مهناز عباسیان- روزنامهنگار
چه توفیقی بالاتر از اینکه فرزند امام باشی و تجربه همزیستی با این بزرگمرد تاریخ را داشته باشی. زندگی با ایشان که هر لحظهاش کلاس درسی است آموزه هایش در خاطر فرزندان تا ابدبه یادگار مانده. پدری که تأکیدش بر حفظ تعادل در جنبههای مختلف زندگی بوده و اهل مدام نصیحت کردن نبودند. در خاطرات فرزندانشان، بارها درباره برخورد مهربانانه و دور از سختگیری امام(ره) نسبت به خانواده و اطرافیان نقل شده است. در ادامه بخشی از خاطرات فرزندان امام را مرور میکنیم.
زهرامصطفوی دختر امامره موقع تفریح، تفریح کن
نصیحتهایشان بهجا بود. برای مثال وقتی امام(ره) میدیدند من روزهای تعطیل هم مشغول درسخواندن هستم میگفتند: «به جایی نمیرسی، چون باید موقع تفریح، تفریح کنی.» حتی این مسئله را به پسر من هم جدی میگفتند. این نقل قول از خود امام است که در حضور من مکرر به پسرم میگفتند: «من نه یک ساعت تفریحم را گذاشتم برای درس و نه یک ساعت وقت درسم را برای تفریح گذاشتم.» یعنی هر وقت را برای چیز خاصی قرار میدادند و به پسر من این نصیحت را میکردند که تفریح داشته باش. اگر نداشته باشی، نمیتوانی خودت را برای تحصیل آماده کنی. به این ترتیب از ما میخواستند تعادل را در ابعاد مختلف زندگی روزمره حفظ کنیم.
ناهار خورشت دارید؟
وارد اتاق امام که میشدی، انگار وارد بهشت شدهای؛ چون بوی عطر میداد. بهخاطر اینکه آقا روزی چندبار ادکلن و عطر استفاده میکردند. گاهی ما در منزل که کار آشپزخانه را انجام میدادیم بعد که میرفتیم خدمت امام، وقتی مینشستیم سرشان را برمیگرداندند و میگفتند: (ناهار فلان خورشت را دارید؟) غیرمستقیم میخواستند بگویند که بوی سبزی میدهی. البته هیچ وقت مستقیم چیزی به ما نمیگفتند. حتی من یک دفعه گفتم، شما چقدر باید ما را تحمل کنید. نمیخواستند خلاف بگویند، لذا گفتند: «خوب تحمل میکنم.»
سختگیری نکنید
اصلاً برنامهشان بر بیدار کردن صبح نبود؛ یعنی اگر خدمت ایشان میخوابیدیم چه نماز شب و چه نماز صبح را چنان آرام میخواندند که ما اصلاً بیدار نشویم. هیچ وقت برای نماز کسی را بیدار نمیکردند، مگر کسی میسپرد. خانواده شوهرم، برنامهشان این بود که صبح بچه را بیدار کنند و همسرم صبحها دخترم را که مکلف شده بود، بیدار میکرد. امام وقتی از ماجرا باخبر شدند، برای همسرم پیغام فرستادند که خواب را بر بچه تلخ نکن. این کلام، آنچنان مؤثر افتاد و اثر عمیق بر روح و جان دخترمان برجای گذاشت که بعد از آن، خودش سفارش میکرد که برای اقامه نماز صبح به موقع بیدارش کنیم.
فریده مصطفوی، دختر امامره
بچه باید آزاد باشد تا وقتی که بزرگ میشود
امام(ره) به دختر من که از شیطنت بچه خود گله میکرد، میگفتند من حاضرم ثوابی را که از تحمل شیطنت حسین میبری با ثواب تمام عبادات خودم عوض کنم و عقیده داشتند که بچه باید آزاد باشد تا وقتی که بزرگ میشود؛ آن وقت باید برایش حدی تعیین کنند.
مرحوم حاج احمدخمینی، پسر امامره
بسیار حساس به بیت المال
روز شهادت حاج آقا مصطفی، خانواده قصد داشتند از طریق تلفن منزل با تهران تماس بگیرند اما ایشان حتی در آن موقعیت که فرزند خود را از دست داده بودند صریحا به خانواده خود گفتند: «تلفن بیت از بیتالمال است و خواست شما برای استفاده از آن امری شخصی است؛ بنابراین تماس از طریق آن تلفن جایز نیست.»حساسیت امام(ره) به استفاده از بیتالمال در این حد بود که اصرار داشتند اگر در یک صفحه میشود 10سطر نوشت، 5سطر نوشته نشود؛ یک قلم که مرکب صرف میکند، سرش ریز باشد تا مرکب کم مصرف بشود، حرفهای غیراصولی نوشته نشود که بهصرفه باشد. حساب بیتالمال را میکشیدند، چراغی و شمعی همزمان روشن بود، کسی آمد میخواست با ایشان حرف دیگری بزند، شمع را خاموش کردند، فرمودند که این مال بیتالمال است، تو میخواهی حرف دیگر بزنی.
امام خمینیره به فرزندانخودچه توصیههاییداشتند؟
پدرانههای امام ره
در همینه زمینه :