رمز گشایی از مستند CNN توسط کارگردان مستند راز نیکا
هفتهها پس از جانباختن نیکا شاکرمی، دختر نوجوان در تهران، رسانههای معاند همچنان سعی در وارونه جلوه دادن واقعیت و سوءاستفاده از جانباختن او هستند. سیستمهای امنیتی با پنهان شدن پشت رسانه مرجع CNN با «قلب واقعیت» به «جعل حقیقت» میپردازند؛ درحالیکه شواهد قطعی بهدست آمده نشان میدهد دختری که عصر سهشنبه 29شهریور روی سطل زباله روسری خود را آتش زد، نیکا شاکرمی نبود.
به گزارش همشهری، عاطفه تلقانی، مستندساز، از چند روز قبل با پیش تولید مستند «راز نیکا» تحقیقات گستردهای را در اینباره آغاز کرده است. او که نایبرئیس انجمن «صلح عادلانه برای همه» است در مستند «راز نیکا» 4فرضیه را مورد بررسی قرار میدهد: اول اینکه مرگ نیکا شاکرمی در پی آتش زدن روسریاش و تعقیب پلیس و دستگیریاش توسط مأموران و پس از مورد ضرب و شتم قرار گرفتن رخ داد. دومین فرضیه این است که سقوط از ارتفاع به مرگ نیکا شاکرمی منجر شد. فرضیه سوم این است که نیکا شاکرمی توسط شخصی که احتمالا او را به ساختمان متروکه دعوت کرده بود به قتل رسیده است. اما چهارمین فرضیه این است که دختر نوجوان بهمنظور خودکشی وارد ساختمان متروکه شد. تلقانی که 19سال فعالیت در تحریریههای پخش اخبار شبکه تلویزیونی خبر صدا و سیما را در کارنامه خود دارد، میگوید: شبکه خبری CNN3هفته پیش فیچری(گزارشی با مضمون چرا و چگونه) را با عنوان آخرین ساعات زندگی نیکا شاکرمی پخش کرد و آن را گزارشی تحقیقی نامید که بهطور بیسابقهای در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفت و میلیونها بار باز نشر شد؛ اما حتی افراد غیرحرفهای هم با کمی دقیق شدن میتوانند تشخیص دهند دختری که روی سطل زباله روسری خود را آتش میزند، همان دختری نیست که در پناه خودرویی ایستاده و به راننده میگوید «تکان نخور!» به همین دلیل ضرورت دارد بسته گزارشی CNN از منظر تکنیکی و فرامتنی مورد بررسی و رمزگشایی متخصصان قرار گیرد. او ادامه میدهد: شبکههای خبری و خبرگزاریهای معتبر هرگز بدون دریافت تأیید محتوا از کارشناسان اقدام به انتشار خبر نمیکنند و برای یک «بنگاه خبری مرجع» مقوله «اعتبار» خط قرمز است و از آن عدول نمیکند. اما اینکه چرا سی.ان.ان درخصوص نیکا شاکرمی خود را خرج سرویسهای امنیتی کرد و حیثیتاش را حراج کرد، جای تامل دارد! این کارشناس رسانه میگوید: در تحقیقات میدانی که داشتم متوجه شدم نیکا شاکرمی دختر هنرمندی بود. او همتی والا و آرزوهای بلندی داشت که فقدانش دردناک است. درصورتی که شخص یا اشخاصی در مرگ او دخیل بودهاند، بیتردید باید مجازات شوند؛ اما برای من این پرسش مطرح است که چرا رسانههای شمال(رسانههای کشورهای توسعه یافته) اگر حقیقتا «زن- زندگی- آزادی» برایشان مهم است چرا به سادگی از مرگ دهها دختر همسن و سال نیکا که هشتم مهر، یعنی یک روز قبل از شناسایی شاکرمی توسط مادرش در سردخانه پزشکی قانونی کهریزک، در «آموزشگاه کاج» واقع در منطقه هزارهنشین کابل کشته شدند به سادگی عبور کردند؟
او میگوید: من درباره خبرگزاریها و شبکههای خبری دولتی حرف نمیزنم، بهطور مشخص منظورم شبکه خبری CNN است که ادعای «بی طرف بودن» دارد و در بین اهالی رسانه و مطبوعات یک «رسانه مرجع» به شمار میآید و سؤال این است: آیا «کارمند حقیقت» بودن آدمهای رسانهای یک شعار است!؟ آیا قرار نبود رسانهها استقلال خود را حفظ کنند و اجازه ندهند که دولتها پشتشان پنهان شوند؟! تلقانی در ادامه میافزاید: نباید از کابوسهایی که طی 2ماه اخیر رویاهای کودکان ایران زمین را دزدیده است، بهسادگی گذشت. این روزها کودکان ساکن ایران تب دارند، اما نه بهعلت کمبود «واکسن آنفلولانزا» بلکه تب آنها متاثر از شعارهایی است که در شبکههای بیبیسی فارسی، ایراناینترنشنال، من و تو، رادیو فردا و امثال آنها سر تیتر خبرها میشود و عدهای تصور میکنند با تصمیم خودشان است که به خیابانها میروند. اینکه تب امروز کودکانمان در کدامین فردا به شکل عارضهای جسمی یا روانی بروز و ظهور کند، مشخص نیست؛ اما میدانم خواب بسیاری از کودکان آشفته است و امیدوارم انجمنهای مرتبط برای حفظ امنیت روانی کودکان نسبت به «ترند» شدن «بچهکش» واکنش نشان دهند، شاید «منفعت» کودککشی روشن شود!