• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
یکشنبه 2 بهمن 1401
کد مطلب : 183508
+
-

نفقه بر «سهل بن ابراهیم»

قصه‌های کهن
نفقه بر «سهل بن ابراهیم»

«سهل بن ابراهیم» گوید: با ابراهیم ادهم سفر کردم. من بیمار شدم و او آنچه داشت فروخت و بر من نفقه کرد.
آرزویی از وی خواستم؛ خری داشت، فروخت و بر من نفقه کرد. چون بهتر شدم، گفتم: «خر کجاست؟»
گفت: «فروختم.»
گفتم: «بر کجا بنشینم؟»
گفت: «یا برادر، بر گردن من بنشین.»
سه منزل، مرا به گردن نهاد و ببرد.
تذکره‌الاولیاء - عطار نیشابوری

این خبر را به اشتراک بگذارید