امیرمحمد یعقوبپور- روزنامهنگار
این دیگر به یک عادت همیشگی بین مدیران فوتبال ایران تبدیل شده که مدتی بعد از سلب مسئولیت، به سراغ مصاحبههای تند و آتشین میروند و مدام به رسانهها تیترهای درشت و جنجالی میدهند. محال است مدیری از استقلال و پرسپولیس جدا شود و بعد از مدتی سراغ جملات جنجالبرانگیز نرود. حالا نوبت مصطفی آجورلو شده که بعد از مدتی سکوت، مصاحبه تندی در مورد برکناریاش از استقلال انجام بدهد. او برکناریاش از این تیم را چیزی شبیه «کودتا» دانسته و مدعی شده که وزارت ورزش به هر قیمتی خواهان کنار رفتنش از تیم بوده است. به هر حال اینکه مدیران باشگاههای مطرح همیشه بعد از مدتی با وزارت ورزش به بنبست میرسند، در نوع خودش عجیب است، اتفاقی که ظاهرا دیگر هیچکس را شگفتزده نمیکند. این شخص وزیر ورزش است که افراد مختلف را برای جایگاه مدیرعاملی باشگاههای پرطرفدار درنظر میگیرد و بهگفته آجورلو، حمید سجادی حتی پست معاون ورزش قهرمانی را بهعنوان یکی از مهمترین پستهای وزارت به او پیشنهاد کرد اما خود آجورلو تصمیم داشته در استقلال کار کند و در نهایت این سمت را دریافت کرد. اما چطور در زمانی حدود یک سال رابطهای در این حد صمیمانه دچار فروپاشی شد؟ چرا وزیر ورزش اساسا بیشتر از آنکه بهدنبال ایجاد تعامل باشد، به تضادها بال و پر میدهد و از تصمیمهای شفاف در مورد این دو باشگاه فاصله میگیرد؟
بهنظر میرسد در بعضی از موارد، آجورلو دست روی نکتههای درستی گذاشته است. اینکه وزیر ورزش عملا با او قطع ارتباط کرده و حتی حاضر نشده در جشن قهرمانی استقلال شرکت کند، ماجرای سادهای نیست. تقریبا همیشه وزرای ورزش، پای ثابت جشنهای قهرمانی در ایران بودهاند و غیبت سجادی در این مراسم در نوع خودش گویا بهنظر میرسید. با این حال چرا آجورلو کمی زودتر این ماجراها را رسانهای نکرد؟ شاید سیاست او حفظ آرامش تیم تا پایان فصل پیش بود اما چرا این مدیر حتی در پایان فصل نیز اشارهای به این ماجرا نداشت؟ چرا حالا که تا این اندازه دیر شده، چنین صحبتهایی مطرح میشود؟ از نقش خود آجورلو در رقم خوردن این اختلاف هم نباید بهسادگی عبور کرد. او مدیری بود که قصد داشت همه تصمیمهاش را خودش بگیرد و در چارچوب تعیینشده توسط وزارت ورزش نمیگنجید. نامه نوشتن به رئیسجمهور بدون مشورت با وزیر، صحبت با سرمایهگذار برای ساخت استادیوم بدون مشورت با وزیر و در کل گرفتن مهمترین تصمیمها بدون دخالت دادن سجادی، ماجرایی بوده که رابطه آنها را کمی پیچیده کرد. آجورلو همان مدیری بود که بهراحتی هر چه تمامتر با جدایی فرهاد مجیدی موافقت کرد و بدون دریافت حتی یک دلار از باشگاه اماراتی، رضایتنامه فرهاد را به دستش داد. او حالا مدام از قهرمان کردن استقلال با کمترین هزینه در فصل نقل و انتقالات حرف میزند و درست هم میگوید اما توضیح نمیدهد که چرا در پنجره تابستانی بعد از قهرمانی بیش از حد هزینه کرد و این همه مهاجم خرید. آجورلو در تابستان آنقدر خرید انجام داده بود که در باشگاه یک جای خالی برای ثبت قرارداد کاوه رضایی وجود نداشت! این تصمیمها طبیعتا چندان حرفهای بهنظر نمیرسند.
مسئله مهم بعدی این است که چرا این ادعاها پیگیری نمیشوند؟ اگر وزیر ورزش باید براساس نامه رئیسجمهور به استقلال زمین میداد، چرا هیچوقت این کار را نکرد؟ اگر واقعا او به تعبیر آجورلو «وزیر سایه» است و تصمیمها را شخص دیگری میگیرد، چرا با این ماجرا برخورد نمیشود؟ اگر هم حق با وزارت بوده و حساب و کتابها در دوران مدیریت آجورلو درست از کار درنیامدهاند، چرا این اعداد و ارقام با جزئیات در اختیار هوادارها قرار نمیگیرند؟ ناتمام ماندن این پروندهها، یک داستان تکراری در فوتبال ایران است. درست همانطور که صحبتهای رسول پناه و اتهامهای مستقیم او هرگز پیگیری نشده است. درست همانطور که داستان عجیب دلارها در دوران انصاریفرد مسکوت ماند. داستان آجورلو- سجادی نیز به همین سرنوشت دچار میشود و بعید است جزئیات بیشتری در این خصوص منتشر شود. آجورلو تلاش کرده تا با این مصاحبه برای خودش اعتبار بخرد و شاید در آینده دوباره به این جایگاه برگردد. بعید است این مصاحبه هدفی روشنگرانه داشته باشند و داستانی قابل پیگیری به فوتبال ایران اضافه کند.
دو شنبه 12 دی 1401
کد مطلب :
181608
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/qjQzr
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved