آزادی فتنهای خاموشنشدنی است!
راستیآزمایی شعار آزادی، در عملکرد فرقه بهائیت
مریم صادقیپری _ روزنامهنگار
آزادی مفهومی است که در مکتبهای مختلف و جریانهای سیاسی، تعاریف و تفاسیر گوناگونی از آن شده است. در این میان جریان بهائیت، آزادی را مساوی با پیروی از اوامر خود میداند و با وجود آنکه رهبران آن، پیروان خود را از آزادیخواهی نهی و آن را مساوی با حیوانیت قلمداد کردهاند، اما با پیروزی انقلاب اسلامی، این مفهوم را به مثابه ابزاری برای مقابله با آن برگزیدهاند. این تشکیلات به بهانههای مختلف، مانند انتخابات ریاستجمهوری سال1388، افزایش قیمت بنزین در سال1398 و فوت مهسا امینی، به نام آزادی، مردم ایران را دعوت به اغتشاش کرده است. در این مقال گوشهای از نظرات و عملکرد این جریان را در حولوحوش موضوع و کلمه «آزادی» موردواکاوی قرار دادهایم.
مفهومشناسی آزادی، از زبان رهبران بهایی
حسینعلی نوری معروف به بهاءالله که مؤسس بهائیت است، آزادیخواهی را به آتش فتنهای خاموشنشدنی تشبیه و مظاهر آن را حیوانی و فریبکارانه میداند که منجر به خروج انسان از دایره وقار و ادب میشود: «قطعاً عواقب آزادی به فتنه و آشوبی ختم میشود که آتش آن فرونمینشیند. بدانید که مظاهر آزادی، مطالع آزادی، نتایج آن حیوانی است و سزاوار است انسان پیرو سنتهایی باشد که از گمراهی نجاتش دهد و به فریبکاران زیان رساند. قطعاً آزادی، انسان را از جایگاه ادب و متانت خارج میکند و او را از فرومایگان قرار میدهد... .»(1) او پیروی از اوامر خود را مصداق آزادی معرفی میکند: «بگو آزادی در پیروی از فرمانهای ماست. اگر شما از عارفین نباشید، اگر مردم پیروی کنند، آنچه را که ما نازل کردیم برای ایشان از آسمان وحی، هر آینه خود را در آزادی محض خواهند یافت. خوشا به حال کسی که مراد خدا را دانست، در آنچه نازل شد از آسمان خواست مسلط بر جهانیان... .» (2)
بعد از مرگ حسینعلی نوری، جانشینان او به فراخور زمانه و منافعشان، تفاسیر مختلفی از آزادی ارائه دادند. یکی از معاشرین عبدالبهاء، سیدحسن تقیزاده، نکات قابلتوجهی را از دیدارهای خود با افندی بیان میدارد. او در سال1290 در پاریس، ملاقاتی را با رهبر دوم بهائیت داشته است که طی آن، ضمن توصیف خانه پرتجمل افندی، نظر وی در مورد آزادی و اعتراف وی در مورد اینکه منافعشان با آزادی تأمین نمیشود را بیان میدارد: «ما اصولا آزادی را دوست داریم، برای اینکه نعمتی از نعم الهی است و نزد خدا مطلوب است، ولی نه برای اینکه آزادی به پیشرفت و انتشار امر ما کمک میکند، بلکه بالعکس، امر ما در محیط غیرآزاد بهتر پیشرفت مینماید....»(3) همانطور که افندی اذعان میکند، امر بهائیت در محیط غیرآزاد، به نحو مطلوبتری رشد میکند و به همین دلیل در دوران دیکتاتوری رضاخان و پسرش محمدرضا، آنان وضعیت مطلوبی در ایران داشتند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بیتالعدل به ناگهان مدافع آزادی شد! طوری که تشکیلات بهائیت به نمایندگی از اسرائیل و آمریکا، با علم کردن شعارهایی چون دفاع از حقوق بشر، دفاع از اقلیتها و آزادی و حقوق زنان، قطعنامههای بسیاری را علیه ایران در سازمانهای بینالمللی به تصویب رسانده و با استفاده از اهرم رسانه، به ایجاد شبهه و ترویج تفکرات خود در میان ایرانیان اقدام کردهاند. بهگفته افراد نجات یافته از این جریان، تشکیلات بهائیت، تنها 12روز پس از شکلگیری حکومت منتخب مردم در ایران، دشمنی خود را با آن آغاز کرد! آنان در وقایع دهههای گذشته نیز، چون فتنه 1388، اغتشاشات آبان1398و اغتشاشات 2ماه اخیر، سخنپراکنیهای بسیاری کردهاند؛ برای نمونه در فتنه88، با دستوراتی که از طرف بیتالعدل برای آنها صادر شد، به شکل علنی وارد میدان شدند. در زمان اعتراض مردم به گرانی بنزین (پاییز 98)، تشکیلات بهائیت با ارسال پیامهای تحریکآمیز، در حقیقت ضمن ایراد انتقادات صریح به ساختار و اساس جمهوری اسلامی، خواستار بیتفاوت نبودن بهائیان و همراهی با جریانات برانداز شد. در جریان اغتشاشات شهریور و مهر1401، یکی از پیجهای تشکیلات بهائیت، با انتشار پستی از زنی سر برهنه و ایستاده بر برج آزادی، اغتشاشگران را به تلاش برای آزادی ایران فراخواند. (4) مرتضی اسماعیلپور فعال رسانهای بهائیت، به بهانه درگذشت مهسا امینی، با انتشار ویدئویی از خود در فضای مجازی، مردم ایران را به اعتراضات سراسری فراخواند. او در پیام خود 3اصل مبارزاتی علیه جمهوری اسلامی را خرابکاری شرافتمندانه، دفاع مشروع و ایجاد ترافیک در خیابانها اعلام کرد! (5) لذا عناصر بهائی که در فتنههای گذشته نیز نقش لیدری آشوبها و جریانهای برانداز در برخی نقاط کشور را بهعهده داشتند، سعی کردند تا عناصر وابسته بهخود را، بار دیگر به صف براندازان بیفزایند. طبق گزارش رسمی وزارت اطلاعات، تاکنون 3نفر از عناصر سرکرده این جریان دستگیر شدهاند. در ادامه برای روشنتر شدن مفهوم آزادی در فرقه بهائیت، بازتاب شعار آزادی از سوی این فرقه را در 2بخش عقیده و بیان، در کارنامه این تشکیلات مورد بازخوانی قرارمیدهیم.
ممنوعیت نشر حقیقت در تشکیلات بهائیت
با وجود اینکه در تعالیم بهائیت، اصلی به نام نیل به حقیقت وجود دارد و رهبران بهایی همواره عنوان میکنند که از امور بدیهی برای نیل به حقیقت، دسترسی به مطالب صحیح و واقعی در هر امری است اما بسیاری از روایات تاریخی دست اول بابی و بهایی، به سفارش و تأیید بیتالعدل حذف و سانسور میشود که حتی اعتراض برخی از بهائیان را نیز در پی داشته است. برای نمونه دکتر خوان ریکاردوکول، استاد محقق علوم اسلامی و تاریخ خاورمیانه، نسبت به ممنوعیت بیتالعدل از چاپ کتاب خاطرات روزانه آرایشگر مخصوص بهاءالله و از نزدیکان او، که حاوی حقایقی در مورد بهائیت بود، اعتراض میکند. وی در نامهای به بیتالعدل در 9ژانویه 1983(19دی1361) مینویسد:«من بر این عقیدهام که سیاست اتخاذ شده از سوی بیتالعدل جهانی، خطمشی زیانبار و مصیبتباری است و گذشت زمان، غلط بودن آن را اثبات خواهدکرد. اطمینان دارم که در آن زمان، آن مرجع عالی، بر اساس اطلاعات و ملاحظات آتی خود، سیاست کنونی را کنار خواهد زد. عمیقاً عقیده دارم که حذف قسمتی از یک متن، اصل یا ترجمه آن، موقتاً یا دائمی، اقدامی غیرصادقانه است. همچنین احساس میکنم ممانعت یک مؤسسه و نهاد عمومی از دسترسی عموم مردم و محققان به اسناد و اطلاعات بیش از 30سال، به لحاظ اخلاقی غلط و ناصحیح است... .» (6) از سوی دیگر بهائیان با نویسندگانی که ردیهنویس بودند و به نگارش تاریخ و عملکرد این جریان میپرداختند، به شیوهای خشونتآمیز برخورد میکنند. مواجهه عباس افندی با میرزا مهدیخان زعیمالدوله تبریزی، نویسنده کتاب «مفتاح بابالابواب»، به شکل تهدید و تطمیع وی بود. بهطوریکه عباس افندی در مقابل تلاشهای ابوالفضل گلپایگانی، مبلغ بهائیت برای نوشتن جوابیهای بر این کتاب، مخالفت کرد و مدتی بعد زعیمالدوله بهطور مشکوکی از دنیا رفت. (7)
در بهائیت همه تعلیمات زیبا، تنها در حد یک شعار است!
