• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
دو شنبه 16 آبان 1401
کد مطلب : 176243
+
-

از آگاهی تا لقمان با ادب

باشگاه نویسندگان
از آگاهی تا لقمان با ادب

عیسی محمدی-روزنامه‌نگار

لابد شما هم این مثل معروف را شنیده‌اید که از لقمان پرسیدند ادب از که آموختی، گفت از بی‌ادبان. بعدش که با تعجب نگاهش کرده بودند که این یعنی چه که می‌گویی، گفته بود که به آنها و رفتارشان نگاه می‌کنم و هر چیزی که از رفتارشان برایم زننده و زشت و قبیح است و حالم را بد می‌کند، یک گوشه‌ای می‌نویسم و روی آن کار می‌کنم و سعی می‌کنم این رفتار را از منظومه اخلاقی‌ام حذف کنم. حالا البته با این شرح و تفصیل که نگفته، ولی چیزی شبیه به این را گفته است.
ما به این فرایند، می‌گوییم آگاهی. یعنی تا وقتی که شما از چیزی و رفتاری و گفتاری آگاه نشده باشید، اساساً تغییر آن خیلی خیلی سخت و حتی گاه نشدنی است. اما اینها که گفتیم یعنی چه؟‌ اجازه بدهید با یک مثال دیگر ادامه بدهیم.
دارن هاردی کتاب معروفی دارد به اسم «اثر مرکب» که در دنیای توسعه فردی خیلی سر و صدا کرده. در جایی از این کتاب، از روند گزارش‌گیری و گزارش‌دهی صحبت می‌کند. اما یعنی چه؟ موضوع بحث او مدیریت مالی و توسعه مالی است. او در جایی، اشاره می‌کند در زمان جوانی، درآمد خوبی داشته ولی همه را به باد داده بود. در نتیجه از یک حسابدار خبره کمک می‌گیرد تا ببیند چه بلایی سرش آمده. حسابدار هم می‌آید و شروع به‌حساب و کتاب دقیق می‌کند. در نتیجه متوجه می‌شود دارن، چند صد هزار دلار درآمد داشته و الان حتی کلی بدهی هم به اداره مالیات دارد. دارن هاردی که این قضیه را داشت می‌شنید، چیزی نمانده بود که دیوانه شود؛ او اصلاً آهی در بساط نداشت و حتی یکی از همکاران به او خیانت هم کرده بود و کلی پول را برداشته و برده بود. پس چطور این همه بدهی مالیاتی ایجاد کرده بود؟ حسابدار باتجربه هم نگاه عاقل اندر سفیهی به او انداخته و گفته بود که جوان، تو تنها فردی نیستی که چنین شده و کلی آدم دیده‌ام چنین شده‌اند؛ دلیلش هم آن است که حساب و کتاب از دست‌شان در رفته است. همین نکته باعث شده بود تا دارن هاردی، از آن پس شروع به نوشتن و به قول خودش ثبت گزارش همه هزینه‌هایی کند که ایجاد کرده بود.
این نکته در دو سه هفته اول برایش به‌شدت سخت بود، چون واقعاً عادت به ثبت چنین هزینه‌هایی نداشت. اما وقتی که خودش را عادت داد، در ابتدا رنج زیادی کشید. چون او حالا آگاه بود که چه هزینه‌هایی کرده است و چه هزینه‌هایی دارد می‌کند. وقتی که از این فرایند آگاه شده بود، در مرحله بعدی از حماقت خود به شگفتی هم رسیده بود؛ واقعاً چرا باید چنین هزینه‌های مسخره‌ای می‌کرد؟ در نتیجه شروع به کنترل آنها کرد. در واقع چون خودش را عادت داده بود که چنین هزینه‌هایی را ثبت کند، دیگر حوصله نداشت که قلم و خودکار بردارد تا مثلاً یک هزینه خیلی مختصر را ثبت کند. در نتیجه بی‌خیال این هزینه می‌شد.
این، همان حکایتی است که آگاهی ایجاد می‌کند؛ تغییر واقعی. شما در بیشتر مواقع اساساً نمی‌دانید دارید با خودتان و آینده‌تان چه کار می‌کنید. اگر هم بدانید، در حد یک دانش سطحی است. اما وقتی که شروع به ثبت کردن و گزارش کردن می‌کنید، در نهایت این کار، نوعی آگاهی در شما ایجاد می‌کند که خودش، باعث و بانی تغییرات واقعی می‌شود. از این بابت که اساساً شگفت‌زده می‌شوید از کارهایی که دارید با خودتان می‌کنید. مثلاً شروع می‌کنید به ثبت زمان‌هایی که دارید هدر می‌دهید. تا قبل از آن شاید شما در جریان تلف کردن وقت‌ها باشید، اما این تبدیل به آگاهی عمیق نشده است.
با چنین نگاهی به آگاهی، شما هر چیزی در زندگی‌تان را به‌راحتی می‌توانید تغییر بدهید. البته به‌راحتی که نه، ولی در نهایت راهش را پیدا می‌کنید. این، همان حکایت لقمان می‌شود؛ که به رفتار بی‌ادبان نگاه کرده و چون از بیرون به این رفتارها می‌نگرد، آگاهی عمیقی از زشت بودن آنها پیدا می‌کند. در نتیجه شروع به تغییر دادن‌شان می‌کند (درست مثل همان حدیث معروف از حضرت علی(ع) که اگر همان چیزهایی که در دیگران زشت می‌دانید را در خودتان رفع کنید برای اصلاح اخلاقی‌تان کفایت می‌کند).
در دنیای اخلاق و عرفان، این آگاهی چیزی است که شاید کمی تحت عنوان مراقبه هم از آن یاد می‌شود. در مراقبه، شما به‌عنوان یک ناظر بیرونی بر رفتار و گفتار و حتی پندار خودتان نظارت می‌کنید و کم‌کم که به این قضیه عادت کردید، گاهی از برخی کرده‌های خود نیز به‌شدت تعجب می‌کنید و همین امر، منجر به رفع آنها در خودتان می‌شود. یعنی این آگاهی شما را به مرحله انزجار از رفتار و وضعیت وجودی‌تان می‌رساند و همین نفرت از رفتاری که دارید، گام اول تغییر آن است.
تا به حال چنین نگاهی به آگاهی داشته‌اید؟ اینکه چقدر می‌تواند در زندگی فردی شما هم اثرگذار باشد؛ آن هم اثری عمیق و ماندگار... .

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :
از آگاهی تا لقمان با ادب