![جدایی بحرین و استیضاح هویدا](/img/newspaper_pages/1401/11-Bahman/18/parvendeh/24-01.jpg)
جدایی بحرین و استیضاح هویدا
هوشنگ طالع، نماینده مجلس ملی در دهه 40 از مخالفتش با جداسازی بحرین از ایران میگوید
![جدایی بحرین و استیضاح هویدا](/img/newspaper_pages/1401/11-Bahman/18/parvendeh/24-01.jpg)
الناز عباسیان-روزنامهنگار
آبان سال13۳۶ بحرین که قرنها تحتحاکمیت ایران بود بهعنوان استان چهاردهم ایران معرفی شد، اما ۱۴سال بعد این استان به دستور محمدرضا پهلوی از کشورمان جدا شد و این اقدام در سکوت رسانهها صورت گرفت. به این ترتیب در دوره بیستودوم مجلس شورای ملی، 2کرسی مجلس بهگونهای نمادین برای بحرین بهعنوان استان چهاردهم در مجلس خالی گذاشته شد. این اتفاق بهدلیل تبعات سیاسی جدی در دوران ما، نیازمند بررسی و تعمق بیشتر و دقیقتر است. به همین مناسبت سراغ هوشنگ طالع، تاریخنگار و نماینده دوره 22مجلس شورای ملی رفتیم؛ کسی که خود از چهرههای برجسته مخالف دولت در مجلس، در مسئله جدایی بحرین بود که در نهایت در سال1349به استیضاح دولت هویدا که خود را مجری اوامر ملوکانه میدانست انجامید. در ادامه بخشهایی از سخنان او را میخوانید.
شاه گفت مروارید و نفت بحرین تمام شده، پس نمیخواهیمش
زمینههای جدایی از حدود سال1345آغاز شد؛ با این توضیح که مسعودی، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات، سفری به شیخنشینهای خلیجفارس میکند و در سلسله مقالاتی به این نتیجه میرسد که نفت بحرین تمامشده و بنابراین ارزشی ندارد! اتفاقاً شاه هم در شهریور 1345به خبرنگار روزنامه گاردین لندن میگوید: «با توجه به اینکه نفت دارد به پایان میرسد و مروارید به پایان رسیده است، بحرین از نظر ما اهمیتی ندارد»! شاه در سال1347به دهلینو میرود و در آنجا در پاسخ به پرسش خبرنگاران درباره مسئله بحرین میگوید: «من میخواهم بگویم که اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند، ما هرگز به زور متوسل نخواهیم شد.»
نقشه آمریکا برای داشتن پایگاه بزرگ دریایی
آمریکاییها هم برای داشتن پایگاه بزرگ دریایی در خلیجفارس در پی تشویق شاه برای تجزیه بحرین بودند. از این رو، شاه در بهمن1348با اسدالله علم، وزیر دربار خود صحبت میکند و یکجا در این گفتوگوها شاه به علم میگوید: «... بهنظر تو در ادامه حل مسئله بحرین، آیا ما به مملکتمان خیانت میکنیم؟» راستی از این گفتوگوها حیران میمانیم! بعد از اینها احزاب دولتی و روزنامههای دولتی این مباحث را ادامه میدهند. تا اینکه در روز نهم فروردین 1349رئیس مجلس شورای ملی، نمایندگان را به یک جلسه فوقالعاده دعوت میکند که من هم جزو نمایندگان مجلس و عضو گروه پارلمانی پانایرانیست مجلس بودم و اردشیر زاهدی گزارش خود را درباره بحرین به مجلس ارائه میدهد.
روزی که در مجلس ملی گریستیم
ما در مجلس یک گروه پارلمانی پنجنفره تشکیل دادیم. در نهمفروردین1349گزارش دولت درباره جدایی بحرین در مجلس ارائه میشود که در آنجا حزب ایراننوین و حزب مردم با آن گزارش دولت در مجلس موافقت و گروه پارلمانی پانایرانیست با این گزارش مخالفت میکنند و در همان روز متن استیضاح دولت را تقدیم رئیس مجلس کرده و در نهایت دولت را بابت اقدام به جدایی بحرین استیضاح میکنند. این نخستینبار بود که پس از 28مرداد1332دولتی از سوی نمایندگان استیضاح میشد که در حقیقت استیضاح از شاه بود بهدلیل اینکه نخستوزیر در این زمان یعنی امیرعباس هویدا میگفت که من مجری اوامر اعلیحضرت هستم! در حقیقت رئیس دولت نبود بلکه کارگزار شاه بود! محسن پزشکپور به نمایندگی از اعضای حزب سخنرانی کرد. مجلس در آن روز در نهم فروردین مثل یک مجلس عزاداری بود؛ در لژ بانوان همه گریه میکردند؛ از نمایندگان مجلس هم چند نفر گریه میکردند؛ یکی از آنها آقای حسین رهنوردی قهرمان وزنهبرداری کشور بود. برخی نمایندهها آدمهای میهن پرستی بودند اما سلطه رژیم خیلی سخت بود؛ اصلاً به فکرشان نمیرسید که بتوانند علیه شاه رأی بدهند! همین آقای هویدا بعداً اعتراض میکند که چرا پیشدستیها را بر سر این نمایندگان نکوبیدید! و چرا اجازه دادید که حرف بزنند! و میگفت به من گزارش کردهاند که یک عدهای اشک تمساح میریختند! عضویت آقای رهنوردی در حزب ایران نوین را هم 6ماه معلق کردند؛ چنین جوی بود. شاه در مسئله جدایی بحرین تحتتأثیر انگلیسیها بود. البته حزب ما هم برای این مخالفت هزینههای زیادی داد.
بایکوت خبریاین جدایی
جامعه را نسبت به این مسئله ناآگاه نگه داشتهبودند؛ موقعی آن جلسه نهم فروردین در مجلس برگزار شد که کشور، دبیرستانها و دانشگاهها در تعطیلات نوروزی بود؛ و حتی همان نشست مجلس هم همانطور که گفتم فوقالعاده بود و مجلس تعطیل بود. دانشگاههایی که میتوانست کانونهای مقاومت باشد تعطیل بود. موقعیت را طوری انتخاب کرده بودند که نتواند بازخورد داشته باشد.
رضا قطبی هم که در آن زمان رئیس تلویزیون بود، تلاش میکرد که این سخنرانیهای مجلس از تلویزیون پخش شود و حتی محرمانه هم به ما اطلاع داد که قرار است در اخبار ساعت9پخش شود، ولی در آخرین لحظه از دربار دستور میدهند که پخش نکنند! چون اگر پخش میشد میتوانست خیزش عمومی را پدید بیاورد. مردم اصلاً خبردار نبودند و ارتباطات امروزی وجود نداشت.
علت سقوط پهلوی بیاعتنایی شاه به تمامیت ارضی ایران
شاه در کودتای 28مرداد، مشروعیت خود را از دست داد و بعد از آن با تجزیه بحرین. ممکن است که جامعه در یک بازه زمانی نسبت به مسئلهای واکنشی نشان ندهد، ولی درون و ناخودآگاه اجتماع این مسائل وجود دارد و در یک لحظه همه اینها زنده میشود. 28مرداد قیام مردم در هم کوبیده شد ولی این مسئله همیشه در ناخودآگاه اجتماع حرکت میکرد. مسئله بحرین هم اینچنین بود.