از نان شب واجبتر!
ضرورت برگزاری کرسیهای آزاداندیشی واقعی، زیر ذرهبین همشهری
اعتراضات، ناآرامیها و اغتشاشات 3ماه اخیر کشور، دولتمردان دوره سیزدهم را به تکاپوی راهاندازی گفتوگوهای سیاسی میان دولت و مردم انداخته است. تجربه این گفتوگوها یکبار در جریان زدوخوردهای خیابانی منجر به درگیری با نیروهای امنیتی در آبانماه1398متوقف ماند و دولت حسن روحانی نتوانست آنها را به سرانجام برساند. این گفتوگوها در جریان اتفاقات اخیر در سطوح خارج از دولت میان علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی و چهرههای سیاسی دنبال شدند.
دولت سیدابراهیم رئیسی نیز با دستور کار جدیدی به سمت احیای این گفتوگوها رفته است. او در جریان تداوم سفرهای استانی و شروع دور دوم آنها خود بانی گفتوگوی رودررو و چهره به چهره با مردم شد.یک وزارتخانه سیاسی به همراه سخنگو و شورای اطلاعرسانی دولت نیز ماموریت گفتوگوهای سیاسی را از طریق جلسات با تشکلها، گروههای سیاسی و دانشگاهها تقویت کردهاند. احمد وحیدی، وزیر کشور بههمراه برخی معاونتهای این وزارتخانه جلسه با دبیران کل احزاب، مدیران رسانهای، استادان دانشگاهها و تشکلهای سیاسی را افزایش دادهاند. علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت نیز پیشقراول حضور در بطن اعتراضات التهابی چند ماه اخیر در دانشگاهها بوده است. او با وجود برخی شعارهای تندوتیز دانشجویی، شنوای سخنان آنان بوده و گفتوگو با آنان را بر ترک میز مفاهمه ترجیح داده است.اول آذرماه یکی از مهمترین جلسات کارشناسی در تحلیل وقایع با حضور برخی استادان دانشگاهها در وزارت کشور برگزار شد. علی مطهری، حمیدرضا جلالیپور، حسین راغفر و بیژن عبدالکریمی ازجمله استادانی بودند که دور یک میز نشستند و نظرات و دیدگاههای خود را در نشست هماندیشی با وزیر کشور مطرح کردند.
سؤال اساسی اینجاست که آیا برگزاری کرسیهای آزاداندیشی و بهتعبیری نشستهای تخصصی اصلاحات حاکمیتی تنها محدود به اوج گرفتن بحرانهاست یا نسخه تجویزی دائمی برای پیشگیری از وقوع آنها هم تلقی میشود. چرا با فروکش کردن اعتراضات، کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها، وزارت کشور و نهاد ریاستجمهوری متوقف میشود و حتی گاهی با ممانعت از حضور چهرهها، برگزاری برخی جلسات سخنرانی دانشگاهی بههم میخورد؟
برگزاری جلسات کرسیهای آزاداندیشی نقش اصلی را در بررسی پیمایشهای سیاسی و اجتماعی بازی میکند و با استناد به مهمترین تحقیقات دانشگاهی میتواند مقامات ارشد کشور را از تغییر سلایق و سمتوسوی مطالبات اصلی مردم آگاه کند. برقراری این اتصال فکری میان حاکمیت و مردم نیاز مبرمی به پاسداشت آن از سوی نهادهای حاکمیتی و احترام به آن دارد؛ در غیراین حالت همچنان اعتراضهای کف خیابانی مهمترین محل استناد به نادیده گرفته شدن مطالبات و نیاز به «تغییر روشها» و ابتر ماندن اصلاحات از مجرای مسالمتآمیز آن خواهد بود.
هشدار سالهای قبل
5سال پیش در اسفندماه 1396، عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور وقت در تحلیل حوادث اعتراضی دیماه به همشهری گفته بود: «4دهه از انقلاب گذشته و به مرور تفکرات، باورها، اندیشهها و سلیقه نسلهای پس از انقلاب دچار تغییرات اساسی شده است. برای دیدن اینها لازم نیست راه دور برویم؛ داخل خانواده خودمان و در بچههای خودمان این تغییرات را میتوانیم ببینیم. ما با دانشجویان سروکار داریم و میبینیم آنها حتی با دانشجویان 5سال قبل تفاوت دارند. بیتوجهی به تغییرات نسلی صددرصد ما را در تحلیلهایمان غافل میکند. سبک زندگی و سلایق مردم در حوزههای مختلف از نوع تفریح، ادبیات، گفتمان، مناسبات، روابط و پوشششان دچار تغییرات اساسی شده است؛ این تغییرات نیز در محدوده جغرافیایی ایران هم تعریف نمیشود؛ چون ارتباطات بهقدری گسترده شده که فضای بیرونی کاملا در داخل کشور فعال است و نقش دارد.»
