درباره حمید شیرزادگان، یکی از بهترین مهاجمان دهه 40
بچه شیری که اسکورت میشد
در ابتدای دهه 40که فوتبال ایران تازه برای کنار زدن رقبای سنتی خیز برداشته بود و میخواست بین مدعیان قهرمانی در آسیا جایی داشته باشد، یک جوان ترکهای که شم گلزنی بالایی داشت در ترکیب تیم پرآوازه شاهین چشمها را خیره کرده بود. حمید شیرزادگان فوتبال را از زمینهای خاکی محله درخونگاه تهران شروع کرده بود اما در باشگاه شاهین و زیرنظر امیر مسعود برومند الفبای فوتبال حرفهای را آموخت. شیرزادگان زودتر از حد تصور به ستاره بیچون و چرای شاهین بدل شد و در روزگاری که مهاجم افسانهای تیم ملی یعنی بیوک جدیکار به مرز بازنشستگی رسیده بود، پیراهن تیم ملی را بر تن کرد. او قریب به 7سال برای تیم ملی ایران به میدان رفت و گلهای سرنوشتسازی به ثمر رساند تا به مهاجمی بدل شود که از روی سکوهای امجدیه نام و لقبهای پرتعدادش را فریاد میزدند. در آن سالها رویدادهای بینالمللی فوتبال بسیار محدود بود و به همین دلیل تعداد بازیهای شیرزادگان با پیراهن تیم ملی ایران هم به حد نصاب قابل اعتنایی نرسید. او در یک بازه زمانی 7ساله 14بار برای تیم ملی بازی کرد و 9گل به ثمر رساند که هر کدام از این گلها مسیر تازهای را به روی فوتبال ایران باز کرد. شاید نسل جدید شناخت چندانی از حمید شیرزادگان نداشته باشد اما طرفداران قدیمی فوتبال در ایران او را یکی از بهترینهای تاریخ میدانند.
نابغه 17ساله
حمید شیرزادگان مثل همه ستارههایی که به نسل نخست فوتبالیستهای ایرانی تعلق داشتند، فوتبال را از زمینهای خاکی شروع کرد. بچه محله درخونگاه بود و مدام در زمینهای خاکی چهارراه بوذرجمهری و چهارراه گلوبندگ دنبال رؤیاهایش میدوید. آن موقع باشگاههای بزرگ پایتخت استعدادیابها را به زمینهای خاکی و مسابقات آموزشگاهی میفرستادند تا با انتخاب بازیکنان بااستعداد، تیمهای زیر مجموعهشان را تقویت کنند. مثلاً باشگاه شاهین دو تیم پولاد و کولاک را بهعنوان زیر مجموعهاش مدیریت میکرد و بازیکنان بااستعدادی که خودشان را در این دو تیم نشان میدادند به تیم اصلی شاهین راه پیدا میکردند. شیرزادگان در مدت زمان نسبتاً کوتاهی مسیر زمینهای خاکی حوالی درخونگاه تا رسیدن به تیم اصلی شاهین را طی کرد. او ابتدا در پولاد و سپس در تیم کولاک درخشید و در بازه زمانی یکسالونیمه به حدی در ترکیب این دو تیم درخشید که به تیم بزرگسالان شاهین راه پیدا کرد و در همان سن و سال به تیم ملی هم دعوت شد. وقتی به تیم ملی دعوت شد 17سال داشت که در نوع خودش یک رکورد بود. در آن سالها کمتر پیش میآمد که فوتبالیستهای زیر 20سال بهرغم استعداد و نبوغی که داشتند به تیم ملی دعوت شوند اما شیرزادگان یک استثنا بود.
