• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 7 خرداد 1397
کد مطلب : 18042
+
-

زیر آسمان شهر

تولد از خواب

تولد از خواب

دکترعباس پژمان|نویسنده و مترجم:

خواب وضعیتی است که من می‌خواهم با قرار گرفتن در آن با دنیای بیرون کاری نداشته باشم و علاقۀ خودم به آن را قطع کنم. پس  با کنار کشیدن از آن و دور نگه داشتنِ تحریکاتش از خودم به خواب می‌روم. همچنین زمانی به خواب می‌روم که خسته‌ام. بنابراین مثل این است که با خواب رفتنم به دنیای خارج می‌گویم: «مرا راحت بگذار، می‌خواهم بخوابم.» بچه‌ها هم این را به طور معکوس می‌گویند: «من هنوز نمی‌خواهم بخوابم، خسته نیستم، می‌خواهم یک کم دیگر بازی کنم.» بنابراین غرضِ زیستی یا بیولوژیکی که در خواب هست به نظر می‌رسد تجدید قوا باشد و خاصیت روانی‌اش هم این که علاقه به دنیای خارج را به حالت تعلیق در می‌آورد. به نظر می‌رسدارتباط ما با دنیای خارج، که بسیار با اکراه به آن آمدیم، شامل این حقیقت است که نمی‌توانیم آن را بی وقفه تحمل کنیم. به خاطر همین است که گاه گاهی به زندگی قبل از تولد خود، یعنی به زندگی دنیای رحِمی‌مان، بر می‌گردیم. آنچه هست، دست کم برای خودمان شرایطی را با خواب ایجاد می‌کنیم که شبیه شرایطی است که آن زمان‌ها برایمان فراهم بود. یعنی از لحاظ گرمی، تاریکی و نبودن تحریکات. بعضی‌هامان حتی هنگام خواب طوری در خود جمع می‌شویم که خیلی شبیه وضعیتی است که بدن‌مان در داخل رحم داشته است. مثل این است که دنیا  مالک همۀ وجود ما نشده است، فقط مالک دو سوم از زندگی ماست، یک سوم‌مان همچنان تولد نیافته است. بنابراین بیداری‌مان که هنگام صبح اتفاق می‌افتد مثل یک تولد دوباره است. البته این تعریف زیبای فروید از خواب تعریف علمی آن نمی‌تواند باشد. بیشتر تعریفی شاعرانه است تا علمی. هرچند پژوهش‌های او دربارۀ خواب تا آنجا که ممکن بوده با روش‌های علمی صورت گرفته است. اصلاً هنوز تعریف علمی از خواب وجود ندارد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید