اول شخص مفرد
جامجهانی میدان حماسه و کارزار نیست
دکتر اسماعیل امینی|شاعر و مدرس دانشگاه:
«دشمنان ما نباید از بمب بترسند بلکه باید از جوانان ما بترسند.»
«من مطمئن هستم که سرداران این کشور به نمایندگی از شما در جامجهانی حضور خواهند داشت و باعث غرور ما خواهند شد.»
این جملات را معاون وزارت ورزش هنگام بدرقه بازیکنان تیم ملی فوتبال گفته است. در سرود منتخب فدراسیون فوتبال هم با تعابیری از این دست، فوتبالمان را به جهان معرفی میکنیم:
«باید که در هیاهو گل کرد چون سیاوش/ ققنوس میتوان شد در شعلههای آتش/ در پیچ و تاب طوفان دریای سر بلندیم/ از موجها بپرسید با صخره چند چندیم»
انگار در تصور مسئولان ورزش ما، مسابقه فوتبال میدان رزم با دشمنان است و فوتبالیستهای ما سرداران سلحشور و جنگاورند. نه در سخنان مسئولان ورزشی و نه در سرود منتخب تیم ملی، هیچ اشارهای به ارزشهایی چون دوستی، اخلاق و جوانمردی نیست. هرچه هست، ستیز است و نبرد و حماسه و اسطوره و غرورآفرینی. این کلمه آخر را دوباره بخوانید: غرورآفرینی!! غرور که از رذایل بزرگ اخلاقی است، اکنون، آرمان پیروزیهای ورزشی شده است. جوانان ما چه ورزشکاران و چه انبوه پرشمار دوستداران ورزش، از این تعابیر و این تصورات مسئولان ورزشی ما درباره رقابتهای ورزشی چه میتوانند بیاموزند؟ چند سال قبل نیز در سرود منتخب تیم فوتبال برای جامجهانی آمده بود: «گر به میان آیدمان آبرو / کیست که بتواندمان روبهرو؟»
فارغ از سستی و نادرستی نحوی و معنایی، در این نگاه افراطی به مسابقات ورزشی تأمل لازم است. آیا پیروزی در رقابتهای ورزشی، حماسهآفرینی است و مثلا باخت تیم موجب آبروریزی است؟ بارها در تیترهای ورزشی دیدهام که تیم ما با یک برد پرگل، رقیب را تحقیر کرد. زمانی که تیم ما از تیم عربستان بازی را برده بود، یک روزنامه بزرگ تیتر زده بود: پیروزی ایمان بر دلارهای نفتی! این نوع نگاه به رقابتهای ورزشی، حاصل سیطره سیاست و سیاسیون بر مناصب ورزشی است. یکی از تبعات ناگوار این سیاستزدگی، رواج رفتارهای ناپسند در میان برخی ورزشکاران و مربیان است. کمرنگ شدن ارزشهایی چون مرام و معرفت و گذشت و جوانمردی و افتادگی و رعایت حرمت بزرگان و جایگزینی ارزشهای پوشالی چون شهرت و پول و بدگویی و دروغ و افشاگری و مفاخره به مدل مو و مدل ماشین و جنجالآفرینی، تنها بخشی از این ناهنجاری است. واقعیت این است که تیم ملی فوتبال ایران، با تمام شایستگیهایی که دارد، به هر حال از تیمهای رده اول جهان نیست. بنابراین با آنکه آرزوی هر ایرانی است که این تیم تمام رقیبانش را شکست بدهد و حتی قهرمان جهان بشود، اما در عالم واقع، احتمال تحقق این رؤیای شیرین، بسیار ضعیف است.
پس جامجهانی را میدان کارزار و حماسه نپنداریم. جالب است که بدانیم حتی تیمهای رده اول دنیا و مدعیان اصلی قهرمانی جهان هم، این نگاه را به جامجهانی ندارند و کسی از رزم با دشمنان حرف نمیزند.