بچه شیر
چیزی حدود 3سال طول کشید تا حمید شیرزادگان در فوتبال ایران صاحب یک موقعیت ممتاز شد. معدود مجلههای ورزشی آن سالها از او بهعنوان مهاجمی با استارتهای سریع و تغییر جهتهای ناگهانی وگمراهکننده نام میبردند و حد فاصل سالهای 1339تا 1343نام حمید شیرزادگان در ایران با واژه فوتبال مترادف بود. اوج درخشش او به سالهای 1341و 1342مربوط میشود که یکبار بهعنوان مرد سال فوتبال ایران انتخاب شد. مجله دنیای ورزش در آن سالها عکس ستارههای فوتبال را با تیترهای اغراقآمیز روی جلدش میبرد درباره شیرزادگان نوشته بود: مهاجمی که هر زمان صاحب توپ میشود، بازیکنان تیم رقیب به گرد پایش نمیرسند و فقط او را اسکورت میکنند. او در اوج دوران فوتبالش مثل همه ستارههای فوتبال ایران در آن سالها با لقبهای پرطمطراق شناخته میشد. شیرزاد، شیری، بچه شیر، پاطلایی و شیری پاطلایی ازجمله لقبهایی که بود در امجدیه برای استقبال از شیرزادگان سر میدادند.
هت تریک به یادماندنی
آبان ماه سال 1338زمانی بود که حمید شیرزادگان خودش را بهعنوان پدیده نوظهور فوتبال ایران در آن سالها معرفی کرد. فدراسیون فوتبال برای انتخاب بازیکنان ملیپوش و حضور قدرتمندانه تیم ملی در بازیهای آسیایی 1960یک تورنمنت چهارجانبه را با حضور 4تیم سرشناس تهرانی یعنی شاهین، تاج، دارایی و کیان برگزار کرد. در همین مسابقات دکتر عباس اکرامی، مدیر باشگاه شاهین در یک تصمیم شجاعانه و در روزهایی که امیر مسعود برومند را برای ادامه تحصیل به آمریکا فرستاده بود، 3بازیکن جوان و جویای نام را در ترکیب شاهین به میدان فرستاد. غلامرضا صفریان، همایون بهزادی و حمید شیرزادگان از جمله بازیکنان شاخصی بودند که در آن تورنمنت برای شاهین بازی کردند و دست بر قضا دو بازیکن آخری بعدها به مفاخر فوتبال ایران بدل شدند. شیرزادگان در هشتمین دقیقه نخستین بازی شاهین در برابر کیان نخستین گل را وارد دروازه حریف کرد و با سرعت سرسام آور و تکنیک نابش 2 گل دیگر هم به ثمر رساند؛ یک هتتریک در نخستین روز بازیها، برای جوانی که فقط 17سال داشت! نشریه کیهان ورزشی در شماره هفته بعد، تصویر بزرگی از شیرزادگان را منتشر کرد و از او بهعنوان یک استعداد ارزشمند نام برد. آن روز مسئولان تیم ملی نیز در ورزشگاه حضور داشتند.
زوج طلایی
شاید از خوششانسی شیرزادگان بود که با اعجوبهای به نام همایون بهزادی همدوره شد. بعد از کسب عنوان نایب قهرمانی تیم ملی در بازیهای آسیایی 1951دهلینو، فوتبال ایران دوران افول را سپری کرد و با نمایش ناامیدکننده تیم ملی در بازیهای آسیایی 1958توکیو برخی کارشناسان پیشنهاد پایینکشیدن کرکره فوتبال و اختصاص بودجه آن به کشتی و وزنهبرداری را مطرح کردند. بزرگانی مثل امیرمسعود برومند، بیوک جدیکار، عارف قلیزاده، نادر افشار و پرویز کوزهکنانی به وضوح پا به سن گذاشته بودند و پرویز دهداری 23ساله تنها بازیکن آماده تیم ملی بهحساب میآمد. تیم ملی در آن بازیها با نتیجه 5بر صفر به کرهجنوبی باخت و در تقابل با اسرائیل هم با 4گل مغلوب شد تا خشم عمومی از فوتبالیستها و مساروش، سرمربی مجارستانی تیم ملی به انزجار بدل شود. همین باختهای تحقیرآمیز برای کنار رفتن حسینعلی مبشر از ریاست فدراسیون فوتبال کافی بود و فوتبال ایران برای مدتی به کما رفت. فوتبال ملی دیگر در کانون توجه نبود و بهمعنای واقعی نیاز به یک شوک را احساس میکرد. این اتفاق در ابتدای دهه 40و با درخشش ناگهانی دو فوقستاره جوان فوتبال ایران یعنی حمید شیرزادگان و همایون بهزادی رخ داد.