آیا برقراری گفتوگوهای سیاسی و کرسیهای آزاداندیشی نمیتوانست در این 5سال، فرصت کافی برای شناخت این تغییرات و جلوگیری از وقایع آبان1398و شهریور، مهر و آبان1401باشد؟ پذیرش اصل گفتوگوها و باز گذاشتن درهای انعکاس تغییرات جامعه به محافل دانشگاهی و سپس تصمیمگیری کلان در اتاقهای مدیریتی و شجاعت در تغییر تصمیمات میتوانست از بحرانهای بعدی جلوگیری کند.
یک استاد دانشگاه درباره محتوای جلسه اول آذرماه امسال استادان دانشگاهی با احمد وحیدی، وزیر کشور به همشهری میگوید: «آنچه به وزیر کشور گفته شد این بود که اگر دولتمردان ما و حکومت ما منتظر هستند که با حل مشکلات اقتصادی بحرانها حل شوند، مسائل حالا حالاها حل نخواهند شد؛ چون زمینه حل این مشکلات وجود ندارد و این خیلی سادهاندیشانه است که دولت آقای رئیسی میتواند مشکل را حل کند. البته نقد من بحث این دولت و آن دولت نبود. ساختار اجتماعی و اقتصادی ما اجازه نخواهد داد که مشکلات اقتصادی ما حل شود. همچنین مسئله برجام حالا حالاها حل نخواهد شد؛ چون آمریکا ما را گوشه رینگ گیر آورده و دارد ضربات متعدد میزند و کوتاه نخواهد آمد. من گفتم تا ۱۰سال آینده افقی برای کاهش تورم وجود ندارد و این تورم ۲رقمی ادامه خواهد داشت و پول ملی ضعیفتر میشود. شرایط ما بهگونهای است که فعلا قابل تغییر نیست. در زمان آقای روحانی ما بهسوی آمریکاییها دست دراز کردیم که فضا را تغییر دهیم، اما آمریکا جای دست، پایش را جلوی پای ما انداخت.»
محور گفتوگوها با شمخانی و وحیدی
محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز اخیرا در روایت خود از جلسات چهرههای سیاسی با علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی گفته است: «اهمیت این جلسات بسیار بالاست؛ چون من و دیگرانی که به این جلسه دعوت میشویم اصلاً فکر نمیکنیم که ایشان، خودسرانه این جلسه را برگزار کرده است. ما احتمال قوی میدهیم که این جلسه، از سوی حاکمیت تنظیم شده و وقتی چنین جلسهای برگزار میشود، یعنی قرار است اصلاحاتی انجام شود.»30آبانماه خبری درباره نشست هیأترئیسه جبهه اصلاحات ایران ازجمله بهزاد نبوی، جواد امام، الیاس حضرتی، محمود صادقی و حسین مرعشی با رئیس قوه قضاییه و علی شمخانی منتشر شده بود. خبر برخی دیدارهای مشابه در آذرماه نیز منتشر شد.
آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت نیمههای آذر درباره این دیدارها و سخنانش خطاب به شمخانی گفته بود: «امیدوارم این گفتوگوها نتیجهبخش باشد. متأسفانه خود گفتوگو هم که باید با آن بر سر تحلیل و ارزیابی وضع موجود و راهحلها به توافق رسید، معنا و مفهوم خود را از دست داده است؛ درحالیکه گفتوگو نهتنها راهحل، بلکه مسئله امروز ایران است. اگر قرار است گفتوگو به حل منازعه ختم شود، باید مشروط و منوط به پذیرش عقلانیت استراتژیک برای گفتوگو باشد.»
مکث
برگزاری گفتوگوها محدود به زمان تنشها نماند
بررسی جلسات دورهای از حوادث آبان1398به بعد گویای آن است که با هر توقف در برگزاری کرسیهای آزاداندیشی شدت مسائل زیادشده است، راهحلها نیز به یک محاق طولانی رفتهاند، موضوعات پیچیدهتر شدهاند و درنهایت نیاز به تصمیمات ضربالاجلیتر با مشارکت سطوح بالاتر تصمیمگیری احساس شده است. برای احیای کرسیهای آزاداندیشی شاید همین امروز هم دیر باشد؛ بندوپیهای اتصال شبکه جامعه و حاکمیت بیش از هر زمان دیگری به اصلاح مجرای دریافت پیامها و واکنش مناسب به آنها احساس نیاز میکند. نظام واکنش سریع محرکهای عصبی و حسی جامعه متاثر از مواجهه منعطف و رو به اصلاح روشها در آینده بهطور حتم میتواند در ترمیم فضای همگرایی، تفاهم مردم و حاکمیت مؤثر افتد.