افرادی که در خانوادهای بهایی بزرگ شده یا تحتتبلیغات این فرقه قرار گرفته و دورههای کلاسهای آن را سپری کردهاند، باید تسجیل شوند. تسجیل شدن در واقع یک نوع تظاهر به آزادی انتخاب است، چون هیچ جوانی که در خانواده بهایی رشد کرده، جرأت ندارد بگوید من نمیخواهم بهایی بشوم و درصورت سرپیچی از این دستور، بهطور کامل با یک وتو از همه رانده میشود و این فشار آنقدر ادامه پیدا میکند تا جوان بالاخره سر تعظیم فرودبیاورد! مهناز رئوفی، از اعضای برگشته تشکیلات بهائیت، در این خصوص در خاطراتش مینویسد: «در بین بهائیان با دختران و پسرانی آشنا شدم که حاضر نبودند تسجیل شوند. مسئولیت همه ما در قبال چنین مواردی این بود که آنها را به تسجیل شدن تشویق کنیم و به حدی عرصه را به آنان تنگ میکردیم که دیگر راهی جز تسلیم نداشتند اما این اجبارها به حدی ماهرانه انجام میشد، که قابلتشخیص نبود. آنها بهشدت معترض بودند که در بهائیت، همه تعلیمات زیبا فقط یک شعار است و این دروغ محض است که بهائیان مختارند که در 15سالگی دین خود را انتخاب کنند... .» (8)
فضلالله مهتدی (صبحی) که سالها از نزدیک شاهد رفتارها و عملکرد رهبران جریان بهائیت بود، اطاعت کورکورانه را رمز موفقیت افرادی میداند که به جرگه بهائیت پیوستهاند: «هر کسی اطاعت کورکورانه نداشت، طرد میشد و مصیبت او آغاز میشد، زیرا در یک بایکوت شدید قرار میگرفت. کسی که توسط بهائیان مطرود میشد، به حال خود واگذاشته نمیشد، حتی توسط خانوادهاش، پدر و مادر و بستگانش هم موردتحریم واقع میشد. هیچکس حق رفتوآمد و صحبت با وی را نداشت، جز برای ثواب که دشنامی دهند و آب دهانی اندازند... .» (9) فاطمه محبتی، یکی دیگر از بهائیان بازگشته، در مورد رفتارهای تشکیلات بهائیت، در مورد افرادی که قصد خروج از این جریان را دارند، به نکات درخورتوجهی اشاره میکند: «در ابتدای امر برای جذب فرد خارج شده، با محبت و سازش صحبت میکنند و با وعدههای دروغین سعی در بازگرداندن فرد دارند اما در صورت عدمتحقق این امر با شکنجههای روحی و تهدید، فرد را موردآزار و اذیت قرارمیدهند... . زمانی که خانواده من متوجه این موضوع شدند برادرم برای نابودی من سعی در از بینبردن من کرد که خوشبختانه موفق به انجام این کار نشد... آزادی بیان در این تشکیلات تنها درحد شعار و پوچ و خیالی است... .» (10)
یکی دیگر از افراد برگشته از بهائیت به نام بهزاد جهانگیری، در مورد رفتارهای بهائیان در قبال او و همسرش که مسلمان شده بودند، مینویسد: «مدتی بعد از مسلمان شدن ما رفت وآمدها با ما بسیار خوب شده بود و نسبت به زمان بهائی بودن، رفتارها خیلی بهتر شده بود اما بعد از گذشت مدتی که از مسلمانشدن ما اطمینان حاصل کردند، دیگر ما را تحویل نمیگرفتند. خانواده همسرم زمانی که نماز میخواندیم، به ما توهین میکردند. وقتی دیگر کاملاً مطمئن شدند که ما زبانی مسلمان نشدهایم، دشمنیها شروع شد و از سوی تشکیلات موردطرد و تهدید قرار گرفتیم. بهطوریکه وقتی همسرم بعد از 4سال (که چند بارداری ناموفق داشت) مجدداً باردار شد و این بار توانست تا 6ماهگی فرزند خود را نگهدارد، خانواده همسرم ما را به منزل خود بردند و خواهرزادهاش با پریدن روی شکم وی، سبب از بین رفتن کودک ما شد! بعد از این اتفاق، خداوند دیگر به ما بچه نداد. بهائیت تا این اندازه نسبت به ما کینه و عداوت پیدا کرد، چون فهمیدند اسلام آوردن ما زبانی نیست... .» (11)
بیتالعدل جهانی جای زنها نیست!
