• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
دو شنبه 5 دی 1401
کد مطلب : 181128
+
-

چرا تورم بد است؟

آرین رضایی-روزنامه‌نگار

اقتصاد ایران در قرن جدید با یک پدیده کم‌سابقه مواجه است، به نحوی که میانگین نرخ تورم از محدوده 25درصد در دهه90 به بالای40درصد در 2 سال اخیر رسیده و استمرار این روند باعث تخریب بازارها، التهاب قیمت‌ها، کوچک‌تر‌شدن سفره‌ها و البته محدود‌شدن سیاست‌های اقتصادی به افق‌های کوتاه‌مدت شده و هرگونه برنامه‌ریزی میان‌مدت و بلندمدت را با چالش مواجه می‌سازد. تورم 2رقمی در یک افق بلندمدت نشانه یک بیماری در اقتصاد است و وارد‌شدن به عصر تورم بالای40درصد نشانه بدتر‌شدن وضعیت است. از این منظر تورم 2رقمی بلندمدت گذشته برای اقتصاد و مردم ایران بد بوده و تورم بالای 40درصدی در یک افق 5ساله بدتر است و قابل دفاع نیست.
چرا تورم بد است و چگونه سیاست‌های توزیعی دولت‌ها برای ایجاد رفاه و افزایش سطح درآمد خانوارها در یک سیکل باطل به شکست می‌انجامد؟ تورم همیشه یک پدیده پولی بوده و به هر میزان که بانک‌های مرکزی پولی بیش از ظرفیت اقتصادی کشور چاپ و عرضه کنند، معادله قیمتی بین عرضه و تقاضای کالا را دچار اختلال می‌کنند. تورم بالا، قدرت خرید خانوارها را به شدت ضعیف و آنها را در برابر شوک‌های تورمی بی‌دفاع می‌سازد. این خانوار در سطح کلان همان دولت است که دخلش با خرجش نمی‌خواند و برای امرار معاش چاره‌ای جز فروش دارایی‌ها، ثروت ملی نظیر نفت و گاز و یا قرض گرفتن از بانک مرکزی و بانک‌ها ندارد و وقتی نرخ تورم در یک بازه زمانی بلندمدت روندی افزایشی داشته باشد، هم خانوار و هم دولت ضعیف‌تر شده و قادر به توسعه نخواهند بود.
حال این سوال مطرح است که مگر قرض گرفتن مشکلی دارد؟ در ظاهر پاسخ منفی است اما مهم این است که از کجا قرض بگیرید و آیا قدرت بازپرداخت قرض را سر موعد مقرر خواهید داشت؟ کمی پدیده قرض‌گرفتن دولت را ساده‌تر کنیم و ببینیم چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ فرض کنید نیمی از منابع و درآمدهای دولت در یک سال به هر دلیلی محقق نشود و از آنجا که دولت به عنوان یک خانوار پرخرج نمی‌تواند به راحتی از هزینه‌هایش کم کند، به قرض‌گرفتن روی می‌آورد. حال اگر این قرض‌کردن برای اجرای طرح و پروژه‌ای باشد که از محل آن اصل و سود وام تامین شود، مشکلی نخواهد بود اما اگر این قرض خرج هزینه‌های جاری و امرار معاش یک‌ساله دولت شود، در پایان سال دولت مقروض‌تر خواهد شد و سال آینده بازهم به قرض بیشتری نیاز دارد.
لازم است بدانیم که دولت چه از خارج وام بگیرد یا از بانک‌ها یا اوراق قرضه چاپ کند و به بانک مرکزی پناه بیاورد و درخواست استقراض کند، هزینه این استقراض را در نهایت همه مردم می‌پردازند. بدترین شکل و مخرب‌ترین وجه استقراض دولت، قرض‌گرفتن از بانک مرکزی چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم است چون بانک مرکزی هر ریالی که چاپ کند، چند برابر آن نقدینگی ایجاد می‌شود و این نقدینگی شکاف قیمت عرضه و تقاضای کالا را تشدید می‌کند. قرض‌گرفتن دولت از بانک‌ها هم همین وضعیت را دارد، چون بانک‌ها وقتی تسهیلاتی می‌دهند که منابع لازم را نداشته باشند، در نهایت این بانک مرکزی است که در مقام وام‌دهنده نهایی وارد می‌شود و از جیب مردم باز هم پول چاپ می‌کند.
اما بازندگان تورم چه کسانی هستند و چه اقشاری از جامعه بابت چاپ پول بانک مرکزی هزینه بیشتری می‌پردازند؟ نخست اینکه در یک تورم بالا و بلندمدت هم شهروندان، هم بنگاه‌ها، هم بانک‌ها و هم دولت و مجلس بازنده هستند اما میزان هزینه این باخت برای همه یکسان نیست زیرا در سطح شهروندان و خانوار، آنها که امکان جابه‌جایی ریال خود با کالاهای دیگر یا تبدیل آن به دارایی را دارند، کمتر از کسانی زیان می‌بینند که یا پس‌انداز ندارند یا قادر نیستند که پس‌انداز ریالی‌شان را به کالایی دیگر به عنوان سپر تورمی تبدیل کنند.
در سطح بنگاه‌ها هم همین قاعده حکم می‌کند، به گونه‌ای که با افزایش فشار تورم، نیاز آنها به نقدینگی در هر سال بیشتر می‌شود و در اقتصاد بانک‌محور ایران، شبکه بانکی قادر به تامین مالی بنگاه‌ها متناسب با نیاز واقعی آنها نخواهد بود و صف تقاضا برای تسهیلات‌گیری از بانک‌ها طولانی‌تر می‌شود. در چنین وضعیتی، سیاست‌گذار پولی اولویت را به تامین سرمایه در گردش بنگاه‌ها می‌دهد و سهم طرح‌های توسعه‌ای و ایجادی بنگاه‌ها از منابع بانکی کاهش می‌یابد و برخی بنگاه‌ها هم از دسترسی به منابع مالی جهت تامین سرمایه در گردش محروم می‌مانند و نرخ سرمایه‌گذاری جدید بانک‌ها در تولید متناسب با نرخ استهلاک رشد نمی‌کند که نشانه آن را می‌توان در 2 شاخص تشکیل سرمایه در بخش ماشین‌آلات مشاهده کرد.
در سطح دولت نیز وضعیت به گونه‌ای خواهد بود که فشار ناشی از کسری بودجه بر بانک‌ها افزایش می‌یابد و بانک‌ها برای پوشش تقاضای تسهیلات بودجه‌ای و فرابودجه‌ای در تنگنای منابع قرار می‌گیرند و خواسته یا ناخواسته به اضافه برداشت از بانک مرکزی روی می‌آورند.  اینها نشانه‌های آشکاری از بدبودن تورم در اقتصاد از جامعه و خانوار گرفته تا بنگاه و دولت است و بهتر همان باشد که نرخ تورم تک‌رقمی‌شود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید