
دست داستان باز خالی ماند
پانزدهمین دوره جایزه جلال در 3بخش برگزیدهای نداشت

مراسم اختتامیه پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد عصر شنبه 24دیماه در حالی در تالار وحدت برگزار شد که درهای تالار چند دقیقه مانده به آغاز برنامه بسته شد و با اعلام اینکه سالن پر شده است، به تعدادی از مدعوین اجازه ورود داده نشد. این اتفاق در حالی رخ داد که در روزهای گذشته مؤسسه «خانه کتاب و ادبیات ایران» که متولی جایزه جلال است، در چند نوبت با ارسال پیامک و دعوتنامه، اهل قلم را به شرکت در این مراسم دعوت کرده بود. ظهر دیروز، پیامکی از سوی این مؤسسه به اهل قلم ارسال شد که باید آن را واکنش خونسردانهای به اتفاق شب اختتامیه قلمداد کرد. در این پیامک آمده بود: «فرهیخته گرامی، ضمن تشکر از همراهی شما، درصورتیکه افتخار میزبانی از جنابعالی در آیین اختتامیه جایزه جلال نصیب ما نشده لطفا بازپخش این مراسم را از تلویزیون اینترنتی کتاب تماشا کنید.» جز این، اتفاق مهم این دوره از جایزه جلال این بود که از میان 4 بخش اصلی تنها بخش مستندنگاری برگزیده داشت و در 3بخش دیگر به معرفی شایستههای تقدیر بسنده شد. شاید فقدان منابع مالی لازم برای اهدای جایزه 250میلیون تومانی به برگزیدگان اصلیترین دلیلی باشد که باعث تقلیل تعداد برگزیدگان این جایزه میشود. مسئله دیگر این است که جایزه جلال بیشتر به ژانر خاصی از نوشتار محدود شده و به ادبیاتی که سلیقه بخش مهمی از کتابخوانان را شکل میدهد عملا توجهی ندارد. در ادامه میتوانید برگزیدگان و شایستههای تقدیر بخشهای مختلف این جایزه را بشناسید.
داستان، غایب بزرگ جایزه ادبی جلال
علیالله سلیمی| چند سالی است که آیین اختتامیه پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد به برخی شهرآوردهای فوتبال پایتخت شبیه شده که نتیجه تساوی در پایان بازی ذوق شیفتگان فوتبال را کور میکند و آنها معمولا از سر عصبانیت با خود زمزمه میکنند آقا تبانی شده و این فوتبال دیگر دیدن ندارد. حالا ماجرای اختتامیههای بدون برگزیده در بخش داستان جایزه ادبی جلال آلاحمد هم کمکم دارد به یک رویه ثابت و تکراری تبدیل میشود و داوران این بخش در آیین اختتامیه اعلام میکنند هیچ اثری شایستگی دریافت رتبههای اول تا سوم را ندارد و تنها برخی آثار به عنوان«شایسته تقدیر» انتخاب میشوند. البته هر سال در یکی از بخشها، یک اثر را بهعنوان برگزیده انتخاب میکنند که امسال آن یک اثر در بخش مستندنگاری، کتاب «سازمان سیاسی بهاییت» نوشته حمیدرضا اسماعیلی از نشر مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی بود. نکته قابل توجه اینکه کتابخوانهای ایرانی، آلاحمد را بیشتر بهعنوان یک داستاننویس میشناسند و دوست دارند یک اثر داستانی هم در این جایزه برگزیده شود، اما گویا داوران و دستاندرکاران این جایزه با کتابخوانهای ایرانی همنظر نیستند. قسمت بغرنج ماجرا آنجاست که همین نتیجه داوری در جایزه جلال، ملاک داوری بخش کتاب داستان در جایزه کتاب جمهوری اسلامی ایران سال نیز هست و آنجا هم دست کتاب داستان را خالی میگذارد.
جلال، پاسدار هویت اسلامی ایرانی
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در اختتامیه پانزدهمین جایزه جلال در بخشی از صحبتهایش گفت: نقش جلال در دهه40 از شگفتیهاست. ما امروز در شصتمین سالگرد انتشار کتاب «غربزدگی» او هستیم و این کار بزرگ جلال نشاندهنده رویارویی بزرگ تاریخی ملت ماست و جلال یک مسئله مهم را روایت کرده و فهمیده است. جلال یک نماد تمدنی ایرانی اسلامی در برابر هجمه با ورود مدرنیته و تمدن غرب است. اینکه از میان نویسندگان بزرگ انقلاب اسلامی جلال را نماد میدانیم صرفا تجلیل شخص وی نیست، بلکه پاسداشت یک مبارزه طولانی با جریان فکری مهاجم است. جلال از پاسداران صیانت از مرزهای هویت اسلامی ایرانی در روزگار غربت این تفکر بود که با شجاعت وارد صحنه شد و امیدواریم هر سال این جایزه با رونق بیشتر دنبالکننده این هدف بزرگ جلال باشد. ما نیاز به تربیت نویسندگان فعال در این عرصه داریم و امیدواریم با استفاده از نخبگان ادبی بتوانیم این مهم را به ثمر برسانیم.
تحول در جایزه جلال
یاسر احمدوند، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در آیین اختتامیه پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد با تأکید بر اینکه ادبیات شاخصه نشاط و پویا بودن یک جامعه است، گفت: وقتی در طول یک سال ۱۹۰۰رمان و داستان بلند در این کشور تولید میشود، این جامعه یک جامعه بانشاط، خلاق و آفریننده است. امیدوارم سال به سال به غنای ادبی این نویسندگان ارجمند اضافه شود. معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن بیان اینکه احتیاج به تحول در شیوه برگزاری جایزه ادبی جلال داریم، عنوان کرد: این نیاز، کاملا محسوس است و بعد از برگزاری این دوره، سراغ این تحول خواهیم رفت. ایدهها و پیشنهادهایی هم واصل و طرحهایی هم تدوین شده تا در دوره آینده جایزه متفاوتی داشته باشیم. از همینجا از همه کسانی که دغدغه دارند دعوت میکنم پیشنهادات تکمیلی و ایدههای خود را برای تحول این جایزه ارائه کنند.
ضعفها و قوتها به روایت دبیر جایزه
نیاز به تحول و توجه
وجیهه سامانی، دبیر این دوره از جایزه جلال، نقاط ضعف و قوت بخشهای اصلی این دوره را چنین برشمرد:
بخش نقد ادبی: حرکت کند و انفعالی نقدهای ادبی این دوره و فقر نقد بومی و تأثیرپذیری از نقد غربی و کم بودن سهم دانشگاهها در این حوزه.
بخش مستندنگاری: رشد روزافزون و اقبال عمومی به مستندنگاری و کمدانشی برخی نویسندگان.
بخش رمان: افزایش توجه به موضوعات ملی و دینی اما راه درازی تا خلق آثار شاخص باقی مانده است.
بخش داستان کوتاه: فقر موضوعی، پیچیدهگویی کلامی و بزرگنمایی بدون نگاه نقادانه در ناهنجاریهای اخلاقی؛
در مجموع میتوان گفت : جایزه جلال به تحول و توجه بیشتری نیاز دارد.