کسی نداند که فرزند شهید هستید
کتاب «خداحافظ سالار»، به قلم «حمید حسام»، خاطرات «پروانه چراغ نوروزی»، همسر سردار سرلشکر شهید «حاج حسین همدانی»، قافله سالار مدافعان حرم را روایت میکند. کتاب از سال ۹۰ و بحران سوریه و دمشق که در آستانه سقوط قرار داشت آغاز میشود و با بازگشت و تداعی خاطرات دوران کودکی همسر شهید در دهه ۴۰ ادامه مییابد.این کتاب حاصل ۴۴ ساعت مصاحبه با همسر شهید است که نوع روایت داستانی هیچ دخل تصرفی را در آن وارد نکرده. یکی از شاخصههای این کتاب پرداختن به بعد پدرگونه شهید همدانی فارغ از شخصیت نظامی او است. حمید حسام درباره این کتاب و درباره شهید همدانی گفته: «سردار همدانی نام خانوادگی فرزندان خود را تغییر داده بود و تا روز شهادتش، همکاران فرزندش نمیدانستند او فرزند شهید همدانی است. این شهید بزرگوار معتقد بود که هیچکس در جامعه نباید بداند که شما فرزند من هستید تا بهخاطر من برای شما تبعیض قائل شود، لذا برخی روایتهایی که در «خداحافظ سالار» بیان شده نباید حمل بر تفاوت و تمایز باشد.» کتاب «خداحافظ سالار» سال ۱۳۹۶ و توسط انتشارات ۲۷ بعثت به چاپ رسیده است. سردار شهید حسین همدانی 4فرزند دارد و براساس روایت اعضای خانواده خیلی اهل موعظه نبود اما بهشدت روی مال و کسب حلال تأکید داشت و به آنها توصیه میکرد در کار فقط رضای خدا و کسب روزی حلال مدنظرتان باشد.
موزه شهدا
تجلی ازخودگذشتگیها
موزه شهدا که در سال ۱۳۵۹ کار خود را آغاز کرد، میزبان علاقهمندان به تاریخ رشادتهای دلیرمردان دوران دفاعمقدس است. این موزه، با نمایش پوسترهایی با موضوع شهادت و انقلاب در سال ۵۹ و به همت دانشجویان علاقهمند کارش را شروع کرد و در نهایت فعالیت این مجموعه در سال ۶۳ به نام موزه شهدا گسترش یافت. در این موزه که به بنیاد شهید وابسته است، اشیا و وسایل به جا مانده از شهدا، کتابهای مربوط به جنگ و دفاعمقدس، وقایع انقلاب و... به نمایش درآمدهاست. همچنین در این موزه عکسها، قرآن، لباس، سجاده، نوارهای سخنرانی، مقالات، تسبیح و سایر وسایل دیده میشود. یادگارانی که فداکاری ۷۰۰ شهید مختلف را به تصویر میکشد. ساختمان ۴طبقه موزه شهدای تهران نزدیک به ۳۷۰۰ مترمربع مساحت دارد و ۳۱۳ غرفه مختلف در این مجموعه دیده میشود. ساختمان موزه تقریبا قدیمی است و زیر سایه درختان کهن خیابان طالقانی تهران قرار گرفته است. اگر علاقه دارید که از موزه«شهدا» بازدید کنید و ساعتی در حال و هوای جنگ به سر ببرید، کافی است که به خیابان طالقانی، نبش خیابان شهیدموسوی مراجعه کنید. برای رفتن به موزه میتوانید از خط مترو برای رسیدن به مقصد استفاده کنید. نزدیکترین ایستگاه مترو به موزه شهدای تهران نیز متروی طالقانی است. کافی است سوار خط یک شوید و در این ایستگاه پیاده شوید. فقط ۵ دقیقه پیادهروی تا موزه خواهید داشت.
پدرِ پسر قهرمان
تعدادی از پدر و پسرهای معروف ورزش ایران
کمتر پیش میآید که فرزندان اسطورههای ورزش راه پدرانشان را بروند و این قاعده، مختص ورزش ایران نیست. اما این قانون نانوشته گاهی اوقات در ورزش ایران نقض شده و البته تعداد ورزشکارانی که به پیروی از پدرانشان به ورزشکاران موفق تبدیل شدهاند
زیاد نیست.
ناصر و آتیلا حجازی
تنها پسر ناصر حجازی تا آستانه دستیابی به جایگاه یک فوتبالیست بزرگ پیش رفت، اما بهرغم نمایش درخشان در ترکیب استقلال خیلی زود با فوتبال وداع کرد. آتیلا با بازی در پست هافبک دفاعی، تخصصش زدن ضربات پنالتی بود.
علی و محمد پروین
تنها پسر علی پروین هم در 20سالگی مطرح شد، اما در 26سالگی یکباره و زودتر از حد انتظار با فوتبال خداحافظی کرد. خیلیها معتقد بودند محمد میتواند استثنا باشد و از زیر سایه نام پدرش بیرون بیاید، اما نشد.
همایون و شاهین بهزادی
همایون بهزادی که روزگاری در تیم شاهین توپ میزد، مثل همه بازیکنان این تیم نام فرزندش را شاهین گذاشت. شاهین هم به بالاترین سطح فوتبال ایران نزدیک شد و مدتی هم برای همان تیم بازی کرد، اما در 24سالگی کفشها را آویخت.
احمدرضا و امیر عابدزاده
چند سال قبل بود که احمدرضا عابدزاده مدعی شد پسرش یکی از بهترین دروازهبانهای فوتبال ایران خواهد شد. امیر که این روزها در لیگ دسته دوم فوتبال اسپانیا بازی میکند، در جامجهانی قطر یکی از 3دروازهبان همراه تیم ملی بود.
علی و ایرج داناییفرد
داناییفردها را باید یکی از استثناهای ورزش ایران دانست. علی، بازیکن قدیمی و نخستین مربی تیم تاج بود، اما ایرج گوی سبقت را از پدر ربود و به ستاره فوتبال ایران در جامجهانی1978 تبدیل شد و زننده گل معروف ایران به اسکاتلند در آن جام بود.
شاهین و مدد نصیرینیا
مدد نصیرینیا یکی از وزنهبرداران باسابقه دهه50 بود که قهرمان آسیا هم شد. فرزندش، شاهین نیز علاوه بر قهرمانی آسیا در سال1999 با رکوردهای فوقالعاده، عنوان قهرمان جهانی را بهدست آورد.
پدرانه/ خداحافظ سالار
در همینه زمینه :