دانشگاه ایدهآل؛ آرمانساز نه آرمانسوز
دانشگاه باید مأمن روشنگری و روشنفکری باشد نه عرصه سیاستزدگی ناپخته، هرزهنگاری و هرزهگویی
هرچند دانشجویان از دهههای گذشته کنشگران فعال در عرصههای مختلف اجتماع بوده و هستند اما تمامی اقشار جامعه از آنها توقعی بهموازات جایگاهی که در آن هستند، دارند.به این معنی که اگر دانشگاه نماد گسترش علم است پس از دانشجویان بهعنوان نمایندگان علمآموزی توقع بسیار میرود.در واقع دانشگاه اصلح را دانشجویان اصلح آن میسازند. از نگاه افکار عمومی همواره دانشجویان، قشر فهمیده و روشنفکر زمان خود بودهاند. بنابراین اصلیترین شاخصه دانشگاه و دانشجویان این است که همواره جلوتر از زمان خود فکر میکنند. از دانشجو انتظار میرود تفکر پویا و انتقادی داشته باشد و اسیر هیجانات نشود. از دانشگاه و دانشجویان این انتظار را جامعه دارد که نماینده و یاریگر ارزشهای نظامی باشند که در بستر آن رشد میکنند و اگر نقد میکنند این نقد باید سازنده باشد.روندشناس باشند و بازوی حمایتی برای حل مسائل تلقی شوند نه اینکه خود به مسئله تبدیل شوند. نمونه و شاهد هم زیاد است. سیر جنبش دانشجویی از سالهای نخست انقلاب تا دهههای 70 و 80 را اگر مطالعه کنیم خواهیم دید که در عین برخی کجرویها رویکرد دانشگاه و دانشجویان در مسیر نقد مؤثر بوده است. اما اتفاقات اخیر و رویکرد برخی دانشجویان در ایجاد آشوب در مسیر نادرست باعث شد که نگاه دیگر کنشگران فعال در جامعه نسبت به دانشگاه تغییر یابد. در نگاه بسیاری از آنها دانشگاه محل عرصه دانش است و البته مغز پویای جامعه نه عرصه مطالبات بیثمری همچون غذاخوری مختلط؛تا جایی که یک کارشناس بگوید اینها میخواهند از سلف مختلط به امور مختلط دیگر بپردازند؛ یا عرصه آشوبافکنی و بستر شعار و توهین هرزه فکری و هرزه مغزی تا جایی که مردم رکیکترین شعارها را بعد از فضای مجازی از دانشگاه شنیدند. رفتار دانشجویان برخی دانشگاهها آنقدر زننده بود که در شأن دانشجو و دانشگاه نبود و نیست؛ دانشجو درنظر مردم خط فکری دارد نه دستاویز رسانههای مزدوری چون بیبیسی و...؛ دانشگاه باید مامن روشنگری و روشنفکری باشد نه عرصه سیاستزدگی ناپخته و هرزهنگاری و هرزهگویی. برخی استادان دانشگاه میگویند که اینها مطالبه دارند اما کدام مطالبه را با خشونت میتوان به انجام رساند و تقاضا کرد؛عدهای همچون عماد افروغ هم گفتند که این رفتارها نشان طردشدگی است؛ کدام طردشدگی؟مگر نه این است که بهترین صندلیهای آموزشی در دانشگاههای تهران را افرادی صاحب شدهاند که غالبا هم مرفه هستند هم شهرنشین؛ نهتنها طرد نشدهاند که به برکت عدمتوازن آموزشی در بهترین جایگاه دانشگاهی قرار گرفتهاند؛ حرف آن استاد دانشگاه که نخواست نامش گفته شود جالب است که اگر به جای این قشر مرفه تازه به دانشگاه رسیده ناشی از عدمعدالت آموزشی، مثل گذشته اقشار محروم، نخبه و روستازاده به کرسی علمآموزی میرسیدند امروز نباید این شعارها و رفتارها را از دل دانشگاه میشنیدیم.
بنابراین دانشگاه تراز ارزشهای نظام دانشگاهی است که مدیون آن باشد، حافظ آن باشد و در مسیر آن باشد نه پشت به هر آنچه دارد بکند و بهاصطلاح بخواهد تیشه بر ریشه داشتههایش بزند.
دانشگاه باید الهامبخش باشد
دانشگاهها و دانشجویان در هیچ دولتی بهجز دولت فعلی این همه احساس کمی فاصله با مسئولان پیدا نکردهاند. سنگ بنای آن را نیز رئیس دولت سیزدهم گذاشت. روند مردمگرایی به کاهش فاصله مردم و دولت انجامید و به قول بسیاری از تحلیلگران زمانی که فاصله مردم و دولت کم میشود میزان اعتراض بیشتر میشود که البته از نگاه جامعهشناسی بد هم نیست؛ دیدار سخنگوی دولت با دانشجویان در دانشگاهها خود گواه این علت است. در هیچ دولتی اینگونه دانشجویان با صراحت با مسئولان خودمانی حرف نزده بودند. حتی در دوره اصلاحات نیز رئیس دولت وقت در مواجهه با اعتراض تعدادی دانشجو رسما پشت تریبون اعلام کرد اگر قرار است دانشجویی شلوغ کند از جلسه بیرون انداخته شود!بنابراین بایدنهاد دانشگاه و دانشجویان قدر رویکرد مردمی دولت را بدانند؛ اگر هم اعتراضی هست به جا انجام شود. ضمن اینکه دانشگاه در گذشته بستر الهامبخشی به جریانات مردمی بوده است نه محل استهزاء مردم؛ در دوران پیش از انقلاب دانشگاه افراد جریانساز تربیت میکرده، بسیاری از عناصر اصلی و جهتدهنده انقلاب دانشگاهی بودند؛ خط فکری داشتند ولی در دانشگاه امروز کمتر خط فکری دیده میشود. توهین میکنند؛چندپارگی دانشگاهها و تغییر مسیر آموزشی که ناشی از تحولات جهانی است شاید مؤثر باشد اما قرار نیست ارزشها و باورهای انسانی و دینی را زیر سؤال ببرد. در کشورهای دیگر توهین به رئیس حکومت جرم است ولی در اتفاقات اخیر بیشترین مماشات را با توهینکنندگان در دانشگاهها میکنند. در همین رابطه، مرتضی شکری تحلیلگر سیاسی دانشگاه میگوید: باید فکری کرد تا دانشجویان سازمان فکری سیاسی پیدا کنند نه اینکه با بیتوجهی نسبت به آنها بگذاریم عدهای در میان آنها خود را دلسوز نشان دهند. مثل اتفاقی که در دانشگاه شریف افتاد. دانشگاه امروز باید تعریف خود را از نخبگی ارائه دهد. دانشگاه باید به قول امامخمینی(ره) تمدنساز باشد؛ نه اینکه هر آنچه ارزش است را هم از بین ببرد. دانشگاه تراز انقلاب امروز دانشگاهی است که دانشجویان آن بهدنبال مقنعه آتش زدن و غذاخوری مختلط نباشد بلکه ایده محور باشند؛ حل مسئله کنند نه مسئلهساز باشند. دانشگاه ایدهآل و مطلوب دانشگاهی است که آرمانساز باشد نه آرمانسوز. آنچه در روزهای اخیر در برخی دانشگاههای کشور دیده میشد هیچ سنخیتی با نقش و جایگاه یک دانشگاه مطلوب نداشت.