• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 28 آذر 1401
کد مطلب : 180406
+
-

مرور خاطرات دژی از یاد رفته در اراضی ارباب مظفر

روزی روزگاری قلعه جی

رسم و راه سربازگیری و مأموریت کدخدا

آفتاب در کش‌وقوس بیدارشدن بود که حسن قلعه‌ای (مسئول نگهبانی قلعه)، کلون در بزرگ و اصلی قلعه را باز می‌کرد و مردها با سر کشیدن یک کاسه حلیم به‌عنوان وعده صبحانه راهی دشت و صحرا و زمین‌های کشاورزی اراضی اطراف قلعه‌ جی می‌شدند.
زن‌ها هم اولین چانه نون توتک (شیر مال) را برای سرگرم کردن بچه‌ها و دورکردن از تنور آماده می‌کردند و بچه‌ها خوشحال و سرمست از عطر خوش نان دستپخت مادر به سمت زمین‌های خاکی بیرون قلعه برای بازی الک‌دولک روانه می‌شدند.
 خستگی وکم سو شدن نور آفتاب هنگام غروب هم زنگ بازگشت به قلعه بود و جمع شدن دور هم و شب‌نشینی‌ها و نقل این محافل، شاهنامه و حافظ‌خوانی و بسته شدن درهای قلعه به روی هر غریبه‌ای بود. بله، قلعه جی یکی از نخستین بخش‌های سکونت در پازل دهم شهر تهران بود؛ جایی که امروز آن را محله جی می‌نامند.

سابقه سکونت: بیش از یک قرن
بافت فشرده مسکونی، بوق، دود، ترافیک و صدای آزاردهنده هواپیماها، تصویر امروز محله جی است که هیچ شباهتی به قلعه آرام و خوش آب‌و هوای قدیمی جی را ندارد. مکان اصلی قلعه جی، کوچه شهید رضوانی است؛ جایی که وقتی در آن قدم می‌زنی هنوز هم می‌شود سروصدا و تکاپوی اهالی ساکن آن را از میان دیوارها و خانه‌های آجری‌اش حس کرد. هر چند دیگر خبری از آن برو بیای سابق نیست، اما قدیمی‌ها مثل فامیل با اهل کوچه رفتار می‌کنند.
 قلعه جی و زمین‌های اطراف آن همه از اراضی و اموال مظفر خان، ملاک بزرگ آن زمان بود و بیشتر اهالی قلعه را مهاجران روستاهای اطراف شهر تهران مانند سولقان، فرحزاد، کن و بومی‌های اولیه تشکیل می‌دادند. به گفته یکی از قدیمی‌ها، جمعیت داخل قلعه ترکیبی از مهاجران روستاهای اطراف شهر تهران و بومی‌ها بود و با وصلت‌های مکرر، همه باهم فامیل شدند. کل قلعه و زمین‌های کشاورزی اطراف آن هم متعلق به ارباب مظفر بود. البته بیشتر به‌  جای دیدن خود ارباب، اسم ارباب را می‌شنیدند چون او در شهر  زندگی می‌کرد. اکثر کارهای رسیدگی و نظارت به اموال ارباب مظفر بر عهده کدخدا و دشتبان بود. قدیم‌ها یکی از مسئولیت‌های کدخدا، ابلاغ زمان سربازگیری به خانواده‌ها بود. خیلی از
خانواده ها به دلیل کم‌شدن نیروی کار در مزارع کشاورزی، به فرستادن فرزندان شان به سربازی تمایل نداشتند و راه فرار از سربازی هم خانه کدخدا بود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید