• جمعه 6 مهر 1403
  • الْجُمْعَة 23 ربیع الاول 1446
  • 2024 Sep 27
دو شنبه 3 بهمن 1401
کد مطلب : 183715
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/AnMBO
+
-

منطقه‌ای که نمی‌شناختمش...

روایت گردشگران
منطقه‌ای که نمی‌شناختمش...

ریحانه عبدی-کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث

همه ما سال‌هاست در تهران زندگی می‌کنیم اما هربار که گذرمان به یک گوشه از این ابرشهر می‌افتد با داستان‌های شگفت و قهرمان‌های بزرگ و حیرت‌آوری مواجه می‌شویم. یکی از این مناطق، محدوده امامزاده اباعبدالله یا همان امامزاده عبدالله شهرری است.
فضایی زیبا، که در ظاهر، قبرستان است اما با آن درخت‌ها و درختچه‌های زیبا، چه فضای دل‌انگیزی پیدا کرده است. محوطه‌ای زیبا که در ظاهر، قبرستان، اما سرشار از زندگی است؛ پر است از داستان‌های تاریخ‌ساز و حماسه‌ساز. هزاران‌هزار داستان همراه با افراد مختلف در خاک این مکان، مدفون شده‌اند.گرچه داستان‌ها هیچ‌گاه مدفون نمی‌شوند اما وقتی سراغی از آنها نگیریم دیگر داستان هم نخواهند بود و کم‌کم به افسانه تبدیل شده و به مرور زمان، از آن افسانه‌ها هم اثری بر جای نخواهد ماند و به فراموشی سپرده خواهند شد.
داستان‌هایی که هریک از آنها برای ما حکم پیشینه فرهنگی، اجتماعی، دینی، ادبی، هنری، سیاسی و... را دارند و در حقیقت، «هویت» ما را تشکیل می‌دهند؛ هویتی که نباید فراموش شوند، به هیچ‌وجه... .  برخی از این داستان‌ها هم حکم «عبرت» دارند و برخی هم دلربا هستند.

مدهوش عظمت امامزاده
وقتی پیش از همه، به شخص جناب «اباعبدالله حسین بن‌عبدالله ابیض» (امامزاده عبدالله) می‌اندیشیم مدهوش این عظمت می‌شویم؛ عظمتی که نشان از زحمات و سختکوشی امثال این بزرگان دارد در راه اعتلای فکر، اندیشه و فرهنگ مردم. فرهنگی که همه ما مدیون این اندیشمندان هستیم. بزرگانی که هم معنویت را به ما هدیه کردند هم مبانی و زمینه‌های زندگی صحیح مادی را برایمان به تصویر کشیدند. مادیتی که اگر هریک از انسان‌ها بدون اتصال به معنویت، رسیدن به آن را هدف بگیرند جز ورطه سقوط، مسیر دیگری بر سر راه نخواهند داشت. مادیتی که حتی از جزئی‌ترین موضوعات مثل حقوق حیوانات هم فروگذار نکرده و مترقی‌ترین مطالب را در همه زمینه‌ها در اختیار ما قرار می‌دهد. الحمدلله...

قبرستانی به وسعت بزرگان تاریخ
الحمدلله که در زمانی پا به عرصه دنیا گذاشتیم که می‌توانیم از برکات زحمت این بزرگان بهره‌مند شویم و اما سایر بزرگانی که هرکدام داستان‌های فوق‌العاده‌ای دارند که این گزارش، مجال پرداختن به آنها را ندارد اما امید داریم که در آینده بتوانیم به داستان‌های آنها نیز بپردازیم، بزرگانی چون:
آسید علی مفسر (آیت‌الله‌العظمی سیدعلی حائری): از علما و فرهیختگان بزرگ در زمینه فقه، عرفان، تفسیر و... و از شاگردان میرزای شیرازی.
عماد الکتاب: از استادان بزرگ خوشنویسی عصر قاجار که ضمن فعالیت‌های مبارزاتی علیه استعمار، نقش پایه‌ای و ابتکاری در تبدیل خوشنویسی از یک هنر تجملی و اشرافی به یک هنر مردمی داشت.
استاد حسین قوللر آقاسی : از استادان بزرگ نقاشی قهوه‌خانه‌ای
سید ستون (پهلوان سیدابراهیم حسینی): ورزشکاری که نهایتا پهلوان هم شد و با مرام پهلوانی خود در شبی سرد و تاریک، خانواده‌ای را از ماندن زیر آوار آلونک کاهگلی‌شان نجات داد و با ستون کردن بدن خود به‌جای ستون آلونک، به «سید ستون» ملقب شد.
مصطفی دادکان (مصطفی دیوانه) :که بعد از سالیانی که عمر خود را صرف بزن‌بهادری کرده بود پس از واقعه‌ای سرانجام از آن زندگی بیهوده، نجات پیدا کرد و ادامه زندگی خود را صرف امور خیریه و روضه اباعبدالله علیه‌السلام و... کرد.
ادیب پیشاوری: از ادبای بزرگ که در نوجوانی به تهران آمد و از سرآمدان این حوزه شد.
دکتر سیدجعفر شهیدی: استاد بزرگ، ارزشمند و متبحر حوزه تاریخ اسلام و ادبیات فارسی.
دکتر یدالله سحابی: از اعضای بزرگ و برجسته نهضت آزادی که خدمات زیادی به کشور کرد و برای ارتقا و حرکت رو به جلوی انقلاب، خدمات شایانی داشت.
شهدای ۱۶آذر 1332 و در کنار آنها بانوی بارداری که بی‌گناه، همراه با طفلی که در بطن داشت در همان حادثه به شهادت رسید.
 و چه داستان‌هایی که این مکان از ایل قشقایی و مقاومت و مظلومیت آنها در دل خود دارد.
منطقه‌ای که نمی‌شناختمش اکنون تبدیل شده است به فضایی پر از اندیشه و تفکر. منطقه‌ای که تا دیروز نمی‌شناختمش امروز برایم تبدیل شده است به یک دوره درس تاریخ، یک دوره درس معنویت، یک دوره درس هنر، یک دوره درس سیاست، یک دوره درس مقاومت که من فقط شمه‌ای از آن را تجربه کرده‌ام و به این می‌اندیشم که سرتاسر این شهر و بلکه این مملکت پر است از منطقه‌های ناشناخته‌ای که چنین اسطوره‌هایی را در خود جای داده است؛ اسطوره‌هایی که اتفاقا افسانه نیستند و واقعیتند. بر خود می‌بالم با این پیشینه و با خود می‌اندیشم که چگونه از اینهمه درس، چکیده‌اش را برگیرم و در زندگی و آینده خود و کشورم جاری کنم تا همگی از این برکات، تجربیات و زحمات، بهره بیشتری ببریم. به‌امید شناختن و ارج نهادن علمی و عملی این افتخارات و عبرت گرفتن از درس‌های ملی‌مان.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید