معجزۀ مظلومیت
شیخ عباس حیدریپور ؛ کارشناس اندیشه سیاسی
1-داستان مبارزه موسی(ع) و فرعونیان، داستانی پربسامد در کتاب هدایت ماست. شاید سرّ این همه تکرار وجود خطرات مشابه در مسیر هدایت بشر باشد از اینرو میتوان برای اکنون و زمانه حاضر هم از این ماجرا درسها گرفت. در مطالعه مواجهات حضرت موسی(ع) و فرعون بهوضوح متوجه میشویم که فرعون خدای جنگ روانی است و با نکرائی خاص(نکراء مفهومی است که حضرت امیر(ع) برای توصیف تدابیر شیطانی معاویه استفاده میفرمایند و از کاربست کلمه عقل درباره آن پرهیز میکنند.) پیدرپی درصدد مقابله با احتجاجات موسی و هارون علیهماالسلام است. اکنون درصدد نشان دادن این وجه از تلاشهای فرعونیان نیستیم.
2- 3صحنه پیاپی را مرور کنیم:
صحنه اول: موسی(ع) معجزات را به میدان میآورد. این معجزات آنچنان واضح و دهشتناک است، فرعون را نگران میکند که مبادا اطرافیان درباری بهسوی موسی(ع) متمایل شوند؛ به ایشان خطاب میکند: إِنَّ هَذَا لَساحِرٌ عَلِیمٌ/ یرِیدُ أَن یخْرِجَکم مِّنْ أَرْضِکم بِسِحْرِهِ فَمَا ذَا تَأْمُرُونَ/(شعراء:۳۴و۳۵)؛ او با ستودن موسی(ع) و همزمان انتساب او به سحر و به بازی گرفتن مشورت ایشان هم در صدد یافتن راهحل است و هم شکستن رعب و اعجابی که در جانهای درباریان نشسته است. راهحل ظاهراً پاسخ میدهد: پس از مشاجرات و پچوپچ میگویند فعلاً مهلتی بگیر و بعد برو سراغ هر ساحر توانمندی در اقصی نقاط کشور و آنها را به نزد خود بخوان... .
صحنه دوم: مقابله بزرگ ساحران فرعونی با موسای یکه و تنها آغاز میشود. اما موسی(ع) با اعجاز الهی بر ساحران غلبه میکند و ساحران که حقانیت موسی(ع) را دریافتهاند به سجده میافتند و میگویند به ربالعالمین ایمان آوردیم. فرعون که صحنه نبرد را اکنون 2بار باخته است؛ هم در میدان نبردی که خود پیشنهاد داده و در حضور مردم مغلوب شده است و هم نیروی انسانی که نوک پیکان مقابلهاش بودند، عصبانی در موضعی خدایی قرار گرفته و ایشان را توبیخ(!) میکند که چرا بدون اجازه او ایمان آوردهاند؟ بلکه تهدید میکند که دست و پای شما را یکی از راست و یکی از چپ، قطع خواهم کرد و بر تنه درختان خرما خواهم آویخت.
صحنه سوم: (به گزارش روایات و به استناد برخی قرائن قرآنی) تازهمؤمنان(یا دستکم برخی از ایشان) با دست و پای قطعشده بر تنه درختان مصلوب میگردند.
3-یک پرسش جدی: چرا خدای موسی(ع) که آن همه اعجاز در دست و بازوی موسی(ع) قرار داده است؛ همان اعجازهایی که باعث میشود فرعون جرأت مقابله با موسی(ع) را نداشته باشد، اینک به کمک ساحرانی که حالا مؤمنانی پاکباز شدهاند، نمیآید و آنها را از دستان فرعونیان رها نمیسازد؟
بهزعم نگارنده، خدای متعال در این صحنهها 2بار معجزه کرده است؛ یکبار معجزهای است که با عصای موسی(ع) بهظهور رسانده است و بار دیگر معجزهای است که با این مؤمنان پاکباز بر سر دار و دست و پای قطعشدهشان به میدان آمده است. درواقع فرعون در این صحنه 3بار شکست میخورد نه 2بار. یکبار وقتی است که عصای موسی(ع) سحر سحره را باطل میکند، دفعه دوم وقتی است که خود ساحران فرعونی به خداوند ایمان میآورند و دفعه سوم و از همه مهمتر وقتی است که با بریده شدن دست و پای خویش بر صدق ایمان و باورمندی به عالم آخرت و محدودیت عالم دنیا را برای همیشه تاریخ فریاد میزنند. این مؤمنان با مظلومیت خویش چیزی را آشکار کردند که حتی عصای موسی(ع) به این وضوح قادر به نمایاندن آن نشده بود. آری این «معجزه مظلومیت» ایشان بود که صدقشان و باورشان را آشکار کرد؛ اگر معجزهای موسوی ایشان را از دست فرعون نجات میداد، هرگز معجزه مظلومیت محقق نمیشد. و البته ایشان به خواست خود آماده تجلی این معجزه شده بودند؛ همانوقت که در قبال تهدید فرعون پاسخ دادند: مهم نیست، ما بهسوی پروردگارمان بازمیگردیم.(الشعراء:۵۰) یا به تعبیری دیگر گفتند: هرچه خواهی بکن، نهایت کار تو در همین دنیا خواهد بود.(طه: ۷۲) و هیچ دسترسی به آخرت نداری... و البته خدای متعال با الدرجات العُلی از ایشان استقبال کرد.
4-اغتشاشات اخیر ابعاد فراوان دارد اما جنگ روانی و شناختی و ترکیبی آن برجسته بود. باطلالسحر این جنگ همهجانبه ازجمله معجزه مظلومیت بود. شهدایی که معصومانه و مظلومانه با بربریت و سبعیت تمام به شهادت رسیدند؛ از شهید آرمان علیوردی که حاضر نشد کمترین انفعالی نسبت به ارزشهایش نشان دهد، تا شهید سیدروحالله عجمیان که برای دفاع از مقام زنان عفیفه، خود را قربانی کرد، تا شهید حمید پورنوروز و شهید حمزه علینژاد و شهید دانیال رضازاده و شهید حسین زینالزاده و... که هریک وجوهی از اعجاز مظلومیت را در آستین داشتند. درجات بلندمرتبه الهی، گوارای وجود این اعجازگران قرن باد.