گمشده پیدا شد
شیرزادگان تا آبان سال 1338آنقدر ناشناخته بود که حتی سکونشینهای امجدیه نامش را از یکدیگر میپرسیدند اما بعد از درخشش در مسابقات چهارجانبه تهران دیگر برای اهالی فوتبال غریبه نبود و از سوی مربیان تیم ملی به اردو هم دعوت شد. او در دومین دوره جام ملتهای آسیا یکی از اعضای تیم ملی بود. تیم ملی در آن تورنمنت با شکست در برابر برمه نایب قهرمان شد اما اتفاق مهمتر این بود که فوتبال ملی ایران گمشدهاش در خط حمله را پیدا کرد و آن بازیکن کسی نبود جز حمید شیرزادگان. اوج فوتبال این بازیکن در مسابقات انتخابی المپیک 1964توکیو رقم خورد. شیرزادگان در آن مسابقات 7بار دروازه رقبا را باز کرد تا تیم ملی برای نخستین بار راهی المپیک شود و فصل جدیدی در تاریخ فوتبال ایران گشوده شود. تمرین در میدان خراسان، دوش گرفتن در امجدیه، خوابگاه در باشگاه دارایی، غذا در کاخ ورزش و مسابقه در امجدیه؛ تیم ملی در سال 1342با چنین تدارکاتی و با هدایت مرحوم حسین فکری به المپیک راه پیدا کرد.
وداع با فوتبال ایران
تیم ملی ایران با گلهای مرحوم حمید شیرزادگان برای نخستین بار جهانی شد اما مدتی بعد این بازیکن را بهواسطه یکسری اتفاقات عجیب از تیم ملی کنار گذاشتند. ماجرا از این قرار بود که فدراسیون فوتبال بنا به دلایل نامعلومی تصمیم میگیرد بیوک وطنخواه، بازیکن شاخص شاهین را برای بازی دوستانه با شوروی به تیم ملی دعوت نکند. بازیکنان ملیپوش شاهین ازجمله حمید شیرزادگان و همایون بهزادی در حمایت از وطنخواه به اردوی تیم ملی نمیروند و فدراسیون فوتبال هم محرومیت یکساله را برای آنها درنظر میگیرد. با حذف این دو بازیکن حسرت درخشش یکی از بهترین زوجهای خط حمله تاریخ فوتبال ایران در المپیک 1964بر دل اهالی فوتبال ماند و خط حمله تیم ملی که از شیرزادگان، بهزادی، دهداری و برمکی تشکیل شده بود، نابود شد. بازیکنان محروم بعد از یک سال به فوتبال برگشتند اما حمید شیرزادگان عطای فوتبال را به لقایش بخشید و تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل در رشتههای مدیریت بازرگانی و روزنامهنگاری به آمریکا برود. شیرزادگان در کنار ادامه تحصیل برای تیمهای کیکرزبالتیمور و لسآنجلس کیکرز هم بازی کرد و نخستین فوتبالیست ایرانی بود که بابت امضای قرارداد با یک تیم خارجی دستمزد گرفت. او در سال 1965با تیم کیکرز بالتیمور قهرمان مسابقات سراسری ایالت کالیفرنیا و در فصل 1969آقای گل مسابقات جام رولند شد و در همان روزها بازیهای مهاجمی را تماشا میکرد که مردم از او بهعنوان جانشین خودش نام میبرند. حسین کلانی چنان در ترکیب شاهین و بعدها پرسپولیس و تیم ملی درخشید تا وداع پاطلایی با فوتبال ایران تبدیل به فاجعه نشود.