بهدنبال اریک
کن لوچ و فیلمی مرتبط با فوتبال. مستعدترین کارگردان چپگرای 2 دهه اخیر سینما، در فیلمی که ستایشنامهای بر اریک کانتونا، هافبک بینظیر منچستریونایتد در دهه ۹۰ میلادی است، بیش از هر چیز به رابطه تماشاگر با ستاره مورد علاقهاش میپردازد. «بهدنبال اریک»(۲۰۰۹) بهخود فوتبال مربوط نمیشود بلکه به رابطه بین فوتبال و هوادارانش میپردازد. فیلم بهدنبال اریک داستان یک پستچی است که زندگی شخصی و کاری بحرانزدهای دارد و افسرده است، او در مسیر زندگی به اریک کانتونای معروف برمیخورد و میخواهد زندگیاش را به کمک او از نو بسازد. رابطه هوادار با ستاره محبوبش، بهعنوان تم اصلی فیلم، کن لوچ را از تلخاندیشی همیشگیاش قدری دور کرده است. فیلمسازی که همیشه غمخوار طبقه کارگر است این بار نیز سراغ فردی متعلق به این طبقه رفته که در لحظات تلخ فیلم او را گرفتار مشکلاتی به ظاهر حلنشدنی میبینیم و اینجاست که کانتونا ظاهر میشود و واقعا چهکسی جز او میتواند کاراکتر افسرده و آسیبدیده فیلم را به زندگی بازگرداند؟ مردم منچستر سالهای سال با مهاجم تیزپای یونایتد به رؤیاهایشان عینت بخشیدند، او را در قاب تلویزیون یا در چمن سبز رنگ فوتبال همراهی کردند و از نفس نیفتادند؛ به عشق کانتونای کبیر ساعتها در استادیوم منتظر ماندند، تشویقش کردند به لطف حضور او پیروزیها و قهرمانیهای زیادی را جشن گرفتند. کانتونا قطعا هنگامی که کاپ قهرمانی را بالای سر میبرد تصور نمیکند که روزی در مجالی بهنام در جستوجوی اریک مقابل دوربین لوچ ترومپت بزند و در ایوان برج منچستر «مارسیز» را بخواند.