فرقه بهائیت در حالی خود را مدافع حقوق زنان معرفی میکند که حتی بعد از دهها سال از تأسیس بیتالعدل، حتی یک زن در میان اعضای اصلی آن دیده نمیشود! بالاترین مؤسسه و نهاد بهائیان، بیتالعدل است که منحصر به مردان است و تمام اعضای آن از زمان تأسیس تا به امروز، همگی مرد بودهاند. شوقی افندی، جانشین عباس افندی در پاسخ به سؤال افراد بهایی در مورد علت عدمحضور زنان در بیتالعدل در نامهای مینویسد: «درباره عضویت در بیتالعدل جهانی، عبدالبهاء در لوحی اظهار داشته که عضویت در آن، منحصر به مردان است و حکمت عدمحضور زنان در بیتالعدل جهانی در آینده روشن خواهد شد. ما بیان دیگری جز این نداریم... .» وی در جای دیگر مینویسد: «مردم باید بپذیرند که زنان جایی در بیتالعدل جهانی ندارند، همانطور که حضرت آقا فرمود، حکمت این حکم در آینده روشن خواهد شد، ما فقط باید این را بپذیریم و باور کنیم که درست است... .» (12)
کلام آخر
با وجود فضاسازیهای بسیاری از عناصر بهایی درباره عدموجود آزادی در نظام جمهوری اسلامی و دفاع و شعاردهی مکرر ایشان در دفاع از آزادی همهجانبه در جامعه، بهائیان کارنامه بسیار سیاهی در دفاع از آزادی داشته و پیروان این تشکیلات درصورت بیان انتقاد یا مخالفت با تصمیمات بیتالعدل، با واکنش سخت و خشونتطلبانه این جریان مواجه شده و همچنان میشوند. شواهد این امر، فراوان در تاریخ ثبت شده است.
منابع
1- حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیک، صص 117-116، بند: 123
2- همان
3- ماهنامه یادگار، خرداد 1325، به کوشش علامه محمد قزوینی
4- به نقل از یکی پیچهای اینستاگرامی تشکیلات بهاییت
5- به نقل از حساب کاربری مرتضی اسماعیلپور
6- سانسور در جامعه بهائی، (http://misaghabadi.org)
7- روحالله مهرانجانی، شرح احوال جناب میرزا ابوالفضائل گلپایگانی، بیجا، مؤسسه ملی مطبوعات امری، 131بدیع، صص304-303
8- مهناز رئوفی، نیمه پنهان، فریب، تهران، انتشارات کیهان، چ4، 1388ش، ص202
9- خاطرات زندگی صبحی و تاریخ بابیگری و بهائیگری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386ش، ص43
10- «آزادی بیان» در بهائیت تنها در حد شعار است/ هدایت بهائیت از سوی اسرائیلیها، خبرگزاری تسنیم، 6آبان 1393
11- گفتوگو با بهزاد جهانگیری، برگشته از بهائیت، https://bahairesearch.org/
12- آنتونی لی و دیگران، ترجمه حمید فرناق، خدمت زنان در مؤسسات بهایی، فصلنامه فرهنگی، اجتماعی بهاییشناسی، شماره 5، زمستان 1396ش، ص178