تمام تلاشهایی که برای بازماندگان از تحصیل میشود
مهدی نویدادهم- هیأت علمی دانشگاه شهید رجایی
براساس قوانین و مقررات، تمام کودکان و نوجوانانی که به سن تحصیل و مدرسه میرسند باید تحت پوشش فعالیتهای آموزش و پرورش قرار بگیرند. اکثریت این دانشآموزان خودشان به مدرسه میآیند و ثبتنام و مراحل تحصیل را طی میکنند اما بخشی دیگر به دلایل مختلف نمیآیند که به آنها بازمانده از تحصیل گفته میشود. بخشی از دانشآموزان هم پس از ورود به مدرسه و با گذشت زمان از نظام آموزشی جدا میشوند که ترکتحصیل کردهها هستند. درباره 2گروه آخر اطلاعات آموزش و پرورش کم است و بهویژه درباره بازماندگان از تحصیل چالش جدی بهشمار میرود، چرا که آنها اصلا برای ثبتنام به مدرسه مراجعه نکرده و اطلاعات آنها بسیار کم است. همیشه آموزش و پرورش به روشهای مختلف سعی در شناسایی این کودکان دارد، ازجمله اینکه براساس آمار سازمان ثبتاحوال از متولدین جدید و مشمول مدرسه و مقایسه با تعداد کودکانی که برای ثبتنام مراجعه میکنند، تعداد جاماندگان قابل تشخیص است. محل تولد آنها اعلام و معلمان و کارشناس آموزش و پرورش برای پیگیریهای لازم به در خانه آنها مراجعه و ثبتنام این کودکان را انجام میدهد. اما با وجود تلاشهای نظام آموزشی رسمی، بهدلیل پیچیدگی این موضوع نظام آموزشی به تنهایی نمیتواند این بار سنگین را بر دوش بگیرد و لازم است بخش خصوصی، مؤسسات خیریه و... همراه شوند. البته تعدادی از این مؤسسات در سطح ملی، کشوری و استانی تاسیس شدهاند و تمرکز اصلی آنها در شناسایی و جذب بازماندگان از تحصیل و ترکتحصیل کرده است که اگر تعامل خوبی میان آموزش و پرورش و این مؤسسات وجود داشته باشد، میتوان درصد قابل توجهی از دانشآموزان بازمانده از تحصیل را به مدارس بازگرداند. نمیتوان انتظار داشت که این درصد به صفر برسد چرا که در هر صورت تعدادی از این کودکان از قافله آموزش رسمی و تحصیل بازمیمانند اما در کاهش این آمار مؤثر است. در اینباره دلایلی ازجمله نبود دسترسی به مدرسه هم مطرح میشود اما زیرساختها و فضای آموزشی بهگونهای نیست که نبود مدرسه یا معلم در افزایش بازماندگی این کودکان از تحصیل تأثیر چندانی داشته باشد؛ چرا که بهدلیل سرمایهگذاری آموزش و پرورش، اکنون 5هزار مدرسه در کشور وجود دارد که یک معلم و زیر 5دانشآموز دارد و برخی از آنها هم با یک دانشآموز برگزار میشود. دولت این سرمایهگذاری را برای آموزش و تحصیل را انجام داده که بسیار پرهزینه است اما ماموریت نظام آموزشی این است که شرایط تحصیل را برای تمامی واجدین شرایط فراهم کند. بنابراین اگر به مدرسه نمیآیند، تحلیل کارشناسی ناشی از نبود فضای آموزشی و معلم نیست و عوامل دیگری ازجمله مشکلات اقتصادی، فرهنگ اجتماعی، نبود مدرک شناسایی و... دخیل هستند. سالهای گذشته در برخی مناطق به دختران اجازه تحصیل نمیدادند یا فقط مجاز به تحصیل تا پایان دبستان بودند اما اکنون این بنبست فرهنگی درباره تحصیل دختران با تلاشهای آموزش و پرورش و نهادهای دیگر حذف شده که دستاورد خوبی است چرا که تعداد دانشآموزان دختر با پسر اکنون آماری نزدیک به هم دارد. کودکان بدون شناسنامه هم در برخی موارد از قافله تحصیل بازمیمانند چرا که شناسایی آنها سخت است.
در سیستان و بلوچستان تعدادی از کودکان هستند که مادر ایرانی و پدر افغانستانی دارند و این مسئله باعث شده که شناسنامهای نداشته باشند. این کودک در لیست موارد شناسایی نیست و کارشناسان آموزش و پرورش به در خانه آنها مراجعه نمیکنند. این در حالی است که تحصیل حق همه است و هر فردی که وارد ایران شود، چه فرزند خودمان و چه مهاجران باید از حق آموزش برخوردار باشند. اما دستگاههای نظامی و امنیتی که مسئولیت امنیت جامعه را برعهده دارند نگرانیهایی را در اینباره مطرح میکنند که ارائه خدمات به افراد بدون مدارک قانونی میتواند مشکلاتی را هم به همراه داشته باشد. بر این اساس طی یک مدت آموزش و پرورش ثبتنام این افراد را انجام نمیداد اما در سال 94مقام معظم رهبری دستور دادند همه کودکان افغانستانی، چه آنها که دارای شرایط قانونی حضور در ایران هستند و چه آنها که مدارک قانونی ندارند باید در مدارس دولتی ثبتنام شوند. آن زمان حدود 200هزار دانشآموز اتباع خارجه داشتیم و بعد از تأکید رهبر معظم انقلاب این آمار به 500هزار نفر رسید. اما باز کسانی هستند که نمیخواهند یا نمیآیند یا نمیتوانند برای تحصیل به مدرسه بیایند. باید به این نکته توجه داشت که بازماندگی کودکان از تحصیل آسیبهای اجتماعی هم به همراه دارد. همه تحقیقات داخلی و ملی نشان میدهد کودکانی که در فرایند تعلیم و تربیت قرار میگیرند، آسیبپذیری و آسیبزایی آنها بهشدت کاهش پیدا میکند. اگر کودکی از این چرخه عقب بماند، هم خودش آسیب میبیند و هم میتواند به جامعه آسیب بزند. اینکه اکنون وزارت آموزش و پرورش خود را به سامانه موسوم به «شناسایی چهره به چهره کودکان بازمانده از تحصیل» تجهیز کرده، اقدام مثبتی خواهد بود و یک گام رو به جلو. این در حالی است که برای هر نوع سیاستگذاری و برنامهریزی به آمار نیاز داریم و براساس تمام اطلاعاتی که در این سامانه ثبت و کاملا در دسترس قرار میگیرد، میتوان نسبت به شناسایی بهموقع این کودکان و روند آموزشی آنها اقدامات جدی و لازم را انجام داد.