نزن بابا!
فاطمه عباسی
احتمالا آقای الیور لوکاس -دانشمندی از شهر بیرمنگام انگلیس-وقتی بوق را در سال۱۹۱۰ میلادی اختراع و به جهان معرفی کرد تا تردد خودروها را به عابران پیاده هشدار بدهد، هیچ وقت فکرش را هم نمیکرد این وسیله پر سر و صدا کاربردهای دیگری هم در شهر پیدا کند.
تصور کنید در یکی از خیابانهای شلوغ شهر، چند دقیقهای را پشت یک چهارراه، دور میدان یا پشت چراغقرمز بایستیم و با سبز شدن چراغ چند ثانیهای طول بکشد تا حرکت کنیم، آن وقت است که صدای تکبوقهای ماشینها و موتورها بلند میشود، با این تصور که صدای بوق میتواند معجزه کند و راه را باز کند! گاهی هم ته مانده وداع با میهمانان به کوچه کشیده میشود و از سر سپاسگزاری و جبران لطف، بوق ممتدی به جای دست تکان دادن در نیمه شب تاریک نواخته میشود. بعضی مواقع هم نتیجه تنبلی بچه مدرسهای همسایه و حاضر نشدن بهموقع او مقابل منزل، این میشود که راننده سرویس بهجای پیاده شدن از خودرو و استفاده از زنگ خانه، با اعصاب و روان آنها که سحرخیزی لزوم حرفه و زندگیشان نیست، بازی میکند. رانندگان تاکسی هم برای سوار کردن مسافران بوق میزنند بیآنکه توجهی به این قانون داشته باشند که این وسیله در خودروها برای استفاده در مواقع ضروری تعبیه شده و استفاده نابجا از آن برخلاف مقررات است.
در گذشته نه چندان دور عبارت آشنای «لطفا بوق نزنید» بیشتر روی تابلوهایی که مقابل مراکز درمانی نصب بودند، نوشته میشد و آنقدر مورد احترام رانندگان بود که برای رعایت کردن آن نیاز به توصیه و تبلیغات نبود. حالا اما ایجاد آلودگی صوتی با بوق، چه مقابل مراکز درمانی، چه در پشت چراغهای راهنمایی و چه توی کوچههای خلوت و ساکت، تبدیل به یک عادت برای برخی از رانندگان شده است. این درحالی است که بوقزدن بجا و درست میتواند از بروز یک تصادف یا حادثه ناگوار جلوگیری کند. البته قانون به صراحت وضعیت آنهایی را که از بوق درست استفاده نمیکنند روشن کرده و برای رانندگانی که بیجا بوق میزنند و باعث آزار مردم میشوند، جریمه تعیین کرده است. بسیاری از کارشناسان فرهنگی هم معتقدند که تغییر رفتارهای نادرست در رانندگی با فرهنگسازی و معرفی الگوهای مناسب امکانپذیر است و اینگونه رفتارسازیها در کنار به کارگیری جرایم رانندگی میتواند در درازمدت تأثیر خوشایندی داشته باشد.
حالا که صحبت از فرهنگسازی شد، خوب است از یکی از مناطق کشورمان که در این زمینه میتواند الگوی مناسبی باشد صحبت کنیم. جزیره کیش تنها بهخاطر اماکن زیبا، ساحل رؤیایی و معابر خلوتش معروف نیست بلکه فرهنگ شهرنشینی حاکم بر این جزیره هم توانسته آن را از سایر مناطق پرجمعیت کشورمان متمایز کند. در این جزیره با پدیدهای به نام ترافیک مواجه نمیشوید، همه به قوانین راهنمایی و رانندگی و حقوق عابران پیاده بهشدت پایبندند و از آن تخطی نمیکنند. نکته جالب اینکه طبق یک قانون نانوشته، بوقزدن در همه جای شهر ممنوع است، بهطوری که همه رانندگان ساکن کیش سعی میکنند به هیچوجه از بوق خودرویشان استفاده نکنند. اگر خودرویی در کیش بوق بزند، همه بلافاصله متوجه میشوند که سرنشینهای آن اهل کیش نیستند و جزو توریستهایی هستند که برای چند روزی مقیم جزیره شدهاند.