خانهای روی گسل
7دقیقه. فقط 7دقیقه بعد از سوت شروع دیدار تدارکاتی ترکیه و ایران در استانبول، تیم میزبان 3موقعیت مسلم گلزنی روی دروازه ایران خلق کرده بود و اگر ایستادگی دروازهبان و البته خوششانسی تیمملی در کار نبود، یک فاجعه بزرگ برای ایران بهوجود میآمد. تیم کیروش در باشاکشهیر، ابدا شبیه تیم 2014 نبود. 4سال قبل، تیمملی را با دفاع مستحکم و نفوذناپذیرش میشناختیم. تیمی که حتی به ستارههای بزرگ آرژانتین اجازه خودنمایی نمیداد و بیشتر توپ را قبل از نزدیکشدن به محوطه جریمه قطع میکرد. نمایش دفاعی ایران در برابر ترکیه اما «هراسآور» بهنظر میرسد. در خط هافبک، هیچ پوششی در کار نبود و زانو زدن روزبه چشمی بهعنوان دفاع میانی در مقابل مهاجم فیکس تیم اورتون، به هیچوجه هواداران تیمملی را غافلگیر نکرد. کیروش نشان داد که هنوز نتوانسته جانشین سعید عزتاللهی را در بازی اول با مراکش شناسایی کند و روزبه برای چندین بار ثابت کرد که به هیچوجه با شرح وظایف یک مدافع آشنایی ندارد. در سمت راست خط دفاعی، رامین رضاییان بینهایت پراشتباه ظاهر شد و حتی در سمت چپ، میلاد محمدی آمادگی ماههای گذشتهاش را نداشت. اگر در 3هفته آینده سطح دفاعی ایران تغییری نکند، چیزی به یک ضایعه بزرگ در برابر همتیمیها رونالدو و شاگردان لوپتگی انتظار تیمملی را نمیکشد.
«روزبه چشمی» سیبل اصلی انتقادات از تیمملی در ساعتهای گذشته به شمار میرود اما او به هیچوجه تنها بازیکن ضعیف ایران در نبرد با ترکیه نبود. روزبه روی هر دو گل حریف مقصر بهنظر میرسید اما بخش زیادی از فشار وحشتناک روی شانههای این بازیکن، بهدلیل خطخوردن سیدجلال حسینی از تیمملی بهوجود آمده است. اگر کیروش این تصمیم بحثبرانگیز را نمیگرفت و حداقل جلال را برای نشستن روی نیمکت در تیمملی حفظ میکرد، روزبه چشمی هم میتوانست با خیال راحتتری برای تیم بهمیدان برود. تیمملی به همان اندازه که در دفاع پراشتباه بود، در خط هافبک نیز شلخته و بینظم نشان میداد. هارمونی گمشده این تیم در میانه زمین، چه زمانی قرار است دوباره ظاهر شود؟ چرا کیروش که همواره از اهمیت «پست تخصصی» صحبت میکند، کریم انصاری فرد را که در همه دوران فوتبالاش مهاجم نوک بوده، بهعنوان هافبک وسط به زمین میفرستد؟ آیا اگر قرار به عقبآمدن مهاجمان باشد، کاوه رضایی با توجه به دوندگی و خصلتهای بازیاش، انتخاب مناسبتری برای این تیم نیست؟ به جز دو حرکت خوب از علیرضا جهانبخش، مهرههای هجومی تیمملی نیز در سراسر دقایق بازی با ترکیه، ناامیدکننده ظاهر شدند. بهنظر میرسد کیروش بیش از حد روی ستارههایش در خط حمله حساب باز کرده اما اگر کیفیت سردار، قوچاننژاد و مهدی طارمی در جامجهانی نیز همین باشد، این احتمال وجود دارد که ایران در 3بازی حتی یک گل نیز بهثمر نرساند. اعتماد افراطی کیروش به بازیکنان هجومی، شاید یک سراب بزرگ در تیمملی بسازد. علاوه بر این، علاقه بازیکنانی مثل حاجصفی به استفاده از حرکات تکنیکی بیاثر در حرکت تیم، نشان میدهد مسئولیتپذیری گذشته در بازیکنان ایران دیده نمیشود. این حجم از تکروی در تیمی که چند سال قبل بازیکناناش کوچکترین حرکت اضافهای انجام نمیدادند، حیرتانگیز بهنظر میرسد.
اگر «لیست انتظار» تیمملی واقعی باشد، حالا بهترین زمان برای فعال کردن این فهرست است. چرا که استندبایها، آمادهتر از بازیکنان فعلی حاضر در اردوی تیمملی بهنظر میرسند. متحولکردن فرم بازی روزبه چشمی در این فاصله کوتاه با جامجهانی، غیرممکن است و او ابدا نمیتواند یک زوج مطمئن را در کنار مرتضی پورعلیگنجی بهوجود بیاورد. نگرانکنندهتر از نمایش تیمملی در ترکیه اما، واکنش کارلوس کیروش به این شکست است. او در کنار تمجید از عملکرد روزبه، دست روی این نکته میگذارد که تیمملی «بهترین فرصت» را برای آمادهسازی از دست داده است. کارلوس بعد از 7سال حضور در ایران، لغو برنامه تمرینی 40 روزهاش را هممعنی نابودی تیمملی میداند و به نظر میرسد دیگر انگیزه چندانی برای نشستن روی نیمکت تیمملی ندارد. خانهای که او در همه این سالها برای تیمش ساخته، حالا روی گسل قرار گرفته و در هر لحظه بیم فروریختن آن وجود دارد. تیمی که قرار بود دوشنبهشب علاقهمنداناش را امیدوار کند، حالا به شدت آنها را ترسانده است.