشتند باید بعد از مدتی به اصلاح یا تغییر رویه منجر میشدند اما واقعیت این است که تاکنون از میزان آنها کاسته نشده که هیچ، تازه در اغلب حوزههای اجتماعی و فرهنگی شدت و فزونی نیز یافتهاند؛ بهطوری که این رفتار فردی به فرهنگ اجتماعی متداولی تبدیل شده که به باور برخی، اعتقاد به آن یا انجام آن از نشانههای روشنفکری اجتماعی و سیاسی محسوب میشود! حال، سؤال اینجاست که نقزدن از کی و کجا به کنش اجتماعی غالب در میان ما ایرانیها تبدیل شد؟ اصلاً اگر قرار است با نقزدن به شرایط بهتری دست پیدا کنیم، چرا تاکنون این شرایط بهتر حاصل نشده؟ راستش نمیتوان تاریخ دقیقی از زمان شکلگیری ویژگی و عادت نقزدن میان ایرانیها بهعنوان یک رفتار اجتماعی فراگیر ارائه داد. آن هم به این علت مهم که بسیاری از متغیرهای اجتماعی و فرهنگی، قابل رویت یا پردازش و بررسیهای آزمایشگاهی نیستند. برخی از این متغیرها ازجمله پدیدههای اجتماعی هستند که در گذر زمان و تحتتأثیر مجموعهای از سایر علل پدید میآیند. اگر بروز شرایط نابرابر اجتماعی را یکی از مهمترین علل نقزدنهای فردی و فرافردی درنظر بگیریم و تحلیل آن را به مجالی دیگر موکول کنیم، یکی از نخستین علل پدیدآورنده ویژگی نقزدن اجتماعی، به زعم روانشناسان، «منیت» افراطی یا «خودمرکزبینی» افراد است؛ بدان معنا که نقزدن رفتاری معطوف به دیگران است؛ یعنی در اغلب موارد، فرد نسبت به دیگران (حقیقی یا حقوقی) اعتراض دارد و هرگز رفتارهای خود را مشمول نقزدن و اعتراض نمیداند. او همیشه خود را در جایگاه یک قربانی میبیند که دیگران مانع از دستیابی آمال و آرزوهای کوچک و بزرگ او شدهاند! علت دیگر از این مجموعه پدیدآورنده ویژگی نقزدن جمعی را شاید بتوان بر حالات روحی و شخصیتی افراد معطوف دانست. افراد در کشاکش زندگی خود در مواجهه با بسیاری از مسائل متنوع، آستانه تحمل متغیری خواهند یافت که این آستانه متغیر (مستقیم و غیرمستقیم) بر بروز برخی رفتارها مانند نقزدن بهعنوان سازوکاری برای تخلیه روانی، اثرگذار خواهد بود. تکرار اینگونه رفتارها به مرور زمان و درصورت عدمپاسخگویی از سوی نهادهایی مانند خانواده و جامعه به یک رفتار جمعی و اجتماعی تبدیل خواهد شد. رویه تبدیل یک رفتار فردی به رفتار جمعی در مورد نقزدن با سرعت بیشتری همراه است، چرا که نقزدن هم رفتاری تعاملی و دوسویه است و هم به نوبهخود آداب و مناسکی دارد. در یک جمع اگر کسی شروع به نقزدن و اعلام نارضایتی از موضوعی مشترک کند، کنش او به واکنش از سوی دیگران حاضر در جمع تغییر شکل میدهد و پاسکاریهای رفتاری نقزدن آغاز میشود تا جایی که بهانههای افراد حاضر در جمع در سایه بهانه نقزدن فرد نخست، فرصت ظهور مییابند.
یکی دیگر از علل مؤثر در شکلگیری نقزدنهای اجتماعی، خود فرد نقزننده است. این افراد خواسته یا ناخواسته خودشان گرفتار کجرویهایی حداقل در همان حوزهای که در آن نق میزنند، هستند که با هدف رهایی از فشار ناشی از نارضایتی انجام میشود. بهعنوان مثال، راننده تاکسی، همیشه به جان مسافران روزانه خود نق میزند که آقا، کجای کارید! فلان مدیر بهمان سازمان، اختلاس کرده است آن هم میلیارد دلاری! کمی بعد همان راننده تاکسی، طلب کرایهای بیشتر از نرخ مصوب شورای شهر از مسافر خود میکند! علت دیگر رواج نقزدن جمعی به جای نقد و گلایههای سازنده، مسلطنبودن بر سواد رسانه و شبکههای مجازی است. افراد بعد از فراغت از کار روزانه، در شبکههای مجازی سرگرم گذران اوقات خود میشوند؛ شبکههایی که هویت واقعی در آنها جایگاهی ندارند و جریانسازی، ازجمله مهمترین خاصیت آنها به شمار میآید؛ جریانسازیهایی که اگر پای سواد رسانه در میان نباشد، مخاطب، در هرج و مرج اظهارنظرهای اصولی و غیراصولی به بیراهه کشانده میشود و با قدرتی که این شبکههای هزار تو در ایجاد یک رفتار اجتماعی یا مد دارند میتوانند آشفتگی فرهنگی پدید آورند و امید را تهدید کنند؛ بهطوری که هماکنون شاهد هستیم یکی از کارکردهای مهم نقزدن عمومی، فارغ از طرح مشکل، ابراز نارضایتی عموم و درخواست راهحل، «تفریح» و «سرگرمی» است! در کنار علل ذکرشده که بخشی از آنها به خلأ آموزش رسمی و غیررسمی حوزه فرهنگی بازمیگردد، عدمارتقای مفاهیم مدنی نیز میتواند یکی از علل شکلگیری نقزدن به مثابه یک رفتار اجتماعی درنظر گرفته شود. به بیانی سادهتر، نقزدن اگر در جایگاه اعتراض واقع شود باید منطبق بر ملزومات یک حرکت مدنی یا هنجارهای مورد تأیید جامعه باشد؛ نه به کسی آسیب مادی و معنوی وارد کند و نه آنقدر محدود و خفیف باشد که امیدی به بهبود شرایط در آن نباشد. بنابراین نباید اجازه داد تا نقزدنهای بیاساس فردی به عادتی جمعی تبدیل شود و جایگاه دغدغهمندی اجتماعی و اعتراضهای فرافردی مؤثر را متزلزل کند؛ چراکه با رواج فرهنگ نقزدن به جای اعلام نارضایتی بر پایه ادبیات مطالبهگری، گرهی از مشکلات باز نخواهد شد.