درسهایی از زندگی خدیجه س
سید اکبر میرجعفری|شاعر و پژوهشگر ادبیات:
خدیجه(س) جزو نخستین کسانی است که به پیامبر(ص) ایمان میآورد. دقیقتر آنکه خدیجه(س) نخستین زن مسلمان تاریخ است. اسلام آوردن خدیجه(س) از چند جهت قابلتامل است. مرحوم دکتر جعفر شهیدی در کتاب تاریخ تحلیلی اسلام مینویسد: «آنان که در سالهای نخستین دعوت پیغمبر(ص) را پذیرفتند، مردان و زنانی هستند میان 19 تا 28ساله؛ سرشار از ایمان به خدا، بیاعتنا به سنتهای قبیلهای و نظام موجود در مکه. آنان از دید اجتماعی دارای چنین مشخصاتی هستند:
الف-کسانی که در سلسله نظام قبیلهای مکه در رده دوم یا سوم قرار داشتند.
ب-تجارتپیشگانی که بهخاطر بالا نبودن مبلغ دارایی نمیتوانستند با ثروتمندان رقابت کنند.
ج-کارگران، مزدوران، بردگان و مردم رنجدیدهای که از جور ستمکاران به ستوه آمده بودند....»
با نگاهی اجمالی به این فهرست، درمی یابیم که خدیجه(س) جزو هیچیک از طبقات ذکر شده محسوب نمیشده است. وی هم موقعیت اجتماعی ویژهای داشته و هم در تجارت موفق بوده اما به پیامبر(ص) ایمان آورده است!
یادآوری: زن میتواند استقلال فکری داشته باشد. اگر در جامعه مردسالار مکه، خدیجه(س) از استقلال فکری و مالی برخوردار نبود، ایبسا تاریخنگاران حتی یادی هم از همسر محمد(ص) نمیکردند. بهراستی چرا ایمان آوردن خدیجه(س) تا این اندازه برای سیرهنویسان اهمیت داشته است؟ آنچه از فحوای متون تاریخی برمیآید، این است که خدیجه(س) حامی پیامبر(ص) بوده، نه از آن رو که همسر او بوده، بلکه بدان جهت که به حقانیت راه پیامبر(ص) ایمان داشته است؛ بنابراین پیامبر(ص) تا زمانی که خدیجه(س) زنده بوده نهتنها ازدواج نکرد، بلکه تا پایان عمر خویش نیز همیشه از خدیجه(س) به نیکی یاد میکرده است. پیامبر اکرم(ص) از هیچیک از همسران خود - چنان که از خدیجه(س) یاد کرده - به نیکی و بزرگواری یاد نکرده است. عایشه که خود یکی از همسران پیامبر(ص) است، نقل میکند: هرگاه ایشان میخواست از خانه بیرون برود، به یاد خدیجه(س) میافتاد و از او به نیکی یاد میکرد. روزی از روزها حسودیام گل کرد و خطاب به پیامبر(ص) گفتم: «مگر خدیجه(س) غیر از زنی پیر، چیز دیگری بود؟» خداوند به جای او بهترش را نصیب تو کرده است. پیامبر(ص) خشمگین شد؛ بهطوریکه موهای جلوی سرش از شدت خشم میلرزید و فرمود: «نه، به خدا سوگند بهتر از او را به من نداده است.
او به من ایمان آورد، درحالیکه مردم، کفر میورزیدند؛ مرا تصدیق کرد، درحالیکه مردم تکذیبم میکردند؛ با مال خودش مرا یاری و همراهی کرد، درحالیکه مردم محرومم کردند و خداوند از او فرزندهایی روزی من کرده، درحالیکه مرا از فرزندان زنان دیگر، محروم کرد.» این عبارات بهخوبی نشان میدهد که خدیجه(س) به اختیار و طیب خاطر پیامبر(ص) را یاری میکرده است. این را هم اضافه کنیم که همانطور که دکتر شهیدی اشاره دارد، ایمان آوردن کسانی که جایگاه اجتماعی ممتازی نداشتند، چندان تأثیری در جامعه آن روز مکه نداشت و شاید تحمل آن برای سران مکه چندان سخت نبود اما وقتی کسی با جایگاه اجتماعی خدیجه(س) دین اسلام را میپذیرد، بسیاری از مناسبات اجتماعی را تحتتأثیر قرار میدهد. پیامبر اکرم(ص) به دلایلی که شرح آن در این نوشته نمیگنجد، با چندین زن ازدواج کرده اما تنها زندگی و مرگ خدیجه(س) برای سیرهنویسان و تاریخنگاران اهمیت داشته است؛ بهطوریکه تاریخ وفات تعدادی از آنها حتی در متون معتبر ثبت نشده است. خدیجه(س) در سالی از دنیا رفت که دیگر حامی پیامبر(ص) - یعنی ابوطالب - نیز در همان سال دنیا را ترک گفت. مرگ این دو عزیز چنان برای پیامبر(ص) سخت بود، که ایشان این سال را «عامالحزن» نام نهاد.
یادآوری: اهمیت انسانها ربطی به جنسیت آنها ندارد.
بنا بر نقل مشهور پیامبر اکرم(ص) و خدیجه(س)، 6 فرزند مشترک داشتهاند اما از این میان تنها حضرت فاطمه(س) دارای جایگاهی ویژه نزد مسلمانان است. از یاد نبریم که در آن روزگار داشتن فرزند پسر به قدری اهمیت داشت که وقتی پسر پیامبر(ص) از دنیا رفت، عدهای بیادب پیامبر(ص) را ابتر نامیدند! اما خداوند با نزول سوره کوثر جایگاه واقعی فاطمه زهرا(س) و بهتبع آن جایگاه زن را تا ابد برای جهانیان روشن کرد.